یک عاشقانه ساده
بهجرئت میتوان گفت که سینمای موزیکال از سال ۲۰۱۰ به بعد جان تازهای به خود گرفت؛ از فیلم Artist (هنرمند) که ادای دینی به سینمای صامت موزیکال دهه ۴۰ یا ۳۰ میلادی داشت تا فیلم Straight Outta Compton (بچهی ناف کامپتون) که نگاه تاریخی به وضعیت موسیقی رپ و هیپهاپ در دهه ۸۰ میلادی داشت و کمی جلوتر در سال ۲۰۱۶، دیمین شزل که خود با فضای سینمای موزیکال آشنا بود، فیلم رویایی La La Land (لالا لند) را ساخت که نهتنها نسبت به سایر آثار، یونیک بود بلکه ادای دینی به موسیقی کلاسیک و جاز دهه ۵۰ میلادی داشت. در این فیلم شاهد بودیم که شزل بهخوبی توانست موسیقی را با فضای مدرن و امروزی هالیوود ترکیب کند اما نتوانست جایزه اصلی اسکار را در آن سالِ پرحاشیه به دست آورد.
به نظر میرسد که فیلم A Star is Born (ستارهای متولد شده) یکی از اصلیترین شانسهای اسکار امسال بهحساب میآید. فیلمی که در جشنوارههای مختلف سینمایی مورد توجه منتقدان و رسانهها و در لیست برترین فیلمهای ۲۰۱۸ قرار گرفت. بااینکه «ستارهای متولد شده» فیلمی است که میتواند طرفداران موسیقی و صدالبته طرفداران دو آتیشه لیدی گاگا را راضی کند اما اثری با فیلمنامه ناب در ژانر عاشقانه نیست و اگر به لطف عملکرد قدرتمند بازیگرانش و صدای لیدی گاگا نبود، شاید آنقدرها هم دیده نمیشد.
جکسون مین (بردلی کوپر) خواننده و موزیسین معروف در سبک کانتری – راک است که به مواد مخدر و الکل اعتیاد شدید دارد. یک روز جکسون در مسیر بازگشت به خانه، تصمیم میگیرد به یکی از بارها سر بزند که ناگهان با استعداد کشفنشدهای روبرو میشود و در یک نگاه نیز عاشق وی میشود. الی مین (لیدی گاگا) همان دختری بااستعدادی است که جکسون دوست دارد وی را به کنسرت بعدیاش دعوت کند تا با هم اجرایی داشته باشند. الی زود در دل مخاطبان جا میگیرد و با رز گارون، تهیهکننده معروف موسیقی قرارداد میبندد و برای ضبط آهنگهایش به استودیو میرود. معروف شدن الی، ضربه محکمی به زندگی جکسون میزند که در نتیجه جکسون نهتنها کنترل زندگی را از دست میدهد، بلکه حسادت او نسبت به پیشرفتهای الی، رابطهی میان آنها را شکراب میکند.
«ستارهای متولد شده» درواقع سومین بازسازی از فیلم کلاسیک محصول سال ۱۹۳۷ به همین نام است که دو فیلم دیگر که در دهه ۵۰ و ۷۰ میلادی ساختهشدهاند. بردلی کوپر در اولین تجربه کارگردانیاش، کار بسیار قابل قبولی انجام داده است و بهخوبی توانسته وظیفه کارگردانی، بازیگری و حتی خوانندگی را همزمان انجام دهد. شاید از دید من هنرنمایی بردلی کوپر در نقش جکسون، مقداری بهتر از کارگردانیاش باشد به طوریکه میتوان گفت یکی از بهترین بازیهای دوران حرفهای کوپر را در فیلم A Star is Born شاهد هستیم.
در طرف دیگر بازی لیدی گاگا بعضی اوقات قابلقبول است و در مواقعی هنوز به آن پختگی موردانتظار نرسیده است؛ بهخصوص در یکسوم پایانی فیلم A Star is Born که به دلیل سناریوی سرسری، شخصیت الی به چهره واقعی لیدی گاگا نزدیک تر میشود. شکی در فوقالعاده بودن صدای لیدی گاگا وجود ندارد و او با اجرای چند آهنگ، قدرت و گیرایی این صدا را به رخ میکشد. البته با توجه به اینکه او چندان در سینما حضور ندارد، هنوز به پختگی کامل در بازیگری نرسیده است ولی نمیتوان این موضوع را ضعف بزرگی برای فیلم دانست.
فیلم A Star is Born پیش از اینکه درباره یک ستاره متولدشده در سینما باشد، به یک ستاره رو به افول میپردازد. بهخصوص در چهل دقیقه پایانی اتفاقات فیلم حول محور شخصیت جکسون میچرخد و مخاطب احساس همدردی بیشتری با او دارد. به حاشیه رانده شدن شخصیت الی در همان چهل دقیقه جز نکات ضعف فیلمنامه اثر بهحساب میآید که تعادل این دو شخصیت را از بین میبرد. البته درونمایههای اصلی فیلم ازجمله عشق، تحقیر، تمجید، حسادت و تراژدی در پایان فیلم ثابت و پایدار میماند اما بعضی سکانسها در نشان دادن این مفاهیم، سریع عمل میکند. بهعنوان مثال فقط در یک سکانس، جروبحث جکسون با الی را تماشا میکنیم که جکسون درحالیکه مست کرده، از اجرای الی در برنامه شب زنده انتقاد میکند که آنهم گرچه خوب است اما سریع به اتمام میرسد.
متیو لیباتیک، فیلمبردار فیلم بهخوبی توانسته است با گرفتن نماهای نزدیک و پر زرقوبرق، فضایی غنی را برای مخاطب به نمایش بگذارد. فیلمبرداری عالی وی تأثیر بهشدت زیادی در افزایش جذابیتِ سکانسهای خوانندگی گاگا و کوپر گذاشته است. قویترین بخش فیلم هم ابزار موسیقی آن است و آهنگهایی را گاگا و بردلی کوپر اجرا میکنند. اجراهایی که نهتنها زیبا هستند، بلکه ارزش شنیدن دوباره و حتی دانلود را دارند و میتوان گفت که آهنگ Shallow در این فیلم، آنقدر خوب است که شاید جزو نامزدهای اسکار قرار بگیرد.
فیلم A Star is Born یک عاشقانه ساده است که با داشتن ابزار موسیقی قدرتمندی چون لیدی گاگا و بازی بردلی کوپر، توانسته مخاطب را راضی از سینما خارج کند اما ضعف های سطحی در داستان فیلم وجود دارد که قابل پیشبینی است و این ضعفها در چهل دقیقه پایانی به وضوح نمایان میشوند. با این وجود، احتمالاٌ باید منتظر درخشش این اثر در جوایز اسکار ۲۰۱۹ باشیم.