زوتوپیا ، آرمانشهر حیوانی نگاهی به انیمیشن سینمایی زوتوپیا (( Zootopia 2016 ))

" زوتوپیا " نام انیمیشنی سینماییست که درسال جاری میلادی (2016) توسط کمپانی والت دیزنی پیکچرز ساخته شده درردیف پنجاه و پنج از فهرست فیلم های بلند پویا نمایی ساخت این کمپانی جا خوش کرد . این انیمیشن خوش ساخت که با هزینه ای بالغ بر ۱۵۰ میلیون دلار ساخته شده ، توانست در زمان اکران بیش از یک میلیارد دلار فروش کند و سود سرشاری را نصیب تهیه کنندگانش کند . زوتوپیا پیکساریترین انیمیشنِ غیرپیکساری سالهای اخیر سینماست . زوتوپیا که در اروپا با نام "زوتروپلیس" و در ایران بنام های "شهروحش" یا "شهرحیوانات" هم شناخته میشود ، علاوه بر موفقیت در گیشه توانست با کسب امتیاز ٨.۲ در IMDB ، بُعد جدیدی درآشتی گیشه و منتقدین باز کند .
این پویانمایی جذاب به کارگردانی بایرون هاوارد ( ازعوامل ساخت گیسوکمند Tangeld 2010 ) و ریچ مور ( کارگردان انیمیشن رالف خرابکار Wreck-It Ralph 2012 ) جرید بوش و صداپیشگی جنیفر گودوین ( بجای افسر هابز خرگوش ) ، جیسون بیتمن ( بجای نیک وایلد روباه) ، ادریس البا (بجای رییس پلیس بوگو گاومیش ) و شکیرا (بجای غزال خواننده ) در حدود ۱۰۰ دقیقه ساخته شده است .
ماجرای فیلم در یک شهر رویایی اتفاق می افتد که در آن تمام حیوانات بخوبی و آرامش درکنار هم زندگی میکنند. جامعه ای آرمانی که در آن هیچ خرگوشی شکار هیچ روباهی نمیشود و همه در فضایی قانونی و متمدنانه درکنار هم فعالیت میکنند . خرگوشی که برای تحقق آرزوی پلیس شدنش ( که برای خرگوش مونثی به این ظرافت غیر ممکن بنظر میرسد ) به این شهر می اید ولی مورد پذیرش همکارانش بعنوان یک پلیس واقعی قرار نمیگیرد . اما پس از برخورد با یک روباه خرده خلافکار، هردو در مسیر یافتن راز گم شدن حیوانات شکارچی هم قدم میشوند و در پی کشف کلید این معما ، دیدشان نسبت دنیای اطرافشان تغییر میکند ، متحول شده ودر نهایت جای خودشان را در جامعه باز میکنند . شاید داستان فیلم کمی تکراری و نخ نما باشد یا زندگی حیوانات مانند انسانها در یک شهر رویایی سوژه ای کلیشه ای بنظر آید اما سازندگان با طرح داستانهای جانبی و شاخ و برگ دادن به موضوع اصلی در کنار تزریق فضای فانتزی و طنز توانسته اند نظر مخاطب را بطورکلی درباره تکراری بودن موضوع تغییر دهند . تجربه ثابت کرده ترکیب ژانرهای طنز و پلیسی ، نتیجه ی جالب و گیشه پسندی خواهد داشت حال در این فیلم با پیاده سازی این ترکیب در بستر انیمیشن ، نتیجه بهترهم شده است .
زوتوپیا سرشار از مضامین فرهنگی و اجتماعی ست و نویسندگان آن (جرید بوش و فیل جانستون ) با بهترین و دوستانه ترین وجه ممکن سعی کردند پیامهای فرهنگی و اجتماعی خود را در زوتوپیا به مخاطب منتقل کنند . اگر دقت کرده باشید در اغلب آثار کودک و نوجوان هالیوودی ، تاکید بر پشتکار، ناامیدنشدن از رسیدن به آرزوها و دنبال کردن رویاها خیلی زیاد بچشم میخورد ( ابری با احتمال بارش کوفته قلقلی ، رالف خرابکار ، مرد آهنی ، داستان اسباب بازی ، ملکه یخی ، درون وبیرون و...) زوتوپیا هم ازاین قاعده مستثنی نبود و ازهمان ابتدا شاهدیم افسرهابز با وجود تمام موانع از آرزوی پلیس شدن خود عقب نشینی نمیکند . شخصیت پردازی در فیلم بسیار بجا و جذاب کار شده و سعی شده هر کارکتر با توجه به شغل و موقعیت اجتماعی که دارد در غالب حیوانی تعریف شود که سنخیت بیشتری داشته باشد . خرگوش زبر و زرنگی که سعی دارد کاربزرگی انجام دهد ، روباه مکاری که که ذاتا حیوان خوبی ست و ناملایمات روزگار اورا حقه باز کرده ، گاومیشِ زُمُختی که رییس تمام پلیس های شهر ست ، شیری (سلطان جنگل) که شهردار و به نوعی رییس شهر است و دیگر شخصیت های جذاب و بامزه ای که در گوشه و کنار فیلم میبینیم همه درخدمت باور پذیری انیمیشن بکار گرفته شده اند . البته شیطنت سازندگان در طراحی شخصیت تنبل را نباید فراموش کنیم . این شوخی نویسندگان با کارمندان سیستم های اداری چنان به مزاق همه خوش آمد و کلیپهایش در فضای مجازی منتشر شد که کمپانی اعلام کرد احتمالا بزودی انیمیشنی با محوریت شخصیت تنبل در نقش اول خواهد ساخته .
مهمترین شعار فیلم مبارزه با نژاد پرستی ست . مضمونی بشر دوستانه در غالبی حیوانی . حیواناتی از دسته های مختلف ( شکار و شکارچی ) فارغ از خوی حیوانی به حدی از تمدن رسیده اند که بتوانند در کنارهم زندگی مسالمت آمیزی داشته باشند . شهر وحش کنایه ای ست به تمام اتفاقات نژاد پرستانه ای که هر روز در گوشه و کنار جهان شاهد هستیم و عامل اغلب این اتفاقات همین انسانهای بظاهر متمدن است . اما در کنار داستان اصلی بطرز زیرکانه ای سعی شده در داستانهای فرعی و ماجراهای جانبی به ابعاد مختلف زندگی انسان امروز و معضلات آن اشاره شود.(بعنوان مثال : برنامه رقص مجازی با غزال که حتی بالاترین مقامات شهر هم آن را روی موبایل خود دارند ، فروش فیلمها ی کپی شده بر خلاف مقرارت کپی رایت ، نقش رسانه ها در بزرگنمایی یا کوچک نمایی موضوعی خاص و ..... ) مقداری از بار معنایی و انتقال پیام های اجتماعی فرهنگی بر دوش همین ماجراهای جانبی و گاها بامزه و طعنه آمیز است که فیلم را تماشایی تر کرده است . این انیمیشن جذاب که جزو شانس های اسکار آینده نیزهست ، تحولی جدید در ساخت پویانمایی های دیزنی ست . پیکسار طی سالهای گذشته همیشه سهم قابل توجهی از جوایز سینمایی و حتی گیشه را از آن خود کرده و اغلب هم گوی سبقت را از دیزنی (با انیمیشن هایی مثل : بالا ، وال ای ، درجستجوی نمو ، داستان اسباب بازی ، راتاتوری ، ماشین ها و....) ربوده . در اغلب محصولات این غول انیمیشن سازی ( پیکسار) سه مؤلفه نوآوری، فناوری و سودآوری وجود دارد و بسیاری از افرادی که اکنون در زمینه انیمیشن کامپیوتری فعالیت میکنند، به نوعی تحتتأثیر این شرکت بوده اند و از آن الهام گرفتهاند
دیزنی در ساخت زوتوپیا پیشرفت فنی زیادی داشته .نماهای جذاب و زیبا که قطعا با 3D زیباتر هم دیده میشوند . نماهای باز و عریض اززوایای مختلف شهر وحش و تحرک و انرژی منتقل شده به تماشاگر از صحنه های اکتیو و رنگارنگ همه نشان از تحولی جدید در والت دیزنی دارند . موسیقی انرژیک و استفاده ازصدای شکیرا (استغفرالله ما که نشنیدیم ) هم همسو با تصاویر شما را تحت تاثیر قرار میدهد . ترکیب و کمال همنشینی طیف های رنگ و نور با کیفیت full HD یا 4k علاوه بر جذب مخاطب کودک و نوجوان ، مخاطب بزرگسال را هم پای پرده ی نقره ای مینشاند . وَرای این موارد ، دقت و ظرافت در دیالوگ نویسی کارکترها عالی کار شده است . در جای جای فیلم دیالوگ های بسیار زیبایی طراحی شده که تماشاگر از شنیدن آنها لذت میبرد . خصوصا بین خرگوش و روباه که زوجی ناممکن در دنیای واقعی هستند، در طول فیلم رودست های زیادی رد و بدل میشود که جذابیت های کار را بیشتر کرده است .
در نهایت ; زوتوپیا کاری کاملا فانتزی با درون مایه ای حقیقی ست که ضمن ارسال پیامهای اجتماعی ، فرهنگی ما را نسبت به آرزوها و اهدافمان سمج تر و نسبت به جامعه و اطرافمان مسٶل تر میکند . زوتوپیا شاید فیلمی خاطره انگیز و فراموش نشدنی نباشد اما قطعا برای گذراندن ساعاتی خوش درکنار تمامی اعضای خانواده (بخصوص با دوبله پارسی ) انتخاب خوبی خواهد بود . فقط فراموش نکنید پس از پایان به مضامین انسانی آن فکر و البته عمل کنید ...