7 سلبریتی هالیوودی که قربانی زیاده خواهی والدین خود شدند؛ از مایکل جکسون تا سلنا گومز

اختصاصی سلام سینما - تینا آبان: درخشش روی صحنه همیشه با لبخند، موفقیت و افتخار دیده میشود؛ اما پشت پرده صنعت سرگرمی، داستانهایی وجود دارند که کمتر کسی به آنها توجه میکند: کودکانی که زیر فشار والدین یا مدیرانشان به شهرت رسیدند، اما بهای آن را با سلامت روان، استقلال شخصی و حتی کودکیشان پرداخت کردند. در این مطلب، نگاهی داریم به تجربه هفت چهره معروف که دوران کودکیشان قربانی جاهطلبی دیگران شد.
مایکل جکسون
مایکل جکسون تنها یک نابغه موسیقی نبود، بلکه کودکی بود که هرگز کودکی نکرد. از ۶ سالگی عضو گروه «The Jackson 5» شد؛ گروهی تحت مدیریت سختگیرانه پدرش، جو جکسون. تمرینهای طاقتفرسا، تنبیههای بدنی، و نبود آزادی فردی باعث شد مایکل بعدها در مصاحبهای با اپرا وینفری بگوید: «کودکی من دزدیده شد.»
جو جکسون نه فقط یک پدر، بلکه مدیر بیرحمی بود که با ابزارهایی مثل کمربند فرزندانش را «آماده اجرا» میکرد. فشار برای بینقص بودن، مایکل را در بزرگسالی با بحران هویت، اختلالات روانی و احساس پوچی روبهرو کرد. او هیچوقت نتوانست به یک فرد عادی تبدیل شود، چون هیچوقت اجازه نداشت کودک عادی باشد.
بریتنی اسپیرز
بریتنی اسپیرز از همان نوجوانی به ستارهای بینالمللی تبدیل شد، اما پس از بحرانهای روانی در سال 2007، زندگیاش وارد مرحلهای شد که کمتر کسی انتظارش را داشت: قیومیت توسط پدرش، جیمی اسپیرز. این قیومیت از سال 2008 تا 2021 ادامه یافت و در این مدت، بریتنی حق تصمیمگیری درباره امور مالی، پزشکی و حتی شخصی خود را نداشت.
در دادگاه، او شهادت داد که مجبور به استفاده از IUD برای جلوگیری از بارداری شده و حق ازدواج یا بچهدار شدن نداشته است. این اظهارات موج بزرگی از حمایت عمومی را با هشتگ #FreeBritney ایجاد کرد. بریتنی بعدها در کتاب خاطراتش نوشت: «من یک زندانی لوکس بودم. همه چیز داشتم جز اختیار.»
لیندسی لوهان
لیندسی لوهان با فیلمهایی مانند The Parent Trap به شهرت رسید. اما در پشت چهره شاد و موفق او، خانوادهای آشفته قرار داشت. پدرش، مایکل لوهان، که بارها به اتهام خشونت خانگی بازداشت شده، همزمان مدیر برنامههای لیندسی بود. مادرش نیز نقش پررنگی در مدیریت مسیر حرفهای او ایفا میکرد.
شهرت زودهنگام و ناپایداری خانوادگی باعث شد لیندسی در اوایل دهه بیست زندگیاش گرفتار اعتیاد، افسردگی و بینظمی شود. بارها به مراکز ترک اعتیاد رفت و مدتها از صحنه هنری دور ماند. در مصاحبهای گفته بود: «من فقط یه بچه بودم که خواستند ازش پول دربیارن.»
مکالی کالکین
مکالی کالکین با فیلمهای Home Alone به یکی از معروفترین کودکان سینما تبدیل شد. اما شهرت او زیر سایه رابطه سمی با پدرش، کیت کالکین، قرار داشت. کیت نهتنها مدیر برنامههای مکالی بود، بلکه بهشدت او را کنترل میکرد، تا جایی که گزارش شد درگیریهای خانوادگی به خشونت فیزیکی نیز کشیده شده است.
مکالی در 15 سالگی از والدینش جدا شد و گفت که آنها صرفاً «درآمد و پول از او میخواستند». او بعدها اعلام کرد که از شهرت متنفر است و سالها از هالیوود فاصله گرفت تا سلامت روانش را بازسازی کند.
جاستین بیبر
جاستین بیبر از سن 13 سالگی وارد دنیای موسیقی شد. مادرش، پتی مالته، نقش کلیدی در پرورش استعداد او داشت؛ اما بعدها جاستین فاش کرد که احساس میکرد هیچ کنترلی بر زندگیاش ندارد. او در مستند Seasons گفت: «آنها از من انتظار همه چیز داشتند. اما من فقط میخواستم یک پسر معمولی باشم.»
جاستین در جوانی با اضطراب، افسردگی، و اعتیاد به Xanax روبهرو شد. او در مصاحبهای گفت که احساس میکرد یک «محصول» است، نه یک انسان. او حالا از مسیر گذشتهاش به عنوان هشدار برای دیگر ستارههای نوجوان یاد میکند.
سلنا گومز
سلنا گومز با حضور در Barney & Friends و سپس دیزنی، تبدیل به یک چهره دوستداشتنی برای میلیونها کودک شد. اما او نیز، مانند بسیاری دیگر، زیر سایه کنترل والدین و برندینگ سازمانی رشد کرد. مادرش، مندی تیفی، نقش پررنگی در مدیریت حرفهای او داشت.
در مستند My Mind & Me، سلنا با شجاعت درباره اختلال دوقطبی، بحرانهای روانی، و فشار ناشی از شهرت صحبت میکند. او میگوید: «من داشتم نقش یه آدم خوشحال رو بازی میکردم، اما از درون داشتم میپاشیدم.» اختلافات او با مادرش و جدایی از تیم اولیهاش، بخشی از تلاش برای بازیابی استقلال فردیاش بود.
جوجو سیوا
جوجو سیوا با برنامه Dance Moms وارد دنیای سرگرمی شد و بهسرعت به برند تجاری تبدیل شد. مادرش، جسالن سیوا، از همان ابتدا کنترل کامل روی ظاهر، رفتار و برندینگ او داشت. جوجو در سالهای نوجوانی در دهها پروژه تلویزیونی، تجاری و کنسرتی حضور داشت بدون آنکه زمان کافی برای استراحت یا رشد طبیعی داشته باشد.
در مصاحبهای گفته بود: «مثل این بود که 24 ساعته توی یه شو باشی، حتی وقتی دوربین روشن نبود.» او حالا تلاش میکند تصویری مستقل از خودش بسازد و از نقش «کودک رنگارنگ همیشهخندان» فاصله بگیرد.
داستان این سلبریتیها صرفاً روایتهای شخصی نیست؛ بلکه آینهای است از ساختارهای معیوب صنعت سرگرمی، جاهطلبی والدین، و سکوت جمعی درباره سلامت روان کودکان.
منابع: AP News, The New Yorker, Rolling Stone, Guardian, Netflix - My Mind & Me, HBO - Leaving Neverland, و مستند Seasons