«تلویزیون از خط قرمزهایش عقب نشینی کند»/«ماهواره بسیار مخرب است»
سلام سینما- بعد سالها تجربه فیلمسازی و سریالسازی در تلویزیون، حالا با داریوش در نمایش خانگی حضور پیدا کردید. شبکه نمایش خانگی تا چه حد با تلویزیون و سینما تفاوت دارد؟
جهان زندگی واقعی ما با جهان قابل نمایش در تلویزیون و صدا و سیما فرق دارد. ما در سینما به جهان واقعی نزدیکتر میشویم و در نمایش خانگی هم این نزدیکی و شباهت بیشتر میشود. یعنی آنچه را که شما به چشم سر در کوچه و خیابان میببینید در تلویزیون نمیتوانید ببینید. دلایلی دارد که قابل احترام است. بالاخره قوانینی وجود دارد که از آن قوانین نمیشود عبور کرد. اما در نمایش خانگی آن هم با در نظر گرفتن امکانات قانونی که به ما داده شده است، میشود تا حدی به خط قرمزها نزدیک شد و کارهای متفاوتی کرد. من تصورم این است که نمایش خانگی و تلویزیونهای خصوصی که چون منع قانونی دارد برای آنها از عبارت تلویزیون خصوصی استفاده نمیشود وگرنه همه اینها تلویزیونهای خصوصی هستند، در سالهای آینده خیلی بیشتر از امروز بین مردم مطرح خواهند شد و به آن مراجعه خواهند کرد. یکی از راهها برای اینکه مردم دوباره به سمت تلویزیون برگردند این است که تلویزیون کمی از خط قرمزهایش عقب نشینی کند. که البته زمانی این کار را کرد. زمانی سریالهایی از تلویزیون پخش میشد که شما تصورش را هم نمیکردید. یک راه دیگر این است که مسئولین فرهنگی و تصمیمگیر دست شبکه نمایش خانگی را باز بگذارند. تصورم این است که در آینده بسیار نزدیک ما خواه ناخواه با پنلهای نمایش خانگی روبهرو خواهیم بود که مخاطبان چند میلیونی خواهد داشت. امیدوارم روزی برسد که ما کپی رایت داشته باشیم. ما مثلا میبینیم بخشی از یک سریال ده میلیون بار در فضای مجازی دیده شده است اما عددش در پلتفرم عدد کمتری است. چون در تلگرام، شبکههای ماهوارهای غیرقانونی و برخی سایتها این کارها دیده میشود. کاش روزی برسد که مردم با حداقل پول اشتراک پلتفرم بگیرند. جذابیت عرصه تصویری که در ایران نوپا است به زودی به خصوص با تلاشهایی که همکارانم برای تولید کار با کیفیت انجام میدهند میان مردم بیشتر خواهد شد. همین حالا هم در نمایش خانگی مردم از کنار کار بیکیفیت عبور میکنند و تماشایش نمیکنند. بلکه در کنار آثار با کیفیت میایستند، برایش منتظر میمانند و پول خرج میکنند. مردم قدر محصولی را که به آنها ارائه میدهیم، میدانند.
سرمایهگذاری و تهیهکنندگی در شبکه نمایش خانگی چه تفاوتهای با سینما و تلویزیون دارد؟
تلویزیون یک بودجه ملی دارد که بودجه سالیانه آن بنا بر قانون مصوب میشود. نکته جالبی که میتوانم بگویم این است که سریالهای نمایش خانگی نسبت به سریالهای تلویزیون به مراتب سریالهای گران قیمتتری هستند. و بخش بزرگی هم به خاطر وجود بازیگرهای مطرح در شبکه خانگی است. اما این تصور هم که در تلویزیون مهاری برای کنترل هزینهها نیست غلط است. شما برآوردی دارید و براساس آن کار میکنید و در شبکه نمایش خانگی هم به همین شکل است. به شکل ساده یعنی اینکه شما پروژهای دارید و برایش پیشبینی هزینه میکنید. اما چون ما گاهی حتی به شکل ماهیانه درگیر تورم هستیم تغییر محدودی در این بودجه وجود دارد. مکانیزم هزینهای تلویزیون و شبکه خانگی شبیه یکدیگر است. اما نکته متمایزکننده شاید این باشد که در تلویزیون شما یک تامینکننده دولتی دارید اما در شبکه خانگی باید به دنبال یک سرمایهگذار خصوصی بگردید. در تولید هم کار شما سختتر است. چون باید محصول قابل عرضهای بسازید که بیننده بخواهد برایش هزینه کند و پول پرداخت کند. اما درباره اینکه چطور سرمایه وارد شبکه خانگی میشود باید بگویم که این بازار جذابی برای سرمایهگذارهاست. همینطور که میبینید هر چند وقت یکبار شاهد بالا آمدن پلتفرمهای جدید هستیم. من فکر میکنم در آینده پلتفرهای زیادی تلاش میکنند وارد بازار شوند. اما ظرفیت و کشش این بازار در نهایت کمتر از انگشتان دو دست است. یعنی ما نمیتوانیم 50 پلتفرم موفق داشته باشیم. همانطور که شبکههای تلویزیون را گسترش دادیم دیدیم همان سه شبکه اصلی برای مردم جذابتر ماند. برای همین احساس میکنم نهایتا 5 یا 6 پلتفرم سرزنده و سرحال را تا 4 یا 5 سال آینده داشته باشیم و همانها هم تثبیت شوند.
شما همواره در آثار سینماییتان تلاش کردید چهرههای جدید معرفی کنید و به نحوی از مناسبات سینمای بدنه ایران دوری کردید. آیا در شبکه نمایش خانگی هم میتوانید این رویه را پیش بگیرید؟
به نظرم چون در سالهای اول، این چهرهها هستند که مخاطبان پلتفرمها را جذب میکنند کار سختی است که از چهرههای جدید استفاده نشود. اما در نهایت ناگزیر هستیم که مثل صنعت سریال در همه جای دنیا بازیگرهای جدیدی را بیاوریم و با اینها سریالهای چند فصلی بسازیم تا این بازیگران به چهرههای شناخته شده آن پلتفرم تولیدکننده و یا پخشکننده تبدیل شوند. این اتفاق حتما خواهد افتاد. اما در ابتدای راه یک پلتفرم، مخاطب شما دنبال چهرهها در سریال است. معرفی بازیگر جدید برای زمانی است که مخاطب شما به آن پلتفرم اعتماد کامل کرده و بعد تماشای دو سریال موفق با بازیگران چهره، تماشای سریالی از این پلتفرم را انتخاب میکند که بازیگران جدیدی را معرفی میکند و چندین فصل آن سریال را دنبال میکند. مثل همه جای جهان در سریالها کمتر از چهرههای شناختهشده و سینمایی استفاده میشود. مثلا در ترکیه کمپانیها هر کدام بازیگران خودشان را دارند و به نظر من این در ایران هم به زودی اتفاق میافتد. البته برای رسیدن به این نقطه نیاز به حمایت جدی است. یک دلیلش این است که چون تلویزیون وجود دارد، نمایش خانگی حامی اقتصادی آنچنانی ندارد.
در نمایش خانگی بیشتر با کارگردانهای شناخته شده مواجه میشویم. به نظر شما این امکان وجود دارد که نمایش خانگی به کارگردانهای جوان میدان دهد؟
ببیند به عنوان سازنده باید یک امنیت اولیه برای سرمایهگذار به وجود بیاورید. باید به سرمایهگذار این اطمینان داده شود که سرمایهاش به وسیله یک فرد باتجربه و متخصص، که تجربه فیلم و سریالسازی در کارنامهاش دارد بازگردانده خواهد شد. چون شما در حال کار با سرمایهگذار شخصی هستید ناگزیر خودتان را متعهد به بازگشت سرمایه میدانید. بنابراین میروید سراغ عواملی که ریسک کار را پایین بیاورند. برای همین است که تیمهای فوتبال ابتدا به سراغ جذب نفرات اصلی میروند. برای اینکه آنها چارهای ندارند و باید موفق باشند. من به عنوان یک پرسپولیسی برایم پرسپولیس در جایگاه دوم قابل پذیرش نیست. من پرسپولیس را در جایگاه اول میخواهم. وقتی با عقل سلیم برخورد میکنیم استقلالی و سپاهانی هم همین را میخواهد. در در جایگاهِ خواستن، ما خودخواهترین هستیم. من میخواهم بالاتر باشم. برای همین در نگاه اول میخواهیم سرمایهگذار راضی باشد.
به نظر شما حضور پرشمار سینماگران در نمایش خانگی به چه دلیل است؟
سلیقه مخاطب سینما تغییر کرده است. یک زمانی ما فیلمهای اجتماعی بسیار بزرگی تولید میکردیم و طبیعتا برای تولید احتیاج به بازیگر بود. اما سلیقه مخاطب ما به دلیل مصائب و مسائل روزمره تغییر کرده است. انگار دیگر نمیخواهد در سینما 2 ساعت غصه ببیند. انگار در این دو ساعت میخواهد فارغ از این جهان و مشکلاتش باشد و در آن دو ساعت همراه خانوادهاش بخندد. وقتی یک خانواده برای تفریح از خانهاش بیرون میرود، غذایی میخورد و فیلمی میبیند انگار که سفری 4-5 ساعته داشته است. دیگر آنها دلشان نمیخواهد در این سفر با مسائل جدی و تلخ مواجه شوند. در گذشته یک زمانی سینمای ما به سمت کمدی رفت اما دوباره در دهه 90 با آمدن نسل جدید به موضوعات اجتماعی کوچ کرد. من خودم هم از این نسل هستم. قطعا سینمای ما در دههای که حالا در آن هستیم به فیلمسازان جوانی نیاز دارد که دوباره با موضوعات اجتماعی فیلم بسازند. این جوانها اگر بیایند و فیلم بسازند ما میتوانیم مجدد سلیقه مخاطبان سینما را تغییر دهیم اما این تغییر به زمان نیاز دارد. برای همین من فکر میکنم خیلی نباید نگران بود. البته که نمایش خانگی هم یک امکان جدیدی برای مردم ایران است. مردمی که ساعات زیادی ماهواره تماشا میکردند. الان من تعداد زیادی آدم میشناسم که دیگر ماهواره نمیبینند. نمیخواهم شعار دهم که ما توانستیم این کار را کنیم. اما این اتفاق افتاده است. ما یک قشر متوسط داشتیم که کمتر تلویزیون میدیدند و بیشتر ماهواره تماشا میکردند. مشخصا هم شبکههای خبری و سریالهای ترکیهای را میدیدند. اما حالا سریالهایی را تماشا میکنند که شبیه خودشان است. روابطی شبیه به روابط خودشان را در آن میبینند که عبور از خط قرمزهای عرفی و اخلاقی و مذهبی هم ندارد. و این باعث میشود که مشتاق شوند تولیدات نمایش خانگی را دنبال کنند. و برای تماشای این سریالها مثلا در یک سال 500 هزار تومان بدهند. برای همین تماشای آثار نمایش خانگی برایشان خیلی جذاب است و چون برای مردم جذاب است باید از نمایش خانگی حمایت شود. نه اینکه بر سر راهش سنگ بیندازند. ما بدون اینکه بدانیم در برابر ماهوارهای ایستادهایم که به نظر من بسیار مخرب است. من جزو آن افرادی هستم که میگویم ماهواره بسیار مخرب است. سریالهایی که در ماهوارهها نمایش داده شد اصلا روابط افراد خانواده ما را عوض کرد. معیارهای خانوادههای ما را تغییر داد. چون شما نمیتوانید سریالی را پیوسته تماشا کنید و روی شما تاثیر نگذارد.
به عنوان سوال آخر، آیا در حال حاضر پروژه جدیدی را برای ساخت در نظر دارید؟
برای ساخت یک فیلم و یک سریال نمایش خانگی در تلاش هستیم. شاید بتوان گفت که در اواخر امسال سریال میتواند به تولید نزدیک شود. درباره فیلم، هم من و هم آقا جمشید قصههای آماده داریم. که هر کدام مهیا شود شروع به ساخت میکنیم.