تلهای که پژمان جمشیدی برای خودش ساخت/ قهرمان یا متهم گیشههای کمدی؟

پژمان جمشیدی در سال 1404 به راهی که بعد از کرونا به شکل جدی آن را شروع کرده بود، ادامه داد؛ به بازی کردن در کمدیهای سرخوش و به اصطلاح سرگرمکننده. از این رو جمشیدی به یکی از بازیگران مهم در سینمای کمدی تبدیل شده است. حضور او در این فیلمها در سال جاری تفاوت زیادی با سالها گذشته داشت. در این گزارش به بررسی این تفاوتها خواهیم پرداخت.
فیلم «جزیره قناری» و «خانه ارواح» آخرین فیلمهایی هستند که پژمان جمشیدی در آنها حضور داشته است. «جزایر قناری» با شروعی ضعیف در گیشه تاکنون 11 میلیارد تومان فروش داشته است. «خانه ارواح» با پخشکنندهای نوپا و سرحال به نام مهرگان فیلم، در سه ماه گذشته فروشی 28 میلیاردی داشته است. با توجه به هزینههای بالای ساخت فیلم و دستمزد بازیگران مطرحی چون پژمان جمشیدی این دو فیلم روی هم رفته فروششان به 40 میلیارد نمیرسد! این شکست نشان دهنده پایان دوران پژمان جمشیدی است؟ نمیتوان به راحتی پاسخ داد. چرا که این بازیگر در سالهای اخیر نقش مهمی در تجارت سینمای ایران داشته است.
پژمان جمشیدی و تاثیر او در تجارت سینمای ایران
اگر تنها به صورت پراکنده چند اسم از فیلمهای پژمان جمشیدی ببریم، به اهمیت او و نقشاش در سینمای ایران پی خواهیم برد. «هتل»، «دینامیت»، «شهر هرت»، «بخارست» و الخ فیلمهایی بودند که به سرمایهگذارها و تهیهکنندهها و سینماداران امیدی دوباره بخشیدند. آنها بعد از پاندمی کرونا، به سینما که به خانهای متروک تبدیل شده بود، بازگشتند. جمشیدی در فیلمها میدانست از چه لحن و رفتاری در بازیاش استفاده کند تا از مخاطب خنده بگیرد. یکی از اکتها و موتیفهای تکرار شونده در بازی او، خنده هیستریک (عصبی) بود. خندهای که او بعد از بازی در مجموعه «زیرخاکی» از تلویزیون به سینما آورد. جمشیدی همین خنده و اکتهای مشابهاش توانست به فیلمهایی که قصه قوی نداشتند و پرداخت درخوری در آنها دیده نمیشد، قوت ببخشد و در فروش آنها تاثیر خوبی بگذارد.
بازی دو سر باخت!
اکنون آن اکتها و خندههای هیستیریک به تکراری عجیب و غریب رسیدهاند. اشباع شدهاند. بذل و بخشش زیادی در قبال آنها صورت گرفته است. با این وجود تولیدکنندگان و سرمایهگذاران همچنان از او به عنوان نقش اصلی فیلمهای کمدیشان استفاده میکنند. از آن طرف خود جمشیدی به اغلب پروژههایی که به او پیشنهاد میشود، نه نمیگوید! شنیدهها حاکی از آن است که او نزدیک به نه فیلم در مسیر ساخت و پیشتولید دارد. این قاعده هم برای مدیران و تولیدکنندگان و هم برای خود جمشیدی سم است. سم مطلق! به بیانی دیگر اگر بخواهیم سینما را به مثابه یک بازی در نظر بگیریم. این وضعیت یک بازی دو سر باخت خواهد بود. مسیری که تولیدکنندگان در همکاریِ بیرویه از بازیگر فیلم «هتل» در پیش گرفتهاند، ژانر کمدی در سینمای ایران را به سمت دیگری خواهد برد. دیگر کمدیهایی که که با یک ایده کلی و چند موقعیت بامزه از مخاطبان خنده میگیرند، جای خود را به مولتیژانرهایی مثل «مرد عینکی» خواهند داد. البته خوب بودن یا نبودن این امر در گزارشهای بعدی مورد بحث خواهد بود.
دورۀ پژمان جمشیدی به پایان رسیده است؟!
آنچه در حال حاضر ذهن ما را به خود مشغول کرده، بازیگر پرکار سینمای کمدی یعنی پژمان جمشیدی است. به طور کل مدیریت هر بازیگر در انتخاب نقش مهمترین کاری است که یک بازیگر باید به آن توجه کند. گاهی باید تمام نقشها را پذیرفت، گاهی هم زمان آن میرسد که در میان چند پروژه مختلف تنها باید یک نقش را پذیرفت. جمشیدی اکنون فرصت آن را دارد که میان کارهای پیشنهادی بهترین را انتخاب کرده و برای فیلمی ارزشمند هدفگذاری کند تا حضوری قابل دفاع در گیشه داشته باشد. اگر این گونه نباشد، شاید بتوانیم علامت سوال این گزارش را برداشته و تنها با یک علامت تعجب تیتر را به پایان برسانیم.