تجربهی اجرای بدلکاری مرگبار تام کروز

این صحنهها در فیلم نخست به کارگردانی برایان دی پالما نسبتا سادهتر بودند اما همچنان نمادین باقی ماندهاند، از جمله سکانس نفوذ به مرکز امنیتی لنگلی که در آن کروز فقط چند سانتیمتر از زمین معلق بود. در مأموریت: غیرممکن ۲، کارگردان جان وو صحنهای را طراحی کرد که در آن یک چاقو باید تا فاصلهای بسیار نزدیک به چشم کروز متوقف میشد.
یکی از بهیادماندنیترین بدلکاریهای کروز در مأموریت: غیرممکن – پروتکل شبح رقم خورد، زمانی که او از برج خلیفه، بلندترین ساختمان جهان، بالا رفت. اما با روی کار آمدن کریستوفر مککوری به عنوان کارگردان مجموعه، هر قسمت بدلکاریهای پیچیدهتر و جسورانهتری را به نمایش گذاشت. در ملت سرکش، کروز به بدنهی یک هواپیمای عظیم در حال پرواز چنگ زد، در سقوط شاهد بدلکاریهای مختلفی از او بودیم و در حساب مرده، او با موتورسیکلت از یک صخره پرید، آن را رها کرد و در هوا چتر خود را باز کرد. در تریلر محاسبه نهایی، کروز حتی روی یک هواپیمای دو باله در میانهی پرواز آویزان میشود.
در ماموریت: غیرممکن - ملت سرکش، که در سال ۲۰۱۵ به کارگردانی مککوری ساخته شد، ایتن هانت و تیمش پس از منحل شدن سازمان IMF، هدف سازمان CIA قرار میگیرند و باید با سندیکا، شبکهای جهانی از مأموران سابق دولتی که از کنترل خارج شدهاند، مقابله کنند. در صحنهی آغازین، ایتن تلاش میکند تا محمولهای از گاز عصبی را که سندیکا در حال جابهجایی آن است، متوقف کند. در این صحنه، تام کروز شخصاً به بدنهی یک هواپیمای ایرباس A400M چنگ میزند، در حالی که هواپیما از زمین بلند شده و به ارتفاع ۵۰۰۰ فوتی میرسد.
کروز در مصاحبه اخیرش با مجله امپایر، خاطرات خود از این بدلکاری را بازگو و فاش کرد که مککوری ابتدا این ایده را فقط به شوخی مطرح کرده بود. اما پس از آن، تیم تولید اقدامات مهندسی گستردهای را برای اطمینان از ایمنی این صحنه انجام دادند. با این وجود، کروز هنگام اجرای بدلکاری با تکهای از آوار برخورد کرد که باعث شد نفسش برای لحظاتی بند بیاید. او حتی قبل از ضبط، به مککوری گفته بود که حتی اگر به نظر برسد که ترسیده، فیلمبرداری را متوقف نکند.
کروز در مورد آن لحظه میگوید:
مککوری گفت: ببین این هواپیما را، دوست داری ازش آویزان بشوی؟ من گفتم: حتما!” بعدا گفت که شوخی کرده بوده. اما ما برنامهریزی کردیم و انجامش دادیم. مقدار زیادی کار مهندسی لازم بود تا مطمئن شویم که دوربینها جدا نشوند و به من برخورد نکنند. همچنین باید باند پرواز را از هر گونه ذرات پاک میکردیم تا چیزی به من اصابت نکند. خودم پیشنهاد دادم که از لنزهای مربعی استفاده کنم تا بتوانم برای نمای نزدیک، چشمانم را باز نگه دارم.
او در ادامه گفت:
آن روز هوا خیلی سرد بود. بسته شده بودم و برای مواقع اضطراری از علائم دستی استفاده میکردیم، چون وقتی که بیرون از هواپیما باشم، دیگر راهی برای برگرداندن من نیست. در حال حرکت روی باند بودیم و دود سوخت جت را استنشاق میکردم، چون دقیقا در مسیر خروجی اگزوز بودم. از آنجا که مککوری دوست من است و میدانستم که نگران است، به او گفتم: ببین، هر اتفاقی که افتاد، فیلمبرداری را قطع نکن. اگر دیدی ترسیدم، دارم بازی میکنم. کار را متوقف نکن. من انجامش میدهم.
او دربارهی اولین تلاش برای ضبط این صحنه میگوید:
هواپیما با تمام توان شتاب گرفت و من احساسش کردم. در اولین برداشت، چیزی به دندههایم برخورد کرد و نفسم را بند آورد. اما چیزی نگفتم. چه فایدهای داشت؟ در اولین برداشت نتوانستیم صحنهی ایدهآل را بگیریم. هرچه بیشتر این کار را انجام میدادیم، حس اجرای بهتر را پیدا میکردم. متوجه شدم که چه زمانی باید پاهایم را از زمین جدا کنم. بنابراین تصمیم گرفتیم کمی بیشتر منتظر بمانیم تا زمانی که از زمین جدا میشویم، صحنهی بهتری ثبت کنیم. و بالاخره، برداشت نهایی را گرفتیم.
اظهارات کروز دربارهی این بدلکاری، به خوبی نشان میدهد که این صحنه تا چه حد خطرناک بوده است. مککوری در ابتدا تنها برای شوخی این پیشنهاد را مطرح کرده بود و هرگز تصور نمیکرد که کروز واقعا بخواهد آن را انجام دهد. با اینکه تیم تولید تدابیر ایمنی زیادی برای محافظت از او اندیشیده بودند، اما کروز همچنان در معرض دود اگزوز و خطر برخورد با آوارهای پروازی قرار داشت. خوشبختانه، او تنها با یک ضربهی جزئی روبهرو شد، اما این اتفاق یادآوری میکند که بدلکاریهای او برای مجموعهی مأموریت: غیرممکن تا چه اندازه جسورانه و مرگبار هستند.