جستجو در سایت

1400/09/14 11:37

واکنش ها به نمایشگاه نقاشی مسعود کیمیایی/ چاقوی کار زنجان

واکنش ها به نمایشگاه نقاشی مسعود کیمیایی/ چاقوی کار زنجان
مرور واکنش مردم در فضای مجازی به برگزاری نمایشگاه نقاشی های مسعود کیمیایی در گالری لیلی گلستان. قیمت تابلوها از جمله مهم ترین مواردی بودند که واکنش برانگیختند.

اختصاصی سلام سینما - مسعود کیمیایی کارگردان مهم و پیش‌کسوت سینمای ایران که چند سالی است آماج حملات و انتقادات قرار گرفته و تماشاگران و کارشناسان، آثار متأخر او را بسیار ضیف می‌دانند، این روزها نامش به‌واسطه برگزاری یک نمایشگاه نقاشی زیاد به گوش می‌خورد. کارگردانی که فیلم «خائن کشی» را برای جشنواره فجر آماده می‌کند و صحبت‌هایی هم درباره ساخت اولین سریالش در شبکه نمایش خانگی بر اساس رمان معروف خود یعنی «جسدهای شیشه‌ای» به گوش می‌خورد.

مسعود کیمیایی در روزهای گذشته نقاشی‌های خود را در گالری لیلی گلستان به نمایش درآورد. شاید کمتر کسی می‌دانست که کیمیایی نقاشی هم می‌کشد. در این نمایشگاه بیست و یک اثر از او به نمایش درآمد که با رنگ روغن کشیده شده بودند. خود لیلی گلستان در مصاحبه‌ای که درباره این گالری انجام داد، گفت که نمی‌دانسته کیمیایی نقاشی می‌کند و وقتی فهمیده از برگزاری یک گالری از نقاشی‌های او به‌شدت استقبال کرده است.

پوستر نمایشگاه نقاشی مسعود کیمیاییاین گالری ۵ آذرماه افتتاح شد. درحالی‌که بسیاری از طرف‌داران کنجکاو استاد در جلوی گالری صف‌کشیده بودند. استقبال و همهمه در ورودی گالری به‌قدری زیاد بود که نیروی انتظامی آمد تا ببیند چه خبر است.

خانم گلستان به آن‌ها گفته که نمایشگاه آثار مسعود کیمیایی است و تعریف می‌کند که آن‌ها بسیار استقبال کرده‌اند و به ایشان گفته‌اند: «چرا به ما خبر نداده‌اید که بیاییم نظم را برایتان برقرار کنیم و چه کسی قرار است بیاید که شلوغ شده است؟! گفتم مسعود کیمیایی. گفتند به‌به! چه عالی ما هم می‌نشینیم تا بیاید!»

شلوغی و صف دم در گالری تا ساعت‌ها ادامه داشته به دلیل رعایت پروتکل‌های بهداشتی، مخاطبان به‌نوبت داخل گالری می‌رفتند و وقتی بیرون می‌آمدند، نفر بعدی می‌رفته. گلستان از شب افتتاحیه به‌عنوان شبی به‌یادماندنی یاد می‌کند. از جمله هنرمندانی که برای افتتاحیه نمایشگاه آمده بودند می‌توان به آیدین آغداشلو گرافیست و طراح مطرح ایرانی اشاره کرد. سیاوش طهمورث، یغما گلرویی، جواد طوسی، سوگل خالقی، شهرزاد مطلق و بابک صحرایی از دیگر مهمانان ویژه روز افتتاحیه بودند.

 

واکنش‌ها به نمایشگاه نقاشی مسعود کیمیایی

نقاشی مسعود کیمیایی در نمایشگاه نقاشی گالری لیلی گلستاناما این نمایشگاه در دو مورد سروصدای انتقادی زیادی کرد و واکنش بسیاری از کاربران را در فضای مجازی برانگیخت. یکی قیمت آثار و دیگری کیفیت آن‌ها که گویا موردپسند همه نبود. البته این اولین‌باری نیست که برگزاری نمایشگاه تجسمی هنرمندان سینمایی با قیمت‌های نجومی سروصدا به پا می‌کند.

اولین‌بار نمایشگاه عکس‌های هدیه تهرانی چنین جریانی را به راه انداخت. درحالی‌که خانم بازیگر مدت زیادی در هیچ فیلمی حضور نداشت و در محافل هنری کمتر دیده می‌شد، نمایشگاهی از عکس‌های خود برپا کرد. در آن نمایشگاه که بسیار شلوغ شد و یکی از دلایل اصلی شلوغی‌اش همین دور بودن چندساله تهرانی از سینما و رسانه‌ها بود، قیمت هنگفت و عجیب‌وغریب آثار، حرف‌وحدیث زیادی به پا کرد.

پس از آن بازیگران دیگری مانند رضا کیانیان، مهدی پاکدل و آناهیتا درگاهی اقدام به برگزاری نمایشگاه‌های مشابه کردند. در ادامه مطلب واکنش کاربران و البته نظر متفاوت صاحب گالری یعنی لیلی گلستان را درباره آثار مرور می‌کنیم.

 

قیمت تابلوهای نقاشی مسعود کیمیایی

قیمت تابلوهای نقاشی مسعود کیمیایی

تابلوهای مسعود کیمیایی از ۹۰ تا ۳۲۰ میلیون تومان قیمت‌گذاری شده بود و کاتالوگی که این آثار در آن‌ها چاپ شده بود هم به مبلغ ۲۰۰ هزار تومان به فروش می‌رسید. بسیاری این ارقام را برای تابلوهای به‌نمایش‌درآمده گران و غیرمنطقی می‌دانستند و حتی کسانی که فکر خرید آن‌ها هم به سرشان می‌زند را مسخره کردند. عده دیگری هم اشاره کردند که این قیمت‌ها نه به دلیل کیفیت آثار که به‌واسطه نام خود مسعود کیمیایی به‌عنوان یک برند، چنین بالاست و آن را منطقی دانستند. بگذارید چند توییت را در این زمینه مرور کنیم:

کاربری اشاره جالبی به قهرمانان فیلم‌های کیمیایی کرده که همگی از طبقه بی‌بضاعت جامعه بوده‌اند و نوشته:

«یعنی رضای قصه‌های کیمیایی می‌تونه یکی از این آثار رو بخره؟»

کاربر دیگری هم در انتقاد به قیمت‌ها به جمله‌ای از خود کیمیایی استناد کرده: «به قول مسعود کیمیایی: خیلی تاوان داره. شَریف زندگی‌کردن؛ خیلی زیاد، خیلی!»

اما یکی دیگر از کاربران در دفاع از او به مقوله برندینگ اشاره کرده و گفته:

«در مورد فروش کارهای مسعود کیمیایی تو گالری گلستان و قیمت‌گذاریش اگر گله‌ای دارید، نشون می‌ده که در مورد برندینگ هیچ چیزی نمی‌دونید. بخش عمده‌ای از اقتصاد هنر تو دنیا داره رو برندینگ می‌چرخه؛ یا باید اینو بپذیرید یا باید از دور خارج شید.»

 

 انتقادات کیفی آثار/ مسعود کیمیایی ده‌ساله از تهران!

نقشی مسعود کیمیایی با قیمت هنگفتهمان‌طور که اشاره کردیم بخش عمده‌ای از انتقادات کاربران متوجه کیفیت این نقاشی‌ها بوده است. کیمیایی در کشیدن این آثار از سبک فیگوراتیو و پریمیتیو (هنر بدوی) استفاده کرده است. یعنی سبکی اغراق‌آمیز که بر کیفیت حسی رنگ‌ها و فیگورها تمرکز می‌کند و سعی چندانی در بازنمایی رئالیستی و واقعگرایانه اشیا و صورت‌ها ندارد.

بسیاری از کاربران در واقع به این سبک انتقاد کرده‌اند. چندین نفر عکس‌هایی از نقاشی‌های شاگردان یا فرزندان خود از پروانه یا اشیایی مشابه آنچه در نقاشی‌های کیمیایی دیده می‌شود را، منتشر کرده‌اند و در مقایسه‌ای اشتباه با آثار کیمیایی مدعی شده‌اند که این کودکان کم‌سن‌وسال نقاشی‌های بهتری کشیده‌اند.

مقایسه‌ای که از اساس اشتباه است چراکه همه آن نقاشی‌ها رئالیستی هستند درحالی‌که کیمیایی اصلاً سعی در کشیدن تصاویری رئالیستی و واقعگرا نداشته و فضای ذهنی و درونی خود را منعکس کرده است. در چنین مقایسه‌ای بسیاری از آثار فیگوراتیو و نائیو (همان سبک بدوی) بزرگ‌ترین نقاشان تاریخ هنر مانند «کته کلویتس» و یا «فرانسیس بیکن» و «ونسان ونگوگ» را هم می‌توان زیر سؤال برد.

پس چنین مقایسه‌ای از اساس درست نیست. اما بعضی دیگر از کاربران که از عالم نقاشی بیشتر سردر می‌آورده‌اند، در همین چارچوب سبکی نائیو آثار کیمیایی را مورد انتقاد قرار داده‌اند که حرف‌هایشان جالب‌تر است. بگذارید چند توییت این چنینی را نقل کنیم:

«به‌جای این تلاش پوچ و ناموفق برای کشیدن گل و پروانه، اگر تلاشش رو روی فقط همون تصویرسازی چاقو میذاشت واقعاً موفق می‌شد: چند مدل نقاشی از چند چاقوی متفاوت به روایت مسعود کیمیایی به‌عنوان یک کارگردان عشق چاقو. واقعاً جدی.»

یا مثلاً کاربر دیگری با شوخی به حضور چاقو در همه تصاویر اشاره کرده است: «نمایشگاه نقاشی مسعود کیمیایی در گالری لیلی گلستان به همراه نرخ آثار. روی هر تابلو یک چاقو اهدا می‌‌شود.»

اما بسیاری انتقادات فرمی به این نقاشی‌ها را هم مردود دانسته‌اند:

«گاردتون نسبت به مسعود کیمیایی رو نمی‌فهمم. بخواین نخواین یک شخصیت مهم تو هنر و یکی از مهره‌های اصلی سینمای ایرانه. فیلم‌های آخرش به‌خوبی فیلم‌های قدیمی‌اش نیست قبول، ولی این موج توهین و هجمه علیهش واقعاً برایم غیر قابل درکه.»

«به قول مسعود کیمیایی، آدم در هر شرایطی تنهاست، اگر حتی هزاران نفر برات دست تکان بدن دُرُست در همان لحظه تنهایی ...»

 

انتقاد هنرمندان مستقل و جوان به نمایشگاه نقاشی مسعود کیمیایی

نقاشی های مسعود کیمیایی در گالری گلستان

از جمله دیگر توییت‌ها به خود برگزاری نمایشگاه اشاره دارد. بسیاری از هنرمندان جوان از گلستان و خود گالری انتقاد کرده‌اند. آن‌ها متفق‌القول‌اند که به دلیل اینکه معروف نیستند نمی‌توانند آثار خود را در گالری‌ها به نمایش بگذارند و یا باید مدت مدیدی در انتظار نوبت گرفتن گالری بمانند اما مسعود کیمیایی بدون هیچ تلاشی آثارش را به نمایش در می‌آورد.

مانند کاربری که نوشته: «و به ناگاه یاد آن جوان بیست‌سالهٔ فرودست اجتماعی که در اواسط دههٔ هشتاد خورشیدی، یگانه سرمایه زندگانی و گذران اقتصادی خانواده‌ای - پیکانشان را فروخته بود و با رؤیایی سترگ - از اردبیل برای گذراندن کارگاه بازیگری مسعود کیمیایی رهسپار تهران شده بود و در آخرین دم چهرهٔ هولناک صنعت سینما او را به خودکشی کشاند.»

بسیاری از طرف‌داران دوآتشه استاد این مسئله را امری طبیعی دانسته‌اند. مانند کاربری که گفته:

«تازه به دوران رسیدگان! مسعود کیمیایی، سلبریتی نیست که گمان کنید ایشان به‌ناحق جای کسی را تنگ کرده‌اند! ایشان یک هنرمندِ توانمند در آفرینش‌گریِ هنری، با بیش از نیم‌قرن سابقهٔ حضور مداوم هستند! و چه مضحک که برخی به‌اصطلاح منتقدانِ هنری هم‌توان درک این مسئله را نداشتند.»

در این باره خود لیلی گلستان تکلیف همه انتقادات را مشخص کرد. او در مصاحبه‌اش علناً گفت: «این که مسعود ادعای نقاش بودن و نقاش متبحر بودن ندارد برای من بسیار مهم است. بعضی‌ها ادعای بسیار دارند درحالی‌که چیزی نیستند. مسعود دلش خواسته نقاشی بکشد و من هم دوست داشته‌ام برایش نمایشگاه بگذارم، به همین راحتی. من برای آقای کیمیایی هروقت دلش بخواهد اینجا نمایشگاه بگذارد، (با خنده و به شوخی) حتماً این کار را در کمال پارتی‌بازی انجام می‌دهم. چون دوست عزیز من است و ما ۵۰ سال است که با هم دوستیم.»

 

نظر لیلی گلستان درباره نقاشی‌های مسعود کیمیایی

نمایشگاه نقاشی مسعود کیمیاییاو در مصاحبه خود با خبر آنلاین به سؤالات چالش‌برانگیز خبرنگار پاسخ‌هایی قاطع می‌دهد و از نمایشگاه کیمیایی، تمام‌قد دفاع می‌کند. مثلاً وقتی خبرنگار می‌پرسد که آیا اگر همین نقاشی‌ها را کسی جز کیمیایی می‌کشید بازهم چنینی ارزشی برایشان قائل بود، پاسخ می‌دهد: «نه! این نقاشی‌ها برای من مهم است چون متعلق به آدمی بزرگ در سینمای ایران است. به بیان دیگر، چون آدمی که این‌قدر در سینمای ایران بزرگ است این کارها را «هم» کرده است برایم جذاب است.

برایم جذاب است که فرصت کرده است کارهایی برای دل خودش انجام دهد و آنچه جذاب‌ترش می‌کند این است که این آثار، خودِ مسعود کیمیایی‌اند و این را می‌گویم چون خودش را می‌شناسم. نقاشی‌ها واقعاً خودِ مسعود کیمیایی‌اند با تمام تخیل، گاهی اوقات خشونت و گاهی اوقات لطافت و بنابراین برایم جذاب است.»

اما برویم سراغ نظر شخصی لیلی گلستان درباره آثار کیمیایی که همه انتقادات به این آثار را به‌نوعی نفی می‌کند. او درباره دلیل علاقه شخصی‌اش به نقاشی‌ها چنین توضیح می‌دهد: «از دیدن کارها حیرت کردم. چون عنصر غالبشان تخیل و رنگ بود و دقیقاً خودِ مسعود بودند؛ آدمی که همه عمرش خیال‌بافی و قصه‌گویی کرده و فیلم‌های درجه یک ساخته است. نقاشی‌ها به نظرم خودِ مسعود بودند و بازی نکرده بود. مسعود هیچ ادعایی در زمینه نقاش بودن ندارد و گفت خودم و فیلم‌هایم را روی بوم کشیده‌ام و واقعاً هم همین‌طور است و کاردهایی که روی بوم است، واقعاً امضایش است.»

این نکته‌ای است که بسیاری از کاربران و رسانه‌ها هم به آن اشاره کرده‌اند. اینکه نقاشی‌ها همگی به‌نوعی شبیه به فیلم‌ها و خود کیمیایی هستند. اگر ندانید که نقاشی را چه کسی کشیده، با دیدن چاقو و یا کلاه‌های شاپو در نقاشی شما هم قطعاً یاد کیمیایی می‌افتید.

روزنامه‌‌نگار شرق در بازدید از نقاشی‌های کیمیایی دقیقاً به همین نکته اشاره دارد: «صورتک‌هایی با کلاه‌های مخملی و چاقوهای واقعی که در میان اکثر قاب‌های نقاشی خودنمایی می‌کنند، از جمله مواردی است که در نگاه اول مخاطب را با دنیای ذهنی مسعود کیمیایی روبرو می‌کند. تصاویر ذهنی که این بار در بوم نقاشی منعکس شده است و بی‌شباهت به فیلم‌هایش نیست.»


فیلم های مرتبط