جستجو در سایت

1404/03/24 12:48

همه فن حریف | 4 نقطه عطف کارنامه هنری هوتن شکیبا

همه فن حریف | 4 نقطه عطف کارنامه هنری هوتن شکیبا
به مناسبت 41 سالگی هوتن شکیبا نگاهی به فعالیت‌هایی انداخته‌ایم که تاثیر به‌سزایی در شکل‌گرفتن تصویر او به‌عنوان یک هنرمند همه‌فن‌حریف داشته‌اند.

اختصاصی سلام سینما - هوتن شکیبا، که امروز 24 خرداد 41 ساله شد، مسیری طولانی را برای رسیدن به جایگاه فعلی طی کرده است. شکیبا که از اواخر دهه 80 فعالیت تصویری در حوزه تئاتر را شروع کرده بود، در سال 1392 با آثاری چون «شب بیرون» (کاوه سجادی حسینی)، «حق سکوت» (محمدهادی نائیجی) و «طبقه حساس» یا «طبقه هساث» (کمال تبریزی) وارد حوزه سینما شد. هر چند شکیبا در همان زمان اسم‌ورسمی در تئاتر پیدا کرده بود اما چند سال هم در عرصه سینما و تلویزیون تلاش کرد تا به یک ستاره همه‌جانبه تبدیل شود. نقش‌هایی که در ادامه مطرح می‌شوند تعدادی از نقاط عطفی هستند که شکیبا را به سمت تبدیل‌شدن به ستاره فعلی سینمای ایران هدایت کردند.

1. حبیب نقوی در مجموعه لیسانسه‌ها (سروش صحت، 1395)

شکیبا در «لیسانسه‌ها» ثابت کرد که چه توانایی تحسین‌برانگیزی در تیپ‌سازی دارد. حبیب قرار بود همزمان آدمی اعصاب‌خردکن و همدلی‌برانگیز باشد؛ جوان ساده‌لوح و خودبزرگ‌بینی که فکر می‌کند همه به‌سادگی جذب او می‌شوند درحالی‌که شخصیتی قابل ترحم است! موفقیت شکیبا در انتقال تمام این ابعاد نقش به‌سزایی در محبوبیت همه‌جانبه کاراکتر حبیب ایفا کرده است. شکیبا درست در لحظه‌ای که بیش از هر زمان دیگری حرص ما را در می‌آورد، می‌توانست بیشترین همدلی را هم در تماشاگر ایجاد کند  و این دستاورد کمی نیست. هر چند شکیبا آن زمان چهره معتبری در تئاتر بود اما شاید بتوان گفت «لیسانسه‌ها» برای اولین بار او را وارد حوزه ستارگی کرد.

2. عبدالحمید ریگی در فیلم شبی که ماه کامل شد (نرگس آبیار، 1397)

روند استحاله عبدالحمید از یک عاشق واقعی به یک قاتل، از نقاط اوج کارنامه بازیگری شکیبا محسوب می‌شود. درحالی‌که فیلمنامه «شبی که ماه کامل شد» در ایجاد نقاط عطف کافی برای باورپذیر و منطقی از کار درآوردن این تحول ناتوان است، این شکیبا است که با بازی خود این تحول منفی را به‌شکل درخشانی به نمایش گذاشته و حتی نقاط ضعف فیلمنامه را هم با بازی خود پوشش می‌دهد. سکانس نقطه اوج فیلم، یکی از بهترین لحظات بازیگری شکیبا است که احساسات متناقضی را در شخصیت عبدالحمید به نمایش می‌گذارد. بازی در «شبی که ماه کامل شد» ثابت کرد شکیبا به چنان توانایی و جایگاهی رسیده که می‌توان بار یک اثر دراماتیک و پر از فراز و نشیب را با اطمینان به او سپرد. از آن به بعد بود که نقش‌های مهمی در فیلم‌هایی چون «ابلق» (آبیار) و «تی تی» (آیدا پناهنده) نیز به او سپرده شدند.

3. فرهاد در فیلم ملاقات خصوصی (امید شمس، 1400)

شخصیت فرهاد در «ملاقات خصوصی» به‌نوعی در امتداد شخصیت‌هایی قرار دارد که شکیبا در «شبی که ماه کامل شد»، «ابلق» و «تی تی» بازی کرد: افراد پیچیده‌ای که هم در لحظاتی می‌توانند نوعی همدلی در تماشاگر ایجاد کنند و هم در لحظاتی حرص تماشاگر را دربیاورند! در واقع بعد از «شبی که ماه کامل شد» شکیبا به متخصص ایفای چنین نقش‌هایی در سینمای ایران تبدیل شد. با این وجود می‌توان گفت در «ملاقات خصوصی» این روند یک پله به سمت جلو حرکت کرده است چون مرز میان جنبه‌های متضاد شخصیت (برخلاف نمونه‌های قبلی) دیگر مشخص نیست. درست همان رفتاری که ما را از دست فرهاد ناراحت می‌کند، ممکن است منجر به تقویت همدلی ما با او هم شود و شکیبا در رسیدن به این هدف موفق نشان می‌دهد.

4. بچه در مجموعه مهمونی (ایرج طهماسب، 1401)

شکیبا در همان دورانی که مسیر ستارگی را طی می‌کرد، تجربه موفق صداپیشگی در نقش دیبی را در چند سری از مجموعه همیشه محبوب «کلاه قرمزی» داشت اما صداپیشگی در نقش بچه در «مهمونی» ابعاد جدیدی از قابلیت‌های شکیبا را به نمایش گذاشت. هر چند عروسک‌گردانی پیمان فاطمی و هماهنگی او با شکیبا نقش اساسی در دیده‌شدن شخصیت بچه دارد، اما نمی‌توان از هوش بالای شکیبا و توانایی‌اش در انتقال بسیار سریع میان لحن‌های متضاد به‌سادگی عبور کرد.

شکیبا تنها با استفاده از قابلیت‌های صدایش موفق می‌شود دمدمی‌مزاج بودن بچه را به تماشاگر منتقل کند و شخصیتی بسازد که انگار نسخه کودکانه و بامزه‌تر کاراکترهایی است که او، به‌خصوص از «شبی که ماه کامل شد» به بعد، متخصص ایفای آن‌ها بود: همان آدم‌هایی که یک لحظه دل آدم برایشان می‌سوخت و لحظه‌ای بعد می‌توانستند آدم را حسابی از دست خود خشمگین کنند.


اخبار مرتبط
ارسال دیدگاه
captcha image: enter the code displayed in the image