متوسط بودن

سالم صلواتی در نخستین تجربه ی ساخت فیلم بلندش کوشیده است تا اثری سالم و تمیز بسازد. «پدران» شاید فیلم شریفی باشد اما ضعف های متعدد در فرم، ساختار و منطق روایی اثر مانع از آن می شود که بتوان آن را فیلمی خوش ساخت و خلاقانه به شمار آورد.
اساسی ترین مشکل فیلم کم ادعای «پدران» از فیلمنامه و حفره های کوچک و بزرگ آن است. فیلمنامه سوژه ای تکراری و دست چندم دارد و پیرنگ اصلی اش آنقدر پرجان نیست که بتواند برای جلو بردن یک فیلم بلند کافی باشد. شاید اگر همین طرح در قالب یک تله فیلم ساخته میشد حاصل جذاب تری را بر جا می گذاشت.
«پدران» بیشتر به یک اتود خام از الگوی درام های اجتماعی/ معمایی رایج در سال های اخیر شبیه است که نویسنده در روایتش کوچکترین خلاقیتی به خرج نداده و پیچیدگی های فیلمنامه هایی از این دست نیز در متن آن به چشم نمیخورد. همین مسئله کار را از جایی به بعد از ریتم می اندازد. گره دراماتیک اثر سست بنا شده و همین مسئله فیلم را در میانه راه لو میدهد. در واقع قابل حدس بودن عامل تصادف پس از گشوده شدن رمز موبایل شخصیت درگذشته (که بسیار هم ساده انگارانه اتفاق می فند) و دیدن ویدیوهای گوشی او، درام را کاملاً هدر میدهد. فیلمساز تسلطی بر بخشهای معمایی کارش نداشته و به جای گشودن پله به پله گره های درام دچار نوعی شتابزدگی در افشای اطلاعات داستان به مخاطب شده است.
تعلیق در فیلمی چون «پدران» باید پررنگ باشد و تدریجاً اوج گیرد و در مقاطع مختلفی در داستان منجر به بروز غافلگیریهایی شود اما این تعلیق هرگز در فیلم اتفاق نمیافتد چه برسد به آنکه بخواهد به آستانه ی اوج برسد و وجه های درونی تر پیدا کند. به بیانی دیگر با آن که فیلم عملاً با بروز یک حادثه ی هولناک و مرگ مشکوک یک جوان آغاز می شود اما روند پیشرفت آن هرگز اهمیت این آغاز تکان دهنده را به مخاطب القا نمیکند و این بزرگترین اشکال فیلمنامه است.
همانطور که در ابتدا نوشتم، «پدران» فیلم کم ملاتی است. همین شاخ و برگ نیافتگی، عدم پرداخت بیشتر به داستانِ اصلی و فقدان داستانهای فرعی دغدغه مند منجر به آن می شود که رکودی مطلق بر فضای اثر حاکم شود. تنها تعلیق هایی که بعضاً در روند پیشروی داستان دیده میشوند به تلاش های دو پدر مربوط است که سعی بر پیدا کردن مقصرین حادثه دارند.
شاید عناصری چون اجرا، بازیها، فضاسازی و یا پردازش حرفه ای تر صحنه های مختلف فیلم می توانست ضعف های فیلمنامه و کاستی های آن را تا حدودی از نظر مخاطب دور نگه دارد اما کار از جنبه های ذکرشده نیز دچار سادگی و کم بضاعتیهای یست که نمیتوانند میان فیلمنامه و تماشاگر فاصله ی مثبتی ایجاد کنند و درنهایت خودشان به عنوان عناصری متوسط در درام باقی می مانند. این متوسط بودن درواقع ویژگی اصلی «پدران» است؛ فیلمی که محترم است و هولناک نیست اما تا قابل قبول بودن نیز راهی دراز در پیش دارد.
محدودیت در روایت پردازی و نبود جاذبه دراماتیک در متن فیلمنامه کار را به تولیدات استانی تلویزیون شبیه کرده است ضمن آن که موقعیت مکانی و جغرافیایی نیز به طور خاص،نقش و تأثیری بر داستان نگذاشته اند و توجیه مشخصی برای آن که مثلاً روایت فیلم در شهرستان بخصوصی شکل بگیرد وجود ندارد.
بازیگران فیلم بازیهای متوسط اما به اندازه ای دارند. فیلم بازی بدی ندارد اما هیچ یک از بازی های آن نیز چشمگیر و غافلگیرکننده هم نیستند.
«پدران» می توانست یک درام جذاب با گره های دراماتیک و تعلیق های متقاعدکننده باشد ولی جدا از ضعف منطق روایی ساختارش نیز ارتباطی با ژانر انتخابی ش ندارد. حرکت های دوربین نمیتوانند اضطراب و تنش را القا کنند و تدوین کمکی به بهتر شدن ضرباهنگ اثر نمی کند. ایده ی فیلم درگیرکننده نیست و همه ی اینها آسیب های مهم فیلم جدید سالم صلواتی هستند.