کرید 2 شایسته تشویق است

اختصاصی سلام سینما- مایکل بی جردن و سیلوستر استالون به آخرین فصل از فیلم های طولانی بوکس وزنه عاطفی اضافه می کنند.
قبل از اینکه خیره کننده ترین فصل داستان های مارول ساخته شود، رایان کوگلر به چیزی شبیه به غیرممکن در هالیوود نزدیک شد: او راه جدیدی پیدا کرد تا دوباره حق امتیاز این چنین فیلم هایی را به خود اختصاص دهد. در چشم اندازی از تشنگی بی پایان و عاری از رمیکس او به روشی خلاقانه توانست تا با فیلم" کرید "به حماسه راکی بازگردد، فیلم قدیمی که هنوز هم جدید به نظر می رسد.
مایکل بی جردن که در اولین فیلم کوگلر- درامی در سال2013با عنوان" Fruitvale Station "-تاثیر فوق العاده ای گذاشته بود، در این جا نیز- داستان فیلم درباره رقیب راکی است که به دوست تبدیل می شود- با وی تیم جدیدی تشکیل داده است. در اوایل سال این دو نفر در فیلم "پلنگ سیاه" با یکدیگر کار کرده بودند، که در آن جردن نقش یک تبهکار با نام Killmonger را بازی می کرد، و بعدا او را در فیلم" کرید "دیدیم که یادآوری از نقش های درخشان اش بود، یکی از معدود بازیگران نقش اولی است که سالهاست در صدر باقی مانده است. کوگلر باتوجه به دورانی که در واکانادا به سر برد، نتوانست بازگردد و بنابراین کارگردانی را به استیون کیپل جونیور محول کرد، کسی که در سال 2016 فیلم تحسین شده" The Land "را کارگردانی کرد و پرش از یک فیلم با بودجه کم به فیلمی با حق امتیاز انحصاری پیشرفت قابل ملاحظه ای برای وی بود.
اگرچه این بار مانند دفعات قبل چندان مورداستقبال واقع نشد، اما "کرید 2" همچنان یکی از آن سرگرمی های مشت بازی است. سازندگان به خوبی به این نکته واقف بوده اند که چطور کرید را بسازند تا از گزافه گویی به دور باشد. این بار آدونیس( جردن )یک قهرمان سنگین وزن جهانی در رابطه عاشقانه ای با دوست دختر موزیسین و باردارش به نام بیانسه( تسا تامپسون ) است و همچنان در حال تمرین با راکی( سیلوستر استالون )می باشد، اما او از لقب اش ناراضی است. در آن سوی دنیا رقیب قدیمی راکی با نام ایوان دراگو(دولف لاندگرن, )، کسی که در رینگ بوکس آپولو را کشته بود، در حال آموزش دادن به پسرش( فلورین مانتونو )است، و زمانی که به آنها پیشنهاد مبارزه با کرید می شود، قهرمان سنگین وزن داستان تصمیم می گیرد تا شهرت و زندگی اش را به خطر بیندازد.
با اینکه برخلاف تلاش های اولیه فیلم برای سورپرایز، مخاطبین قادر خواهند بود تا مسیر داستان را پیش بینی کنند، اما این تاثیر منفی بر لذت ناشی از فیلم ندارد. در فیلم هایی با چنین فرمولی معمولا یک خاطرجمعی از پایان داستان وجود دارد مخصوصا این اثر که مملو از جنب و جوش بوده و در آن انسانیت عمیقی در کرید دیده می شود. صمیمیتی بین شخصیت ها وجود دارد که منجر به بروز حس خلوص و اعتبار می شود . به نظر می رسد که شروع مستقل کیپل جونیور نیز مانند کوگلر باعث شده تا وی داستان را با لحظات کوچکی پر کند. همان طور که یکی از شخصیت ها می گوید" داستان به تنهایی کافی نیست، بلکه نیاز به داستان سرایی وجود دارد".
فیلمنامه به وسیله استالن و تیلور( اولین تجربه اش است )نوشته شده است و در آن داستان سرایی زیادی به چشم می خورد. رابطه پدر پسری بین راکی و کرید بدیهی است اما با نشان دادن سد بین مردانگی و آسیب پذیری دو مرد در رینگ شگفتی ساز می شود. همچنین زمانی به احساسات رمانتیک اختصاص داده شده است، اگرچه از جزئیات فیلم گله دارم، زمانی که فیلم حول شخصیت بیانسه می چرخد. در تاک شو اخیر تامپسون به این موضوع اشاره کرد که صحنه ای از نقش آفرینی اش حذف شده است و او از این تصمیم به خوبی یاد کرد. تامپسون بازی جذابی دارد، کم کاری اش باعث ناراحتی است.
در همین مصاحبه وی درباره" تست شیمی "صحبت کرد که با جردن انجام داده بودند، این تست از این جهت انجام گرفته بود تا براساس تعاملاتی که بین دو بازیگر اتفاق می افتد این نتیجه گیری حاصل شود که ایا عشق بین این دو برای بیننده متقاعد کننده است یا خیر. اگرچه ممکن است این تست به نظر عجیب برسد اما کاملا موفق بوده زیرا ارتباطی خالص و ملموس بین این دو شخصیت وجود داشت، این ارتباط به اندازه ای قوی است که فیلم بتواند تماما حول عاشقانه این دو بچرخد. جردن همان طور که شایستگی نقش یک مبارز را دارد شایسته نقش یک دوست پسرهم هست و آنچنان قدرتمند است که فیلم می تواند تماما مبتنی بر وی پیش برود. تصور هریک از این ها بدون حضور وی واقعا دشوار است استالون که دفعه قبل نامزد دریافت جایزه اسکار شد در این جا نیز کاملا تاثیرگذار است. او تولدی دوباره را بازی می کند.
صحنه های مبارزه کرید طراحی شده با سکانس های تک شاتی کوگلر است که حتی کوچکترین لحظات هم عمیق به نظر می رسند. پس در لحظاتی که مبارزات در جریان است لحظات خیره کننده ای وجود دارد که به همان میزان تاثیرگذار است. تصمیم بازگشت "دراگو" و معرفی پسرش موفقیت آمیز بوده است، از "لوندگرن" گرفته تا اینکه چطور یک پدر، زنده یا مرده، می تواند ما را مجذوب خودش کند، همگی موفق آمیز بوده اند." مانتونو" هم بعنوان یک رقیب خشن و مردی که مدام در حال سروکله زدن با پیش بینی ها است تاثیر غالبی داشته است.
با توجه به این که چنین مجموعه هایی معمولا پایانی ندارند، مواجه شدن با این اثر که به نظر لازم می رسد منجر به ایجاد حس رضایت و لذت می شود. چنین نتیجه ای با بازی ها و کارگردانی به بار نشسته است که در این درام هردو نقش برابری داشته اند. کرید 2 شایسته تشویق است.
منبع: گاردین
مترجم: مهتاب عیوضی