جستجو در سایت

1398/11/17 00:00

داستان سرد رازهای گرم

داستان سرد رازهای گرم

دشمنان، رازهای سرد
 

دشمنان شرح حال زنی عجیب است. زنی میانسال و در آستانه ی پیری که در تلاش است از زندگی رقت بارش را با روش خودش انتقام بگیرد. رنگ های سرد و خاکستری ، صدای کلاغ ها ، کاج و برگ های پاییزی ،برف، سنگ قبر ، لباس های گرم ، سرمای خانه و چندین و چند فاکتور بطور افراطی برای القای حس سرما به مخاطب ، دستپخت علی درخشنده برای بیننده ی فیلمش است.
 

زهره که از زمین و زمان دلگیر است برای جلب توجه و ارضای خوددرگیری ش شروع به نوشتن و پخش شب نامه هایی علیه خودش میکند. ریزترین جزئیات زندگی خصوصیش را در کاغذهای زرد رنگ تحویل همسایه هایش میدهد و از مبدا و عامل آنها اظهار بی اطلاعی میکند. شوهرش ولش کرده ، پسرش مُرده ، دخترش طلاق گرفته و مادرش مریض و وبال گردنش است و حتی گربه هایش یک به یک میمیرند و تنها مسکنش سیگار است و ظلم همسایگان‌.
 

فیلم زیر ظاهر سردش داستانی گرم دارد و گریزی به لایه های پنهان آدمها میزند. آدمهایی عادی که شاید هرروزه چندصدنفر از آنها را اطراف خود میبینیم و حتی بهشان علاقمندیم. شهرک اکباتان هم شاید نماد جامعه ی ما باشد. خانه هایی بتنی و تودر تو با هزاران راز و قصه و ماجرا که برملاکردنشان دل شیر میخواهد.   
 

شخصیت مازوخیستی و سادیسمی زهره کم‌کم ظاهر میشود و حاصل سرخوردگی از نسلهای قبل و بعدش را وحشیانه رو میکند‌. زهره به انقلابی علیه خویش دست میزند و روز بروز بیشتر اطرافیانش را علیه خودش تحریک میکند‌‌ تا زجرش دهند‌‌. همسایه ها و خانواده اش تبدیل به دشمنانش میشوند و از او دوری میجویند. فیلم اما در ادامه حوصله سربر میشود و تمرکز و همراهی مخاطبی را که از همان نیمه ی اول فهمیده راز زهره چیست از دست میدهد. گاهی شعار گونه میشود و داستانک هایش را برای جذابیت بیشتر، سوخت میدهد. سکانس های اضافه دارد و همان شخصیت های کمش هم قابل حذفند. ارتباط خوب و مستمری با تماشاگرش برقرار نمیکند و الکن است دربیان منظورش.
 

شاید هنوز زود بود که علی درخشنده بعد از چند فیلم کوتاه دست به چنین سوژه ای بزند آنهم برای جشنواره و احتمالا اگر بازی درخشان رویا افشار و تصویر برداری عالی فیلم نبود ، مخاطب فیلم خیلی زودتر سالن سینما را ترک میکرد. اما فراموش نمیکنیم‌ از این گونه آدمهای به ظاهر متین و به باطن روانی در زندگی همه ی ما هست، آدمهایی که اگر به حقیقتشان پی ببریم شاید گمان کنیم مانند سکانس آخر زهره خواب بودیم.
 

این مطلب بعلت تنظیم در ایام جشنواره ممکن است دارای نواقصی باشد.