نقد و بررسی مرد آرام به کارگردانی بهنوش صادقی
مرد آرام به کارگردانی بهنوش صادقی روایتگر زندگی مهاجران افغان در ایران است. این فیلم با موضوع کودک همسری آغاز میشود اما به راحتی این مسئله را رها کرده و به سراغ خلق یک قهرمان دور از ذهن، از پیرمردی افغان میرود.
داستان مرد آرام درباره چیست؟
فیلم داستان زمان، مردی افغان و مسن را روایت میکند که سالهاست در تهران زندگی میکند. او تصمیم میگیرد ازدواج کند و به همین دلیل دختری نوجوان از افغانستان راهی تهران میشود تا همسرش شود. اما دختر که پیشتر دلباخته پسری جوان بوده، وحشتزده به خانه زمان میآید. بااینحال، به مرور زمان با رفتار حمایتی خود به دختر نزدیک میشود و رابطهای متفاوت میان این دو شکل میگیرد.
فیلمنامهای شعارزده و سطحی
مرد آرام در نیمه اول خود تلاش میکند تا درونیات شخصیتها را با فضاسازی و روابط میان کاراکترها نشان دهد. اما با ورود یک معلم زن به داستان، فیلم به دام شعارزدگی میافتد. این بخش از فیلم که قرار است پیامهای انسانی و اخلاقی را برجسته کند، بیش از حد مستقیم و کلیشهای ارائه میشود و همین موضوع، بر تأثیرگذاری آن لطمه میزند. از طرفی گویی فیلمساز مسئله مهم کودک همسری را به سرعت کنار گذاشته و پیرمردی که یک کودک را به همسری انتخاب کرده را به قهرمان فیلم بدل میکند. طرح چنین ایدهای در جامعهای که کودک همسری در آن مسئلهای مهم و مورد بحث است از جانب یک فیلمساز زن بسیار عجیب و غیرقابل فهم است.
بازیهایی کلیشهای و تحتتأثیر لحن فیلم
مهدی هاشمی در نقش زمان، هر چند اجرایی روان ارائه میدهد، اما نکته برجستهای در بازیاش وجود ندارد. دیگر بازیگران فیلم نیز در همان سطح کلیشهای ظاهر شدهاند، البته شعارزدگی فیلمنامه در تشدید این بازی کلیشهای نقشی اساسی داشته و مانع ایجاد پیچیدگیهای ضروری در شخصیتها شده است.
در نهایت، مرد آرام فیلمی بینکته است که قصد دارد ارزشهای انسانی را در قالب روایتی اخلاقی نمایش دهد اما خود دچار بیاخلاقی و کج فهمی میشود. هر چند فیلم در لحظاتی موفق به ایجاد تنش میشود اما لحن بیش از حد مستقیم آن باعث میشود که در نهایت، اثرگذاری مورد انتظار را نداشته باشد.