جستجو در سایت

1403/03/26 15:13

نگاهی به فصل دوم سریال «زخم کاری» | این همه هیاهو برای هیچ

نگاهی به فصل دوم سریال «زخم کاری» | این همه هیاهو برای هیچ
نگاهی به ویژگی های مثبت و منفی فصل دوم سریال «زخم کاری» محمد حسین مهدویان. سریالی که آنطور که باید انتظارها را برآورده نکرد.

اختصاصی سلام سینما- بسیاری از مخاطبان برای آغاز فصل دوم سریال «زخم کاری» با عنوان «بازگشت» لحظه‌شماری می‌کردند. سریالی که فصل اولش از معدود تولیدات قابل قبول شبکه‌ی نمایش خانگی بود. در حالی که اکثر سریال‌های نمایش خانگی به جز چند مورد خاص مانند «پوست شیر» یا همین فصل اول «زخم کاری» با شکست تجاری روبه‌رو می‌شدند و یا نمی‌توانستند رضایت تماشاگران را جذب کنند، امیدوار بودیم که فصل تازه‌ی سریال مهدویان بتواند شور و هیاهویی به‌پا کند. حالا بعد از رد شدن نیمی از فصل دوم راحت‌تر می‌توان درباره‌اش صحبت کرد و آن را مورد بررسی قرار داد.

شکسته شدن رکورد فروش توسط فیلم های کمدی به نفع سینمای ایران است؟

حقیقت اینجاست که فصل دوم سریال نه‌تنها رضایت مخاطبان را به‌همراه نداشته که بسیار ضعیف‌تر از فصل اول بوده و برای بسیاری از تماشاگران هم پس‌زننده بوده است. در این یادداشت اصلی‌ترین دلایلی که باعث شدند فصل دوم «زخم کاری» با اقبال عمومی مواجه نشود را بررسی کرده‌ایم.

۱-انتظار برای تماشای نام‌های بزرگ

نگاهی به فصل دوم سریال «زخم کاری» | این همه هیاهو برای هیچ- انتظار برای تماشای نامهای بزرگاین هربه‌ای است که چندسالی می‌شود در سینمای ایران باب شده. بازیگران محبوب و سلبریتی‌های مردم‌پسند، به واسطه محبوبیتشان در آثار مختلف حضور کوتاهی به‌هم می‌رسانند اما سازندگان از نام آن‌ها در تبلیغات اثر خود طوری استفاده می‌کنند که گویی آن نام مطرح، آن ستاره، نقش اول فیلم است. مثلا تصویر و نامش در ابتدای همه‌ی بیلبوردها و پوسترهای تبلیغاتی مورد تاکید قرار می‌گیرد در حالیکه حضورش در فیلم یا سریال به ده دقیقه هم نمی‌رسد.
اصلی‌ترین دلیلی که درباره‌ی «زخم کاری۲» در ذوق تماشاگر زد، همین سواستفاده از نام جواد عزتی بود. تماشاگران به خیال اینکه سریالی با حضور عزتی، ستاره محبوشان می‌بینند به تماشای «زخم کاری» می‌نشستند در حالیکه در هر قسمت تنها چند دقیقه کوتاه حضور دارد.
ضمن اینکه برخلاف فصل اول که بازی و کاریزمای حضور جواد عزتی، نقطه‌ی قوتش بود، در این فصل خود عزتی هم چندان مایه نگذاشته و حضور بسیار ضعیفی جلوی دوربین دارد.

۲-قهرمان نچسب!

نگاهی به فصل دوم سریال «زخم کاری» | این همه هیاهو برای هیچ- قهرمان نچسب
مشکل بزرگ دیگر سریال قهرمان نچسب و کارنابلدش است. میثم، کاراکتر ضعیف و بی‌دست و پای فصل اول، ناگهان تبدیل به رئیس اصلی تشکیلات ریزآبادی شده است. پسری که شلوارش را نمی‌توانست بالا بکشد حالا دست و پا درآورده و می‌خواهد جلوی مردان قدرتمند و سرسخت بیاستد و از سوی دیگر در پی یافتن قاتل پدرش مالک است... اما حقیقت ماجرا اینجاست که میثم اصلا در قد و قواره‌ی این کارهای بزرگ نیست...نه شخصیتش روی کاغذ طوری پرداخت شده که حضورش در جایگاه مدیر یک هولدینگ باورپذیر باشد و نه اجرای مرتضی امینی تبار می‌تواند این فاصله‌ی زیاد میان ماهیت کاراکتر و آنچه کارگردان دوست دارد نشان دهد را پر کند.
شخصیت میثم پاشنه‌ی آشیل اصلی «زخم کاری: بازگشت» است. گویی در فصل اول اصلا نویسندگان قرار نبوده داستان را اینطور جلو ببرند و برنامه‌ای برای شخصیت‌پردازی میثم در ادامه‌ی فصل‌ها نداشته‌اند.

۳-داستان و روایت پر از سوراخ

نگاهی به فصل دوم سریال «زخم کاری» | این همه هیاهو برای هیچ- روایت پر سوراخبرخلاف «زخم کاری» که حداقل تا اپیزود دوازدهمش به‌واسطه روایت پویا و داستان بسیار هیجان‌انگیزش مورد توجه تماشاگران قرار گرفت، در فصل دوم خبری از روایت ویژه و یا داستان متفاوت و تماشاگرپسندی مانند فصل پیشین نیست.
درحالیکه داستان گویی از همان نقطه‌ای که فصل اول به پایان رسیده، آغاز می‌شود می‌بینیم که منطق روایی بسیار می‌لنگد. معلوم نیست سمیرا کی فرصت کرد از یک زن روان‌نژند و هیستیریک این‌چنین بهبود پیدا کند. دیگر آن عصبانیت‌های فصل اول بکر و تازه نیست و آن شخصیت منفی جالب توجه فصل اول حالا کلیشه‌ای شده و کم‌سو.
حضور مالک در سریال اصلا روی باقی سریال ننشسته است. هرچند ایده زنده نگه داشتن او در قدم اول هوشمندانه و متفاوت به‌نظر می‌رسد اما به هیچ وجه در بدنه‌ی سریال جا نیافتاده.

۴-استفاده از تکنیک‌های تکراری

نگاهی به فصل دوم سریال «زخم کاری» | این همه هیاهو برای هیچ- الناز ملک در زخم کاریدرباره‌ی کارگردانی هم به همین شکل است. هرچند در فصل اول ورود محمدحسین مهدویان به شبکه نمایش خانگی بسیار هیجان‌انگیز به‌نظر می‌رسید اما در فصل دوم اثری از نبوغ و ظرافت‌های پیشین او در کارگردانی سریال دیده نمی‌شود. بیشتر به نظر می‌رسد که وجهه‌ی تجاری در این اثر برای او اولویت داشته تا کیفیت محصول نهایی که تولید کرده است.
کارگردانی بسیار معمولی و طراحی میزانسن‌های راحتی که سریع السیر فیلم‌برداری شوند و پر کردن باگ‌ها و کاستی‌های فنی با موسیقی دراماتیک، از جمله ایرادات کارگردانی محمدحسین مهدویان در فصل دوم است. ضمن اینکه حضور کوتاه او در نقشی فرعی جلوی دوربین جدا ناامیدکننده و حتی مضحک به‌نظر می‌رسد.

۵-اجرای ضعیف

نگاهی به فصل دوم سریال «زخم کاری» | این همه هیاهو برای هیچ- مهران غفوریان در زخم کاریآخرین نکته، اولین نکته‌ای است که به چشم تماشاگران عام می‌آید و آن اجرای ضعیف بازیگران اصلی است. جواد عزتی در همان حضورهای کوتاهش بیشتر خنده‌دار است تا دلسوزی‌برانگیز. او به هیچ وجه نتوانسته استیصال شخصیت اصلی را به تصویر بکشد.
رعنا آزادی‌ور با وجودی‌که از باقی تیم یک سر و گردن بالاتر است اما اصلا آن درخشندگی فصل اول را ندارد. بازیگران جدید مانند مهران غفوریان و الناز ملک هم بی‌فروغند و به هیچ وجه اجرای باورپذیری ندارند.
کامبیز دیرباز هم واقعا یک انتخاب بسیار عجیب و غریب برای نقش طلوعی است. نه سن و سالش حتی به کاراکتر طلوعی نزدیک شده، نه اصلا می تواند آن ابهت و صلابتی که شخصی مانند طلوعی دارد را به اجرا دربیاورد. او بدترین انتخاب مهدویان در تیم بازیگران برای ایفای چنین نقشی بوده و هرچند تلاش‌های دیرباز به چشم می‌آید اما حتی از کنار آنچه که طلوعی باید باشد، رد هم نمی‌شود.
در این میان شنیدن نداهایی از ساخت فصل سوم «زخم کاری» براساس یکی دیگر از نمایشنامه‌های شکسپیر، خبر جالبی نیست. می‌توانست خوشحالمان کند اما بعد از تجربه نه‌چندان جذاب فصل دوم «زخم کاری»، تنها می توان امیدوار بود مهدویان از این سریال‌های تجاری بکند و به همان سینمایی بچسبد که روزی به آن تعلق داشته است.