بازخوانی مفهوم ایستادگی جمعی در برابر تجاوز به سرزمین در فیلم باکورائو

اختصاصی سلام سینما – مهران صفرخانی | در دل منطقهای بیابانی و تقریبا فراموش شده در شمال کشور برزیل، روستایی به نام باکورائو تحت تجاوز نیرویی بیگانه، درنده خو و استعمارگر قرار میگیرد و ساکنان آن در برابر این نیرو ایستادگی میکنند. فیلم «باکورائو» (2019) ساختهی مشترک کلبر مندوسا فیلیو و ژولیانو دورنلس، پاسخی کوبنده و از سر خشم است به استعمار و خشونتی که قدرتمندان جهان، اغلب علیه مناطق فراموششده و مهجورتر دنیا اعمال میکنند.
بیشتر بخوانید:
در ستایش ایستادگی - 1: بازخوانی مفهوم ایستادگی در نبرد نابرابر در فیلم هفت سامورایی آکیرا کوروساوا
در ستایش ایستادگی - 2: مقاومت در مقابله نیروهای اجنبی در فیلم نبرد الجزیره ساخته جیلو پونته کوروو
«باکورائو» اما برخلاف بسیاری از فیلمهای زیر ژانر مقاومت نه بر مبنای شخصیتپردازی روانشناختی دشمن، بلکه با حذف تمام لایههای همدلی یا درک، از متجاوزان تصویری یکسویه ارائه میدهد. در «باکورائو» با رویکردی ایدئولوژیک، تصویر دشمن فاقد هرگونه وجوه انسانی بازنمایی میشود و فیلمساز اساسا دشمن را لایق هیچگونهای از اشکال شخصیت پردازی نمیداند. برای فیلمساز و ساکنان باکورائو، بیگانگان صرف اینکه متجاوز به سرزمینی دیگر هستند، محکوم به نابودی بوده و به شکلی عامدانه هیچ دلیل و فرصتی برای همذاتپنداری یا هرگونه همراهی و نزدیکی با آن گروه متجاوز به مخاطب داده نمیشود؛ آنها شکارچیانی بیگانه هستند، مجهز به تکنولوژی و آلوده به توهم برتری که آمدهاند سرزمین باکورائو را غصب و بومیان آن را قتل عام کنند.
یکی از دیگر نکاتی که در فیلم بسیار توجه جلب میکند، شکل برخورد بومیان باکورائو با نیروی متخاصم است. آنها طوری رفتار میکنند که گویی این نخستین باری نیست که سرزمینشان تحت تهاجم بیگانه قرار میگیرد یا با خیانتهای داخلی روبرو میشود. موزه روستا و هرآنچه در آن است، خود گواه بر این حقیقت است؛ عکسها، اسلحهها و هرآنچه از پیشینیان مردم باکورائو به آنها رسیده حاکی از آن است که ایستادگی و مقاومت در برابر تجاوز خارجی و خیانت داخلی مفهومی آشنا برای مرد باکورائو است و آنها به خوبی راه مقابله با آن را میدانند. انگار در وجود هر کدام از مردم باکورائو، یک مبارز وجود دارد که در زمانهایی این چنینی بیدار میشود و او را بر آن میدارد که در برابر دشمن ایستادگی کند. در چنین شرایطی از پزشک روستا گرفته تا معلم آنجا و پیرمردی که داروهای گیاهی درست میکند همه و همه وجوهی متفاوت از شخصیتشان را بروز داده و تمام توان خود را برای ایستادگی در برابر تهدید و دفع آن به کار میگیرند. آنهایی که سرزمین را ترک کرده بودند نیز به آن بازمیگردند و حتی افرادی از روستا که توسط دولت تحت تعقیب هستند نیز دست از گریختن برمیدارند و به یاری مردمشان میآیند. در این میان آنهایی که فرار از سرزمین را انتخاب میکنند اما طعمه دشمن میشوند. برای ساکنان باکورائو فقط یک انتخاب وجود دارد؛ ایستادگی قاطعانه، سرسختانه و البته هوشمندانه در برابر دشمن برای حفظ سرزمین!
در نقطهی مقابل این نگاه قاطع، رویکرد فیلم نسبت به خائنان داخلی پیچیدهتر و انسانیتر است. با همسرزمینانی که در خدمت دشمن قرار گرفتهاند، برخوردی اخلاقیتر صورت میگیرد: طرد، تحقیر و رسوایی عمومی. باکورائو از این طریق بی آنکه دست به خودتخریبی بزند، مرز میان خیانت و تجاوز و بیگانه و همسرزمین را به ساحتی تازه وارد میکند.
در پایان فیلم، مردم روستا پیروز میشوند. نه از راه معجزه یا توسل به کمکهای خارجی، بلکه بهواسطه ایستادگی دسته جمعی که به مدد اتکا بر تاریخ و فرهنگ غنی آن سرزمین و بهره مندی حداکثری از ظرفیتهای بومی آنجا ممکن میشود. باکورائو به مثابه یک تمثیل است: از محدودیت، رنج، ظلم و تبعیض جامعهای زاده میشود که نه میفروشد و نه عقبنشینی میکند. فیلم بیهیچ تردیدی جانب ایستادگی را میگیرد و معتقد است ایستادگی در نبرد با نیروی متجاوز به سرزمین، باید تا انتها ادامه پیدا کند، حتی اگر تمام جهان نسبت به آن بیتفاوت باشند.