کمد جادویی
یک دیوانه بازیِ معرکه. فیلمی که وامدار سینما و تئاتر است. همایون غنیزاده در طول نمایش عجیب و غریبش ما را مثلِ دانش به داخل آن کمد جادویی میبرد و با به تصویر کشیدن و بازسازی صحنههای مهم تاریخ سینما ادای دینی دیدنی به آنها میکند. جسارتی که او در ساخت اولین فیلمش با این فرم و فضا دارد قابل توجه و ستودنیست. تیم بازیگران گویی به یک جنون دستهجمعی دچار شدهاند. هر کاراکتر خصیصههای جالبی دارد؛ راه رفتنهای اِل (L) مانند دانش و شاپور، عدم تعادل کاظم خان در زمان اصلاح صورت و سبیل مشتریان و همچنین ضدزن بودن او بعد از ماجرای گم شدن زری، همایی که نجات دهندهست و ...فیلم پر است از لحظهها و رفتارهای شخصیتهایی که مشابهش را حداقل در سینمای ایران ندیدهایم. اگرچه دانش پس از آنهمه تمرینهای سخت نتوانست نقشی در تئاتر استاد معروفی بگیرد و زحماتش مانند سبیل استاد به یکباره به باد رفت، اما غنیزاده با خوششانسی (جمعآوری تیمی حرفهای) و هوش و ذوقی بیشتر از او از پس گردآوردن این صحنهپردازی سخت برآمده و کار را برای خود در فیلمهای بعدیاش سختتر کرده است.
پ.ن: کاش از زمان فیلم در اکران عمومی کم شود تا به انسجامی که در روایتش نیاز دارد برسد.