آیا سریال خاتون بر اساس واقعیت ساخته شده است؟
اختصاصی سلام سینما- ساخت سریالهای تاریخی در صداوسیما سابقه زیادی دارد، از سریال موفق روزی روزگاری گرفته تا مجموعههای آشناتری چون روزگار قریب، مدار صفر درجه و در چشم باد.
آثاری ماندگار و دیدنی که در بزنگاهها به یاری کنداکتورهای خالی تلویزیون آمدهاند، بارها دوباره بازپخش شدهاند و نمونههای کمتری مانند آنها دوباره ساخته شده است.
تاریخ، درحقیقت بستر مناسبی برای کارگردانها است تا بتوانند آنچه در چهارسوی ذهنشان میگذرد را بهراحتی و در دل گذرگاههای تاریخ روایت کنند. به دلیل همین فرصت اندک و جذاب است که شبکه نمایش خانگی نیز دست گذاشته روی ساخت مجموعههای تاریخی.
شهرزاد قصهگو و خاتون بختیاری دو کاراکتر و دو روایتگر درون سریالهای تاریخی شبکه نمایش خانگی هستند. زنانی که سفر ما را به زمانی نهچندان دور آسان کردهاند. اما آنچه خاتون را از شهرزاد متمایز میکند نه داستان بلکه راوی پشت دوربین آنهاست. خالق درام تاریخی خاتون یک زن است؛ تینا پاکروان. کارگردانی که شاید بتواند این مسیر بهظاهر بنبست را برای دیگر زنان کارگردان باز کند.
جمله «بر اساس یک داستان واقعی» روی پوستر سریال خاتون به چشم میخورد. همین جمله کوتاه کافی است تا بیننده را به فکر وادارد که آیا داستان این مجموعه کاملاً واقعیت دارد یا خیر؟
در این نوشته به سراغ بررسی این سریال رفتهایم تا ببینیم آیا اتفاقات و آدمهای درون آن واقعی هستند یا صرفا ساخته ذهن کارگرداناند.
کدام یک از اتفاقات سریال خاتون واقعی است؟
درام خاتون محصول سال ۱۴۰۰ است، اما اتفاقات آن از اول شهریور سال ۱۳۲۰ شروع میشود. دو روز بعدازاین تاریخ و در ۳ شهریور ۱۳۲۰ نخستوزیر علی منصور، رضاشاه را از خواب بیدار میکند و به او خبر میدهد که انگلیس و شوروی وارد ایران شدهاند. سریال از حضور نیروهای شوروی برای شروع چالشهای خود و بیان دیدگاههای کارگردان استفاده کرده است. اتفاقاتی که از قسمت دوم سریال خاتون شروع میشود.
در نخستین سالهای جنگ جهانی دوم ایران رسماً بیطرفی خود را اعلام کرده بود، اما از طرفی مشکلی با حضور نیروها، مشاوران و بازرگانان آلمانی در ایران نداشت. متفقین خواستار اخراج آلمانها از ایران بودند. سریال خاتون با شکلدادن شخصیت مادر ماری که آلمانی است و از ایران خارج شده، اشاراتی به این اتفاقات داشته است.
همایون کاتوزیان در کتاب ایرانیان درباره رفتار نیروهای ارتش ایران در آن زمان مینویسد: «... شاه خونسردی خود را حفظ کرد، اما ارتشی که مایه غرور او بود و آنهمه پول و امتیاز را نثار آن کرده بود چنان بهدور از وقار رفتار کرد که بسیاری باور داشتند افسران ارتش برای مخفی کردن لباس نظامیشان چادربهسر کرده و از مهاجمان گریخته بودند.» در سریال نیز سرهنگ سنگری با بازی پژمان بازغی و تعداد دیگری از نیروهای ارتش ایران با کشیدن پارچه قرمز روی پشتبام خانههایشان و یا خبرچینی، دوستی خود را با نیروهای شوروی نشان میدهند.
از دیگر رویدادهایی که در آن سالها اتفاق افتاده است و در سریال اشارهای کوتاه و گذرا به آن شده، شکلگیری حزب توده است. در قسمت اول سریال کاراکتری به اسم امیرهوشنگ در کتابفروشی از علاقهاش به روسها و پایان دیکتاتوری در ایران با حضور آنها در کشور میگوید. «حزب توده را حلقهای از روشنفکران جوان مارکسیست کمی بعد از حمله سال ۱۳۲۰ انگلستان و شوروی به ایران در تهران راه انداختند.» (مردم در سیاست ایران، یرواند آبراهامیان)
ورود زنان، سالمندان و بیماران لهستانی از بندر انزلی به ایران یکی دیگر از اتفاقاتی است که در سریال نمایشدادهشده است. پناهندگانی که به دلیل جنگ و قحطی دچار بیماری شده بودند. مهمانپذیری ایرانیان، شیوع بیماری تیفوس، قحطی و غم نان از جمله حوادث دیگر آن روزگار است که در درام خاتون آن را میبینیم.
کدام یک از شخصیتهای سریال خاتون واقعی است؟
زنان در سریال خاتون ردپای پررنگی دارند؛ از شبنم مقدمی که نقش مادرشوهری حسود را بازی میکند تا عاطفه رضوی که قدرت قصه خاتون است. زنانی که گاهی داستانشان از واقعیت شکلگرفته است و گاهی حاصل خیال هستند و متناسب با روند داستان میآیند و میروند. اما این نگاه زنانه باعث نشده تا ردی از مردان در سریال نباشد بلکه مردان واقعی زیادی در این سریال پابهپای مردان خیالی کارگردان زندگی میکنند.
تینا پاکروان کارگردان سریال خاتون در یکی از پستهای اینستاگرامی خود اشارهای به واقعی بودن یا نبودن شخصیتها دارد و مینویسد: «بسیاری از شخصیتهای این سریال واقعی هستند، بسیاری برآمده از درام و قصه.» در اینجا اشارهای داریم به شخصیتهای واقعی داخل سریال خاتون.
فهیمه اکبر در سریال خاتون
فهیمه یمین اسفندیاری یا فهیمه اکبر نویسنده، خواننده و فعال اجتماعی است که در تهران به دنیا آمد، اما به علت ازدواج با محسن اکبر به گیلان رفت. گیلان شناس شد و کتاب طباخی گیلان را نوشت. این خواننده ترانههای بسیاری را اجرا کرده است که از آنها میتوان به والس نوروزی، گیلان جان و نوشو اشاره کرد. در قسمت اول سریال خاتون، غزل شاکری نقش فهیمه اکبر را بازی کرده و قطعه والس نوروزی او را به همراه اشکان خطیبی اجرا کردند.
محمود اعتمادزاده در سریال خاتون
شاید بارها نام م.ا. به آذین یا محمود اعتمادزاده را بر روی کتابهای مختلف دیده باشید. اعتمادزاده یکی از مشهورترین نویسندگان و مترجمان ایرانی است که ترجمه آثاری از رومن رولان، بالزاک و شکسپیر را در کارنامه کاری خود دارد. اما تینا پاکروان، به سراغ آن وجه از زندگی این مترجم رفته که ناپیداتر است. محمود اعتمادزاده قبل از نویسندگی و مترجمی، عضو نیروی دریایی ارتش بود که بعدها به بندر انزلی منتقل شد و رئیس تعمیرگاه این نیرو را به عهده گرفت. علی فروتن که زمانی جزوی از گروه فتیلهایها بود در چند صحنه کوتاه از قسمت دوم سریال خاتون نقش محمود اعتمادزاده را بازی میکند.
دریادار یدالله بایندر در سریال خاتون
حماسه بایندرها در تاریخ ایران معروف است. برادران بایندر که یکی در شمال و دیگری در جنوب برای ایران جنگیدند و هر دو به شهادت رسیدند. ناو سروان یدالله بایندر سرپرست فرماندهی نیروی دریایی ایران در دریای خزر بود. فرماندهای که در مقابل حمله شوروی به ایران نقش اساسی داشت و در ۴ شهریور سال ۱۳۲۰، در سن ۲۸ سالگی به شهادت رسید. سریال خاتون در چند صحنه اشارهای به این فرمانده ایرانی کرده است.
موسیو آرسن در سریال خاتون
آرسن میناسیان معروف به مسیح گیلان از ارمنیهای معروف و نیکوکار گیلان بوده است. مردی که به اولینها در گیلان شناخته میشود. ساخت اولین داروخانه شبانهروزی ایران و اولین خانه سالمندان در رشت از خدماتی بوده که انجام داده است. میناسیان ۱۴ فروردین ۱۳۵۶ فوت میکند. قربان نجفی بازیگر نقش موسیو آرسن در سریال خاتون است.
خاتون یا بیبی مریم بختیاری
اسم و فامیل کاراکتر خاتون یعنی خاتون بختیاری این شائبه را ایجاد میکند که شخصیت خاتون هم واقعی است و از روی بیبی مریم بختیاری معروف به خاتون بختیاری ساخته شده است. اما برخلاف دیگر کاراکترهای واقعی سریال که در سالهای ۱۳۲۰ زندگی کردهاند، بیبی مریم سال ۱۲۵۳ به دنیا آمده و سال ۱۳۱۶ از دنیا رفته است؛ یعنی ۴ سال قبل از شروع داستان سریال خاتون.
خانواده بیبی مریم از خاندان معروف و بانفوذ دوران قاجار بودهاند و خودش نیز از باسوادان و روشنفکران زمان خودش بوده است. زنی که دفاع از حقوق زنان در کنار شجاعتهایش در جنگ جهانی اول از جمله کارهای مهم اوست. تینا پاکروان خواسته با الهام از شجاعت، رفتار و منش بیبی مریم در جنگ جهانی اول همزادی خیالی از او در جنگ جهانی دوم خلق کند. هرچند در این کار بهقدر کافی قوی نبوده و کاراکتر خاتون این شجاعت را به بیننده القا نمیکند. اما لباس پوشیدن متفاوت او، شکار و طرز استفادهاش از تفنگ، چندزبانه بودن و دیالوگهایی که نشانهای بر دفاع از حقوق زنان دارد، ردپاهایی است که نشان میدهد پاکروان در پی ساخت زنی جسور و شجاع بوده است. البته تنها شجاعتی که تا به اینجا از خاتون دیدهایم لذت بردن از سیگارکشیدن مخفیانه است. تمام لجبازیهای خاتون نیز به رفتن و یافتن پدرش ختم میشود، نه مبارزاتی چون بیبی مریم بختیاری. هرچند باید منتظر ادامه سریال بود.
اشتباهات و سوتیهای تاریخی سریال خاتون
درام عاشقانه - تاریخی خاتون اما خالی از اشتباهات تاریخی و نقد نیست. یکی از نقدهایی که بسیاری از مخاطبان از قسمت اول این سریال به آن اشاره داشتند، حذف لهجه گیلکی است. اما این حذف لهجه تنها در شخصیتهای اصلی و یا به گفته مخاطبان در شخصیتهای اربابی و یا فرهیختهتر صورتگرفته و سایر کاراکترها لهجه گیلکی را تا قسمتی حفظ کردهاند.
یکی دیگر از اشکالات این مجموعه نحوه فارسی حرفزدن کاراکترها است که اگر بیننده نگاهی به تصاویر سریال نیندازد گمان میکند با سریالی در سال ۱۴۰۰ طرف است.
اگر از کنار این اشتباهات و نقد به فن بیان ضعیف برخی کاراکترها، یا دیالوگهایی که گاهی بهشدت شعاری و گلدرشت هستند و لاجرم بر دل نمینشینند بگذریم، به اشتباهات تاریخی سریال میرسیم که تا اینجا کم هم نیستند.
خاتون در قسمت اول سریال به همراه پسرش به کافهای میرود که در آن ترانه گیلان جان فهیمه اکبر پخش میشود. نکته جالب اینجا است که جهانگیر سرتیپپور این ترانه را به مناسب تولد دختر بزرگ فهیمه اکبر و در ۳۰ دی ۱۳۲۱ ساخته است، یعنی یک سال و نیم بعدازاین زمانی که در سریال پخش میشود.
در قسمت چهارم و هنگام لحظه تحویل سال موسیقی نوروزنامه از رادیو پخش میگردد. موسیقی که اولینبار در سال ۱۳۶۵ توسط علیاکبر مهدیپور دهکردی ضبط شده است!
در نمایی از قسمت پنجم سریال خاتون، تابلویی از مطب دکتر حسن طائب به چشم میخورد اما با جستجویی کوتاه در اینترنت متوجه میشویم دکتر طائب در آن سالها در پی درس و کتاب بوده است. دکتر حسن طائب در سال ۱۳۰۳ به دنیا آمده و در سال ۱۳۲۳ در کنکور پزشکی شرکت کرده و قبول شده است؛ بنابراین طبق این تاریخها دکتر طائب توانسته شش سال بعدازاین تاریخ پزشک شود، نه در ۱۳۲۰!
اما نکتهای که برخی از مخاطبان فضای مجازی به آن توجه کردهاند، وجود کافه لقانطه در نمایی از قسمت پنجم سریال خاتون است. بینندهها میگویند این کافه در آن زمان فقط در تهران وجود داشته است. نکته جذاب این جا است که هم مخاطبان درست میگویند و هم سریال!
کافه لقانطه اولین و قدیمیترین کافه ایران است که در سال ۱۲۸۵ و در تهران افتتاح شد و شعبههای دیگر آن نیز در تهران بوده است. از طرفی کریم کوچکیزاد نویسنده و پژوهشگر در قسمتی از کتاب تاریخچه سینمای گیلان مینویسد: «ژرژ گرجی - از مدیران سابق این سینما (سینما سیروس)- به نگارنده گفته بود که این سینما در سال ۱۳۰۶ ساخته شده و قبلا بخشی از کافه لقانته فرد بود که در آن سازوآواز هم اجرا میشد.»
در نهایت با وجود تمام شعارها و حرفهایی که از ایران در این سریال میبینیم، زبان فارسی جایی روی پوسترهای صفحه رسمی درام خاتون در اینستاگرام ندارد، البته ناگفته نماند که در سایر صفحات پوسترهای از این سریال همراه با زبان فارسی به چشم میخورد.
واکنشها به سریال خاتون تا به اینجا متفاوت بوده و میتوان گفت مخاطبان سریال در دو سر یک طیف قرار دارند؛ بیهیچ حد وسطی. این مخاطبان یا کاملاً نظری منفی و سیاه نسبت به سریال دارند یا نظرشان کاملاً مثبت است. ردپای این رضایت را میتوان در دو سایت آیامدیبی و سلام سینما دید، امتیاز ۷.۹ در آیامدیبی و ۸.۳۶ در سلام سینما.
خاتون درامی است با موضوع عشق و تاریخ. سریالی که به زبان انگلیسی روزی روزگاری در ایران ترجمه شده است. تیزر اولیه آن با شعار عشق سالهای اِشغال بیرون آمد. سریالی که گاهی آشفته است و با بعضی از اشتباهات تاریخی همراه بوده. آشفتگی که بیشتر نشان از ذهن شلوغ کارگردان دارد. کارگردانی که سعی میکند و دوست دارد تا در یک سریال حرفهای جدی زیادی بزند. گاهی نگاهی به جنبشهای زنانه دارد و گاهی دم از حرفهایی میزند که بوی آزادی، عِرق ملی، وطن و حضور کشورهای بیگانه در آن دارند.
مجموعه خاتون کنار تمام نقدها، از نکات خوبی هم برخوردار است از جمله قابهای جذاب و چشمنواز، گریمهای خوبی چون گریم کاراکتر قدرت، بازیهای دیدنی مانند بازیهای بابک حمیدیان، عاطفه رضوی، مهدی قربانی و بهناز جعفری، موسیقی فوقالعاده کیهان کلهر و البته کارگردانی که تلاش میکند تا سریالی خوب بسازد هرچند به تجربههای بیشتری نیاز دارد، شاید تجربههای بیشتر و فراتر از خانوم، نیمهشب اتفاق افتاد و لسآنجلس - تهران.
نظر شما درباره این سریال چیست؟ آیا توانسته اتفاقات تاریخی را درست و دقیق نشان دهد؟