جستجو در سایت

1403/09/08 13:10

آثارکدام نویسندگان ایرانی در انتظار تصویرشدن هستند؟

آثارکدام نویسندگان ایرانی در انتظار تصویرشدن هستند؟
مشکل نداشتن قصه و روایت، یکی از مهم‏ترین موضوعات گریبان‏گیر فیلم‎ها و سریال‏هایی است که این‎روزها در کشور پخش می‎شود. مشکلی که در آثار تلویزیونی و حتی سینمایی کاملاً مشهود است. اگر گمان می‌کنید که در نمایش خانگی یا تلویزیون وضعیت متفاوت است باید بگوییم با بررسی ۳۰ اثر اخیر نمایش خانگی و تلویزیون تنها سه اثر اقتباسی می‌توان دید که هر سه آن‌ها هم برداشتی آزاد است و نه اقتباسی کامل.

به گزارش سلام سینما،در میانه بررسی 10 سریال پر بیننده نتفیلیکس در سال 2024 به نکته‌ای جالب توجه برخورد کردیم. از 10 سریال برتر نتفلیکس 4 تا از آن‌ها اقتباس از رمان‌های مطرح است. در روزگاری که سینما و سریال‌های ایرانی را به ندرت می‌توان اقتباسی یافت، عدد 40 درصدی اقتباس در نتفلیکس برای ما بسیار عجیب به نظر آمد. با دیدن این آمار این به ذهنمان رسید که شاید این وضعیت در باقی پلتفرم‌ها متفاوت باشد. سراغ hbo رفتیم. وضعیت مانند نتفلیکس بود و حدود 50 درصد از آثار اقتباسی. این وضعیت در باقی پلتفرم‌ها مثل دیزنی، آمازون پرایم و سایرین هم همینطور است. آثار اقتباسی حداقل 50 درصد بازار را به دست گرفته‌اند.

برای مخاطبی که تنها بیننده این سریال‌هاست چندان هم تفاوتی نمی‌کند که فیلم‌ها از کتاب باشد یا خیر اما نباید این نکته را فراموش کرد، ساختن آثار بر پایه کتاب تأثیری چند جانبه بر صنعت نشر دارد. شاهد مثالش را هم در کشور خودمان و در سریال طوبی دیدیم. طوبی که پخش شد، کتابی که از آن اقتباس شده بود، یعنی اربعین طوبی هم فروشش چند برابر شد. این موضوع که در ایران اتفاق جدیدی است اما در خارج از ایران چندان هم موضوعی عجیب و غریب نیست. ساخت یک اثر بر اساس یک کتاب، فروش آن کتاب را بالا می‌برد.

البته این تنها اثری نیست که اقتباس کردن روی صنعت انتشار می‌گذارد. وقتی نویسنده‌ها بدانند که آثارشان به فروش می‌رود، به طور مشخصی در نوع تصویر‌سازی آثارشان اثر می‌گذارد و کتاب‌ها مناسب ساختن اثر سینمایی و یا سریال نوشته می‌شوند. حالا که سریال‌های ایرانی پایشان به ترکیه و دیگر کشور‌های منطقه باز می‌شود اقتباسی بودن آن آثار برابر است با ترجمه آن آثار و چند برابر فروش آن کتاب در کشور‌های خارجی. همین موضوع باعث می‌شود ادبیات ایران در جهان دیده شود. اتفاقی که همین چند سال قبل برای کتاب‌های هوشنگ مردای‌کرمانی در ترکیه افتاد. با پخش قصه‌های مجید و خمره در ترکیه کتاب‌های مرادی‌کرمانی هم دیده شدند و خمره به زبان ترکی ترجمه شد. نکته جالب اینجاست که همین دیروز هم قصه‌های مجید به قزاقستان به زبان قزاقی هم ترجمه شد.

البته اگر بخواهیم به مهم‌ترین دلیل به اقتباس در آثار تصویری اشاره کنیم، کافی است نگاهی به وضعیت فعلی سریال‌ها و فیلم‌های کشورمان نگاهی بیندازیم. فیلم‌ها و سریال‌هایی که این روز‌ها در کشور در حال پخش هستند به طور مشخصی مشکل قصه و روایت دارند. مشکلی که در آثار تلویزیونی و حتی سینمایی کاملاً مشهود است. مثال بارز این موضوع در جشنواره فجر چهل و دوم قابل دیدن بود در بخش سودای سیمرغ جشنواره چهل و دوم حتی یک اثر هم اقتباسی نبود. نکته جالب اینجاست که چندان زمانی از تشکیل شورا‌های اقتباس در سیما فیلم و فارابی نمی‌گذرد اما با این حال نتیجه این شورا‌ها شده جشنواره چهل و دوم و چهل و یکم که حتی یک اثر اقتباسی هم در سودای سیمرغشان پیدا نمی‌شود. اگر گمان می‌کنید که در نمایش خانگی یا تلویزیون وضعیت متفاوت است باید بگوییم با بررسی 30 اثر اخیر نمایش خانگی و تلویزیون تنها سه اثر اقتباسی می‌توان دید که هر سه آن‌ها هم برداشتی آزاد است و نه اقتباسی کامل و از این سه اثر تنها یکی از آن‌ها برداشتی از یک رمان داخلی است، این وضعیت یعنی، موضوع فقط به سینما محدود نمی‌شود و حتی جامعه سریال‌سازان هم چندان تمایلی به اقتباسی ساختن ندارد.

اینکه یک سازمانی باید باشد تا کارگردانان و نویسنده‌ها را به ساختن آثار و فیلم‌هایی که اقتباسی‌اند تشویق کنند، حرف جدیدی نیست اما یک سؤالی در این بین پیش می‌آید؛ آیا فقط نهاد‌ها و سازمان‌های دولتی فیلم‌سازان و سریال‌سازان را به اقتباس متمایل کنند. خود صاحبان آثار از میان کتاب‌هایی که خواندند، تمایلی ندارد حتی یکی از آن‌ها را به تصویر بکشند؟ آیا هیچ کدام از آثار داستانی داخلی ظرفیت در آمدن در قالب فیلم و سریال را ندارند؟ پرسش آخر باعث شد تا ما در میان کتاب‌هایی که می‌توان از آن‌ها اقتباسی کرد سیری بکنیم و حدود 10 نام را گلچین کنیم.

این موضوع درحالی اتفاق میفتد که کتاب نویسندگان بزرگ همچنان منتظر تصویرند. «روی ماه خدواند را ببوس» مصطفی مستور ، «دارالمجانین» محمدعلی جمال‌زاده، «مدیر مدرسه» جلال آل‌‌احمد، «چراغ‌ها را من خاموش می‌کنم»زویا پیرزاد، «قیدار» رضا امیرخانی، «شطرنج با ماشین قیامت» حبیب احمد‌زاده، «کلیدر» محمود دولت‌آبادی نمونه‎هایی از این آثار است.

منبع: فرهیختگان