عشق و سیاست در «تاسیان» و روایتی از تبوتاب دهه پنجاه | عکس
![عشق و سیاست در «تاسیان» و روایتی از تبوتاب دهه پنجاه | عکس](/api/filedb/c49b4442/تاسیان.jpg?w=1200&q=75)
«تاسیان»، جدیدترین سریال تینا پاکروان، تلاش میکند این مسیر دشوار را طی کند. این سریال که در میانه دهه پنجاه شمسی روایت میشود، ترکیبی از عشق، سیاست، و تحولات اجتماعی است که شخصیتهای آن را در میانه کشمکشی میان سیاست و عشق قرار میدهد.
همین موضوع باعث شده تا با پخش دو قسمت نخست این سریال، مخاطب به دنیایی پر تعلیق و ارجاعات تاریخی وارد شود که به طور حتم در کنار قصه عاشقانه آن با شرایط سیاسی و اجتماعی آن زمان هم بیشتر همراه خواهد شد. اما آیا «تاسیان» توانسته به استانداردهای درام موفقی که در دل تاریخ معاصر روایت میشود نزدیک شود؟
«تاسیان» با داستانی عاشقانه در دل تاریخی نه چندان دور آغاز میشود. در قسمت نخست، با شخصیتهای اصلی و مکمل آشنا میشویم که تعدادشان هم کم نیستند، اما روایت به گونهای است که معرفی آنها به شکلی قابلفهم صورت میگیرد. داستان حول محور شیرین نجات (با بازی مهسا حجازی) شکل میگیرد؛ دختری از یک خانواده مرفه تهرانی در دهه پنجاه که پدرش (منوچهر) یک کارخانهدار است. در همان ابتدا، سکانس افتتاحیه با صحنهای رازآلود همراه است: خدمه خانه منوچهر در دل شب در حال کندن گودالی هستند. این سکانس تعلیق خوبی ایجاد میکند و ذهن تماشاگر را به سمت یک قصهی جنایی-معمایی سوق میدهد، اما به سرعت با تغییر لحن داستان و شادی پدر و دختر در جشن تولد با کادویی که یک درخت سرو بوده، به حال و هوای عاشقانه و خانوادگی بازمیگردد.
از دیگر شخصیتهای مهم داستان امیر با بازی هوتن شکیبا است که در یک چاپخانه کار میکند. ورود امیر به داستان با اشتباه در رنگ جلد کتاب شیرین همراه است که نقطه آشنایی این دو شخصیت را شکل میدهد. این آشنایی در کنار فعالیت برادر امیر در حوزه سیاست، گرههایی را در داستان ایجاد میکند که رفتهرفته پررنگتر میشوند.
قسمت دوم سریال نیز این مسیر را ادامه داده و به تعمیق شخصیتها میپردازد. حضور پررنگتر امیر در زندگی شیرین، نگاههای معنادار و تعقیب و گریز مدام او برای کشف آدرس خانه شیرین در کنار تلاشش برای ورود به دانشگاه او، نوید یک عاشقانه پیچیده را میدهد که در پسزمینهاش، حوادث تاریخی مهمی رخ خواهد داد. علاوه بر آن، سریال با هوشمندی سعی دارد فضای دانشگاه تهران در دهه پنجاه را به نمایش بگذارد که با تحولات سیاسی و فعالیتهای دانشجویی همراه است.
پرداخت به جزئیات تاریخی و ارجاع به سینمای ایران
یکی از نقاط قوت سریال، تلاش برای بازآفرینی فضای دهه پنجاه به شکلی باورپذیر است. تینا پاکروان، که پیشتر علاقه و تسلط خود بر تاریخ معاصر را در «خاتون» نشان داده بود، این بار هم با دقتی مثالزدنی، فضای فرهنگی و اجتماعی آن دوران را بازسازی کرده است. از لباسها و دیالوگها گرفته تا نوع رفتار و تفکرات شخصیتها، همگی تداعیکننده مستندات تاریخی آن سالها هستند.
یکی از ارجاعات جالب این سریال، حضور بهرام بیضایی با بازی بازیگری که شباهت ظاهری خوبی به او دارد در انستیتو گوته است. این انتخاب، ادای دینی به سینمای ایران و یکی از مهمترین چهرههای فرهنگی آن دوران است. همچنین، اشارهای گذرا به عباس کیارستمی و فعالیتهای او در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، کنجکاوی بیشتری در میان مخاطبان علاقهمند به تاریخ سینمای ایران ایجاد میکند.
یکی از نقاط قابل توجه «تاسیان» شخصیتپردازی دقیق آن است. شخصیت «شیرین» به عنوان یک دختر از طبقه مرفه که در عین حال دغدغههای فکری دارد، باورپذیر از کار درآمده است. او نه کاملاً بیدغدغه و سطحی است و نه بیش از حد ایدئالگرایانه و غیرواقعی. امیر هم به عنوان شخصیتی که در کشاکش میان زندگی شخصی و سیاست قرار گرفته، به خوبی پرداخت شده است.
در مورد بازیها، مهسا حجازی به عنوان نقش اصلی سریال، اولین تجربهی جدی خود را پشت سر میگذارد و اگرچه هنوز جا برای پختگی دارد، اما میتوان گفت انتخاب مناسبی برای این نقش بوده است. هوتن شکیبا نیز بار دیگر توانایی خود را در بازیگری نشان داده و شخصیت امیر را به خوبی از آب درآورده است.
در میان بازیگران این سریال هم چهرههای باسابقهای مثل بابک حمیدیان، مهران مدیری و پانتهآ پناهیها حضور دارند که همگی در نقشهای خود متقاعدکننده ظاهر شدهاند. مهران مدیری که معمولاً او را در نقشهای کمدی دیدهایم، در اینجا با بازی نقش یک استاد دانشگاه، بازی کنترلشدهای ارائه داده است.
تینا پاکروان در «تاسیان» نشان داده که نهتنها در خلق شخصیتها و روایت داستانی مهارت دارد، بلکه در کارگردانی و صحنهپردازی نیز صاحب سبک است. استفاده از نماهای با عمق میدان، چیدمان صحنههای شلوغ با پیشزمینههای دقیق و خلق فضاهای باورپذیر، از ویژگیهای کار اوست. مواردی که یادآور آثار سینمایی شاخصی هستند که در آنها هیچ قابی بدون فکر انتخاب نشده است.
همچنین، نحوه نورپردازی و طراحی لباس در این سریال بسیار دقیق و هماهنگ با حال و هوای دهه پنجاه است. این جزئیات در کنار انتخاب موسیقیهای مناسب، به ایجاد فضایی نوستالژیک و در عین حال زنده کمک کرده است. استفاده هوشمندانه و به جا از کلاهگیس هم از موارد دیگری است که به کمک این فضاسازی آمده است.
با وجود تمام نقاط قوت، «تاسیان» بینقص نیست. یکی از نقدهایی که میتوان به سریال وارد کرد، ریتم کند آن در برخی بخشهاست. برخی صحنهها بیش از حد طولانی میشوند و به جای تقویت درام، باعث افت هیجان میشوند. این موضوع میتواند برای برخی مخاطبان که انتظار روایتی پرشتابتر دارند، کمی خستهکننده باشد.
همچنین، در برخی از دیالوگها تلاش شده لحن و ادبیات دهه پنجاه بازسازی شود، اما در برخی موارد این بازآفرینی چندان طبیعی به نظر نمیرسد. گاهی برخی دیالوگها تصنعی هستند و این موضوع میتواند در روند همذاتپنداری مخاطب اختلال ایجاد کند.
با وجود ایرادات جزئی، «تاسیان» سریالی است که هم برای علاقهمندان به داستانهای عاشقانه و هم برای کسانی که به تاریخ معاصر علاقه دارند، جذابیت جالب توجهی دارد. این سریال توانسته است فضای دهه پنجاه را به خوبی بازسازی کند و شخصیتهایی ارائه دهد که درگیر چالشهای واقعی و باورپذیر هستند. بازیهای قوی، کارگردانی دقیق و ارجاعات فرهنگی از دیگر نقاط قابل توجه این سریال هستند.
اگر به دنبال سریالی هستید که تنها یک عاشقانه ساده نباشد و در دل خود داستانهایی از سیاست و جامعه را نیز روایت کند، «تاسیان» میتواند گزینهای مناسب باشد. اما باید بدانید که این سریال در بعضی بخشها ریتمی آرام دارد و نیازمند صبر و دقت در تماشا است. حال باید دید در قسمتهای بعدی، داستان چگونه گسترش پیدا خواهد کرد و آیا میتواند مخاطبان خود را تا پایان حفظ کند یا خیر.
![](/api/filedb/dd34549d.jpg?w=any&q=75)