جستجو در سایت

1404/02/10 17:05

تحلیل سه قسمت نخست «وحشی»؛ سریالی برای تماشا، نه فرار!

تحلیل سه قسمت نخست «وحشی»؛ سریالی برای تماشا، نه فرار!
سریال «وحشی» دومین تجربه سریال‌سازی هومن سیدی؛ روایتی تلخ، بی‌پرده و پرتنش از جبر، جنایت و تنهایی انسان معاصر است. در این یادداشت، نگاهی تحلیلی داریم به سه قسمت ابتدایی این مجموعه، اجرا، بازی‌ها و رویکرد روایی‌اش.
به گزارش سلام سینما

سریال «وحشی» درامی است پرتنش و بی‌پروا؛ روایتی از جبر و بی‌اختیاری که اختیار را تا مرز سلاخی پیش می‌برد و تقدیر، با تمام قساوتش، فرمان می‌دهد. هومن سیدی در دومین تجربه سریال‌سازی‌اش، اثری خلق کرده که در دل واقع‌گرایی غوطه‌ور است. نماهایی با جزئیات دقیق و پرتعلیق، تماشاگر را بی‌وقفه به دنبال خود می‌کشانند؛ اضطرابی که قطع نمی‌شود و نفس به نفس با شخصیت اصلی، داود اشرف، پیش می‌رود.

برخلاف «قورباغه» که جهان درونی و ذهنی شخصیت‌ها را در بستری وهم‌آلود و خیالی کاوش می‌کرد، در «وحشی» این کنش و واکنش‌های بیرونی شخصیت‌هاست که مسیر قصه را شکل می‌دهد. لحظه‌ای مثل یافتن انگشتر در ماشین، در حد فاصل یک دلگرمی گذرا و حذف مدرک، تماشاگر را به دل روایت پرتاب می‌کند و مرز میان دیدن و زیستن، محو می‌شود.

«وحشی» در عین وفاداری به اصول سرگرمی، از جلوه‌فروشی دوری می‌کند و همین نگاه دقیق به فرم، نوعی احترام به شعور مخاطب را نمایان می‌سازد. سریالی که هر فریمش هدفمند است و هر لحظه‌اش، پرکشش. نمی‌توان حین تماشای آن به کار دیگری مشغول شد؛ قاب‌ها در ذهن حک می‌شوند و بازی جواد عزتی در نقش داود اشرف، اثری بی‌بدیل از خود بر جای می‌گذارد.

«وحشی» تلنگری‌ است به نگاه‌های قضاوت‌گر. در این روایت، جنایت در کمین هر انسان است و برای پوشیدن ردای جانی، بهایی پرداخته نمی‌شود. راه گریزی نیز وجود ندارد.

هومن سیدی در «وحشی»، تنهایی و انزوای انسان معاصر را در دل شهری شلوغ و بی‌پناه، لمس‌پذیر می‌کند؛ تنگنایی که تنها راه مواجهه با آن، تسلیم است و فرار.

منبع: نگاه‌تیو


اخبار مرتبط
ارسال دیدگاه
captcha image: enter the code displayed in the image