یهودیان خیانتکار
اصلا مهم نیست شما بر دین خود تعصب دارید یا خیر اما این مهم است که به دین خود خیانت نکنید. سینمایی «ربوده شده» ترجمه صریحی از مبارزات تاریخی میان مسیحیت و یهودیت است. البته این میان به اسلام هم طعنههایی زده میشود. یک درام تاریخی ساخته مارکو بلوکیو که اعوجاج زمانی شدیدی به سیاستهای امروزی دارد. اگرچه این فیلم برپایه یک رمان نوشته شده اما میزان شناخت تاریخ در سینما و ادبیات منحصرا متفاوت است. ما در سینما با دکوپاژهایی که به میزانسن میدهیم تاریخ را خلق میکنیم در حالی که در ادبیات صرف تاریخ توسط ذهن ناخودآگاه خواننده شکل میگیرد. با دیدن دو پلان از فیلم میتوان میزان تسلط مولف بر آنچه میخواهد بیان کند را کشف کرد. در ابتدای کار ما خانوادهای را میبینیم که در حال خواندن دعاهایی زیرلب بالا سر کودکی تازه متولد شده هستند که معلوم نمیشود آنان در حال غسل تعمید دادن کودک هستند یا کودک را ربودهاند و میخواهند دزدکی او را مسیحی کنند.
*سرقت
ما در حال استخراج دین لابهلای تاریخ هستیم در حالی که تاریخ را کسانی مینویسند که پیروز از میدان خارج شدهاند. این بسیار مهم است که مسئلهای در خانواده باشد که به دین و اعتقادات فردی مرتبط شود و آن مسئله بیرون از خانواده مطرح و مرتفع گردد. هنگامی که سکانسهای ابتدایی «ربوده شده» را تماشا کردم با خود اندیشیدم که چگونه میشود در گوش کودکی که هنوز متوجه دعاهای ما نمیشود، دعا خواند و او را به دینی مرتبط کرد. این فیلم علاوهبر طرح این مسئله به صورت موازی در حال نمایش جنگ ادیان است. یهودیان خیانتکاری که محکوم میشوند و کلیسای کاتولیکی که میگوید این غیر ممکن است و کسی که غسل تعمید داده شده دیگر تا آخر عمر مسیحی باقی میماند.
*دروغ
لازمه دین شناخت، باور و عمل به دستورات است. یعنی اگر کسی به من بگوید هنگامی که تازه متولد شده بودی تو را غسل تعمید دادهاند پس تمام نمازهایی که خواندی رد میشود باید به این حرف شک کنم. ما با سیر تاریخی مذهب در سینما روبهرو هستیم، تاریخی که مدام در حال پیچش در روایت است. اینگونه سینما سعی در ارائه آکادمیک محصول و خرافات خود دارد. «نام گل رز» فیلم بسیار خوبی است. اما یک اقتباس از رُمان پُر آوازه اِکو است که غالبا سعی در بیان انحرافات دینی دارد. بیان انحرفات دینی روی کاغذ به مراتب با تصویر متفاوت است. ادبیات میتواند انحرافی را مطرح کند؛ اما مشخصا سینما وقتی بخواهد همان انحراف طرح کند یا توسعه دهد بیشک متهم به سفسطه خواهد شد. چرا که سینما در درجه اول برای سرگرم کردن مخاطب خلق میشود؛ پس از این رو میتواند بنا به احتیاجات درام تحریفاتی را در روایت به وجود آورد.
*پوستین
سینما این شانس را به تاریخ میدهد تا خود را آنطور که دوست دارد روایت کند. ما در این فیلم میبینیم که رابطه پدر و فرزندی از یک جایی به بعد تبدیل به رابطه میان شرافت و اعتبار شده است. یعنی پدر دیگر برای فرزند خود نمیجنگد در صورتی که فرزند همچنان به دنبال کسی به نام پدر میگردد. چهرهای که فیلم از مذهب و ادیان نشان میدهد را میتوان مانند یوستین شمرد. قسمت خزدار آن که از قربانی کردن دیگران در این راه بوجود آمده است تا شاید همه آن. این که مارشالی یک شب در خانه وارد شود و بگوید فرزندتان را باید با خود ببرم چرا که به خانواده شما خیانت شده و او را غسل تعمید دادهاند اصلا عادی نیست. «ربوده شده» همین را میخواهد بگوید. او که شبها دعای یهوه میخواند و کیپا بر سر میگذارد چگونه میشود مسیحی باشد؟ این طرح داستانی هیچ ربطی به وحدت ایتالیا ندارد بلکه سعی در ایجاد رابطهای میان این وحدت و سرقت دارد.
*افکار عمومی
مسئلهای که به طور مستقیم سینما با آن مرتبط میشود، افکار عمومی است. یک رویداد به تنهایی توان ایجاد فرصتهایی برای مقابله با نقض اجتماعی را ندارد اما یک سینما به تنهایی میتواند یک هنجار اجتماعی را نقض کند. حرکت در سینما اصولا از چرایی به جود میآید این که ما جرات پیدا میکنیم و میپرسیم این دستور چرا باید اینگونه باشد؟ و بعد چگونگی آن را هرطور که مایل هستیم به نمایش میکشیم. این فیلم را باور نکنید بلکه باید به باورهایی که در این فیلم نهادینه شده است شک کرد چرا که سینما کارش جریان ساختن است. وقتی که خانواده در اتاق خواب هستند چرا باید دو سرباز تا صبح به تماشای چگونگی خواب آنها با کودکشان بنشینند؟ اگرهم در واقعیت اینگونه است نمایش دادن این واقعه یک گل به خودی محسوب میشود.
علی رفیعی وردنجانی