برای کودکان به کام والدین
فیلم «تپلی و من» اقتباسی است از فیلم «The Kid» اثر جان ترتلتاب که توسط حسین قناعت بر پرده سینمای ایران باز آفرینی شده است.
فیلم روایتگر فیلمنامه نویس مجردی به نام رامین با بازی حسن معجونی است که در آستانه رسیدن به سن چهل سالگی، نه شادابی زندگی در او دیده میشود و نه در کار و حرفه خود به موفقیت و جایگاه مد نظرش رسیده است.
رامین فردی است که به نظر می رسد در چهل سال عمر خود با مشکلات، شکستها و ناکامیهای بسیاری دست و پنجه نرم کرده و این ناکامیهای مکرر در شخصیت او تاثیر گذاشته است، حالا او فردی است که اعتماد به نفس خود را از دست داده و نه تنها در این سن و سال ازدواج نکرده است بلکه از ابراز احساس و علاقه قلبی خود به خانم ابطحی با بازی میترا حجار فردی که به او علاقهمند است فرار میکند. اما این تمام ماجرا نیست و تنها قسمتی از درون پر تلاطم او است، مشکل بزرگ و اساسی رامین که گاهی با بروز تیکهای عصبی خود را نمایان میکند، عذاب و وجدانی است که شاید ریشه در درون او و یا بهتر بگویم ریشه در کودکی تاریکاش دارد و همین موضوع روی زندگی، کار و روابط خانوادگی او تاثیر گذاشته و او را آزار میدهد.
ماجرا از شبی شروع می شود که او همچون عادت همیشه و در تکرار مکرر زندگی در حال استراحت در خانه است، اما ناگهان صدایی آرامشش را بهم زده و توجه اش را جلب می کند او به سمت صدا می رود و در عین ناباوری و آن هم در آستانه ورود به سن چهل سالگی که گویی سن تکامل است، با پسر بچه تپلی مواجه می شود که از قضا هشت سالگی خود اوست. ماجرا و داستانی هیجان انگیز و بسیار جذاب که نگاه و توجه تماشاگر را برای ادامه آن چه که اتفاق خواهد افتاد با خود ترغیب می کند.
حسین قناعت موفق میشود کاراکتر رامین را در همان ابتدای فیلم با مشکلات عصبی، احساسی و روانشناسی، به خوبی شخصیت پردازی کند تا همزاد پنداری مخاطب با شخصیت داستانش را بوجود بیاورد.
نقش کودکی رامین (یا همان توپلی) را سامیار محمدی بدوش میکشد، محمدی نیز بخوبی از پس ایفای نقش این شخصیت و کاراکتر چالشی بر میآید و ما با بازی بسیار زیبا و قابل تحسینی از او روبرو هستیم که حتی در مقایسه با بازی دیگر بازیگران فیلم توانسته است تقابل و مواجه خود با زمان حال و آینده را بخوبی به رخ بکشد.
ايده گذر از زمان به خودي خود يك ايده ناب، جذاب و شكوهمند است، دليل آن هم سليقه مخاطبی است كه هنوز قصه و داستان، حول اين پديده، براي او واجد جذابتي خاص است. فيلم «تپلی و من» را نميتوان از آن دسته از فيلمهايی با اين موضوع قرار داد كه ادعا شود سالها در ذهن بماند و جز آثار ماندگار سينما شود اما از سويي ديگر جز آثار ضعيف نيز قرار نميگيرد، در واقع فيلم با يك نتيجه گيري بسيار مهم و عميق، انسان را به فكر و تامل وا میدارد و در آخر در درون قابهای خود به پايان ميرسد.
گفتيم فيلم «تپلی و من» اقتباسی است از فيلم «The Kid»، اما اقتباس هم معنا و مفهوم عملي خودش را دارد، متاسفانه فيلم «تپلی و من» چه در فيلمنامه و چه در اجرا فراتر از معيارهای يك اقتباس ادبي است و در واقع كپي سكانس به سكانس فيلم «The Kid» است. همين موضوع باعث میشود حسين قناعت در مقام كارگردان همچون نسخه اصلی، گاهی از سينمای كودك و شاخصههای آن ژانر فاصله بگیرد، اما بايد يادمان باشد وقتی صحبت از سينمای كودك و نوجوان ميشود اولين چيزي كه به ذهن میرسد، لازمه وجود المانهای فانتزی و روح تخيل و اهميت موزيك (چاشنیهای فراموش شده در سينمای كودك و نوجوان اين سالها) در چهارچوب و ساختار اثر است.
در فيلم «تپلی و من» نيز متاسفانه وجوه فانتزی همچون نسخه اصلی، آنطور كه بايد به كار گرفته نشده است (براي درك بيشتر مي توان با فيلم «سفر جادويی» ابوالحسن داودی مقايسه كرد) و از طرفی ديگر میشد با استفاده برجستهتر از موزيك و اهميت به سليقه كودكان، فيلمی به مراتب موفق تر را روانه سينماها کرد.
در کل اما فیلم «تپلی و من» از آن دسته از فیلمهای قابل توجه و تحسین بر انگیزی است که با دستمایه قرار دادن دنیایی خیالی نه تنها کودک و نوجوان سینما را مخاطب خود قرار داده است بلکه برای والدین نیز حاوی پیامهای آموزنده و روانشناسانه است. حسین قناعت در مقام کارگردان و نویسنده در آخرین اثر خود پیامهای مهم و ارزشمندی را در عین سادگی و به دور از گنده گویی و با همان زبان کودکانه و قابل فهم جای داده تا بگوید ریشه اکثر مشکلات بزرگسالی در کودکی انسانها شکل میگیرد، اینکه در کودکی اگر از حقوق خود دفاع نکنیم، شاید سالها سرخودگی آن را به همراه داشته باشیم و یا اینکه شنیدن حرفهایی نسنجیده از زبان والدین، میتواند در بزرگسالی باعث دلسردی ما از آنها شود و در عذاب و وجدانی بی دلیل از مواجه با آنها گریزان باشیم.
البته شايد فيلم «تپلی و من» گاهي بدليل پيچيدگیهاي موضوعی فهماش براي بزرگسالان هم سخت و دشوار باشد اما در مجموع فيلمی سر راست است كه با زباني شيرين و به دور از شعار زدگی، نتايج اخلاقی خود را بست ميدهد و حال و هوايمان را خوب ميكند.