درخشش میشل ویلیامز در ساندنس

اختصاصی سلام سینما- برخلاف نقش آفرینی قوی جولیان مور و میشل ویلیامز، این فیلم شبیه به همان ملودرام نسخه 2006 از سوزان بیر است.
در فیلم" بعد از جشن عروسی "محصول سال 2006 از کارگردان دانمارکی سوزان بیر صحنه ای وجود دارد که در آن یکی از شخصیت های اصلی با افشاگری مواجه می شود و شروع به گریه می کند. مشابه همین گریه و زاری در نسخه 2019 و انگلیسی زبان آن دیده می شود، با این تفاوت که در اینجا جنسیت شخصیت های اصلی تغییر کرده اما خودش را درگیر نوسانات آن ملودرام قبلی نمی کند. جولیان مور بسیار گریه می کند، بعد از جشن عروسی قبلا نشان داده است که بزرگترین به روز رسانی اش استفاده از چهره های جدیدی است که می خواهند خودی نشان دهند.
آنها با اقتباسی بی عیب و نقص به خوبی کار خود را انجام می دهند که نیمه ی ابتدایی فیلم را کاملا شبیه به نسخه قبلی کرده است، به لطف افشاگری هایی تدریجی که اتفاق می افتد این فیلم از نسخه قبلی اش متمایز می شود. بارت فرویندلیش به زن و همکارش مور فضای زیادی می دهد و او با بازی قوی میشل ویلیامز به خوبی تطابق دارد، ویلیامز نقشی را بازی می کند که قبلا مدس میکلسون ایفا کرده است. ایزابل، زنی ساده و آرام است که یتیم خانه ای را در هند اداره می کند، ویلیامز در بیشتر بخش های فیلم زنی است خشمگین و سر درگم که به وسیله یک کارآفرین ثروتمند به نام ترسا( مور ) رانده می شود، با این حال بیلی کروداپ با شوهر مور، اسکار، بین آن دو توافقی ایجاد می کند. بازیگر ها سخت کار می کنند تا محتوای اصلی را از چنین سناریوی پرجزئیاتی استخراج کنند.
"بعد از جشن عروسی" فیلم بی تکلفی است، ترکیبی از سبکی روان و فیلمنامه ای ماهرانه می باشد. با حضور ایزابل در یتیم خانه ای در هندوستان آغاز می شود، اولین و بزرگترین تغییر فیلم زمانی است که ترسا به وی تلفن می کند، زن پرنفوذ رسانه های نیویورک که از ایزابل می خواهد تا درباره سرمایه گذاری چندین میلیون دلاری برای آینده یتیم خانه مذاکره کنند. راز موجود در چنین پیشنهاد ناگهانی باعث می شود تا ایزابل به روش های غیرقابل پیش بینی( مگر آنکه نسخه اصلی را دیده باشید )با گذشته اش مواجه شود.
ایزابل درحالیکه تمایلی برای ترک فرزندی که از کودکی از وی پرستاری کرده است ندارد اما اجبارا به سفر می رود، در آن سفر با موقعیت غیر منتظره ای مواجه می شود که قبلا در غرب تجربه اش کرده بود: ترسای زیرک بر تعهدش مبنی بر بخشش پافشاری می کند تا زمانی که ایزابل آخر هفته برای شرکت در جشن نامزدی دختر یکی از حامیان، گریس( ابی کویین )، شرکت می کند. در آنجا ایزابل به کشف شوکه کننده ای دست پیدا می کند که این داستان درام را شخصی تر می کند، همه آرزو می کنند که این افشاگری در همینجا متوقف شود- اما می دانیم که این تنها تغییر بزرگی نیست که در این فیلم شاهدش هستیم.
ایزابل در نوجوانی با اسکار رابطه عاشقانه ای داشته است و این دو کودکی را به فرزندخواندگی قبول می کنند اما بعد از جدایی شان اسکار فرزند را از او می گیرد. گریس فکر می کند که مادر اصلی اش فوت شده و ایزابل نمی داند که دخترش چطور بزرگ شده است. زمانی که تمامی گره های پیچیده این مثلث باز می شود و ایزابل درگیر مسائل مرتبط با مادری و مسئولیت های مرتبط با آن است فرویندلیش کنترل داستان را به دست ویلیامز می سپرد. بعلاوه اینکه: چرا ترسا اصلا او را به همچین مکانی آورد؟
در انتهای فیلم به این سوال پاسخ داده می شود، در صحنه های ابتدایی درباره پدر و مادر شدن واکنش هایی نشان داده می شود. زمانی که ایزابل پیرامون مرزهای پولداری بحث می کند کنایه ای را به کار می برد، بخصوص لحظه ای که با اسکار مواجه می شود و می گوید" افرادی هستند که پول و قوانین دارند". بهتر بود که فیلم بیشتر به این مباحث فیلسوفانه می پرداخت، اما بجای آن به تنش های بین ایزابل و ترسا اختصاص داده است. فلش بک هایی از زندگی ایزابل دیده می شود، زمانی که وی در کارش و در بین همسالانش بهترین بود، با این حال غالب شدن مجموعه ای از شکست های عاطفی در فیلم چندان خوشایند نیست.
البته برای چنین داستان های احساساتی که بیر قبلا مشابه اش را نشان داده است مخاطب خاصی وجود دارد. این فیلم به نوعی بازسازی نسخه اصلی اش است، مانند شغل اخیر مور و بازسازی احساسات چیلن در " گلوریا"، به نظر می رسد که پروژه فرویندلیش با بروز رسانی های مهمی که در داستان انجام داده است فیلم را تغییر داده،" بعد از جشن عروسی" می توانست به داستان زنی مصمم و بااراده تبدیل شود اما در عوض تسلیم تقلید از داستانی درباره مردی با اراده شده و زنی که با استعداد است به چشم نمی آید و دوباره به تمام محدودیت های این زن تاکید می کند.
منبع: ایندی وایر
مترجم: مهتاب عیوضی