7 نقش آفرینی به یاد ماندنی هانیه توسلی در سینما

اختصاصی سلام سینما - هانیه توسلی از آن دسته بازیگرانی است که حتی در فیلمهایی که نتوانستهاند نظر منتقدان یا مخاطبان را جلب کنند، بازیاش همیشه در سطحی قابل قبول و حرفهای باقی مانده. او به جای تثبیت خود در قالب چهرهای معصوم یا تکرار یک تیپ شخصیتی که با اولین تجربههای سینماییاش به آن شناخته شد، مسیر متفاوتی را انتخاب کرد. در انتخاب نقشها جسارت به خرج داد و کوشید در محدودهای وسیع از کاراکترها، خودش را محک بزند. توسلی طی بیش از دو دهه فعالیت در سینمای ایران، نشان داده که ترجیح میدهد خطر کند و به استانداردهای بازیگریاش وفادار بماند، نه اینکه در چهارچوب نقشهایی امن و تکراری باقی بماند.
مروری داریم بر هفت نقشآفرینی درخشان هانیه توسلی در سینما؛ آثاری که برخی از آنها درخشان و ماندگارند و برخی دیگر صرفاً به واسطه حضور او، کیفیتی دوچندان یافتهاند.
شام آخر (1380)
هانیه توسلی در نخستین نقش سینماییاش، ایفاگر شخصیت «ستاره» بود؛ دختر میهن مشرقی با بازی کتایون ریاحی. ستاره دختری جوان است که به همکلاسیاش، مانی معترف (با بازی محمدرضا گلزار)، دل میبندد. اما بهیکباره درمییابد که مانی عاشق مادرش شده و قصد ازدواج با او را دارد. این کشفِ ناگهانی، ستاره را به مرز جنون میکشاند؛ و توسلی با بازی درخشانش، پیچیدگیهای این نقش را بهخوبی اجرا میکند.
شبهای روشن (1381)
فیلم شبهای روشن که اقتباسی از رمانی به همین نام اثر داستایفسکی است، نهتنها یکی از بهترین نقشآفرینیهای هانیه توسلی محسوب میشود، بلکه به یکی از عاشقانهترین تجربههای سینمایی دهه ۸۰ نیز تبدیل شده است. توسلی در نقش «رویا» در کنار مهدی احمدی در نقش «استاد»، زنی جوان، تنها و عاشقپیشه را به تصویر میکشد که در انتظار بازگشت عشقش، امیر است. شیمی درخشان میان دو بازیگر و بازی مینیمال و درونگرایانه توسلی از مهمترین نقاط قوت این فیلم خاطرهانگیز بهشمار میآیند.
کافه ستاره (1383)
در کافه ستاره، توسلی در نقش سالومه یکی از سه زن اصلی قصه است که هر کدام داستان خود را دارند. تمام این زنان به طبقه پایین تعلق دارند و با مشکلاتی دست و پنجه نرم میکنند. سالومه که رویایی ساده را در ذهن دارد ناگهان درگیر روابط پیچیدهای میشود و از آن رویای شیرین دخترانه فرسنگها فاصله میگیرد. توسلی در اینجا نیز اجرایی ظریف و بدون تکلف از خود به نمایش میگذارد.
زندگی خصوصی (1390)
هانیه توسلی در زندگی خصوصی نقش زنی به نام پریسا را ایفا میکند که وارد رابطهای عاطفی و پیچیده با ابراهیم، مردی متأهل (با بازی فرهاد اصلانی) میشود. اما پس از مدتی، ابراهیم او را از خود میراند. پریسا که نمیتواند با این طرد شدن کنار بیاید، تلاش میکند هر طور شده ابراهیم را با پیامدهای رفتارش مواجه کند. با این حال، ابراهیم که روزنامهنگاری پرنفوذ است، سعی دارد پریسا را از سر راه خود کنار بزند. توسلی در این فیلم از تصویر معصومانهای که پیشتر از او در ذهن مخاطب نقش بسته بود فاصله میگیرد؛ هرچند همچنان در جایگاه قربانی باقی میماند.
دهلیز (1391)
هانیه توسلی در یکی از نقشهای متفاوتش، همسر مردی است که به دلیل قتل در زندان به سر میبرد. شخصیت شیوا پیوسته تلاش میکند تا شوهرش را از مهلکهای که در آن گرفتار شده نجات دهد و از طرفی پسر کوچکش را حمایت کند. این وضعیت منجر میشود شیوا میان احساسات متضاد مادرانه و همسرانه گرفتار است. هانیه توسلی اما توانسته با بیانی ساده و دقیق، پیچیدگی شخصیت را منتقل کند. توسلی برای این نقشآفرینی سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن را از آن خود میکند.
آقا یوسف (1389)
در فیلم آقا یوسف، هانیه توسلی نقش زنی جوان به نام رعنا را بازی میکند که با پدرش (با بازی مهدی هاشمی) زندگی میکند؛ پدری که بهصورت پنهانی کار نظافت خانهها از جمله خانه یک پزشک را انجام میدهد تا هزینههای زندگی را تأمین کند. اما روزی با شنیدن صدایی آشنا از تلفن خانه آن پزشک، به دخترش ظنین میشود. توسلی با تکیه بر سادگی و کنترلشدگی در بازیاش، بهخوبی رمزآلود بودن شخصیت خود را القا میکند. در فیلمی که بر سکوت و ابهام بنا شده، بازی او عاملی تعیینکننده در همراه ساختن تماشاگر با روایت است.
جهان با من برقص (1397)
ین بار هانیه توسلی در فیلمی با حالوهوای مرگ، دوستی و بازنگری در روابط انسانی، در نقش «ناهید» ظاهر میشود؛ یکی از دوستان شخصیت اصلی (با بازی علی مصفا). او در کنار گروهی از بازیگران، موفق شده حس جمعی، صمیمیت و سوگ را با ظرافتی ملموس به تصویر بکشد. توسلی در یکی از متفاوتترین و کمتر کلیشهایترین نقشهایش، تصویر زنی امروزی را ارائه میدهد که با مردی متمول ـکه از نظر ظاهری تناسب چندانی با او نداردـ ازدواج کرده و مدام درگیر فضای مجازی است؛ نقشی که هم بهروز است و هم درونمایهای انسانی دارد.