معمولی و جذاب

ترجمه اختصاصی سلام سینما
در تابستان 1939 وقتی که میلیونها سرباز بریتانیایی آمادهی اعزام به جنگ میشدند، گوری در روستای ساتن هو در شهرستان سافولک یافت شد. صاحب آن سوار یک کشتی بود که در رودخانهی مجاور در حال حرکت بود اما کشتیاش به گل مینشیند و به مرور زمان در تپهای فرو میرود. این تابوت بزرگ بیشتر از 1000 سال دست نخورده باقی مانده بود تا وقتی که مالک بیوهی این زمین «ادیت پرتی» یک باستانشناس به نام «باسیل براون» را استخدام میکند تا هر چه در زمین او وجود دارد را استخراج کند. اغراق نیست اگر بگویم اکتشاف آنها درک عمومی از تاریخ بریتانیا را تغییر داد.
«با من حرف میزند» این جمله را «باسیل» با نقشآفرینی «رالف فاینس» به «ادیت» با بازی «کری مولیگان» پس از پیدا کردن اولین آثار از سایت مدفون شده میگوید. عملیات اکتشاف هفتهها و ماهها با تردیدهای بسیاری همراه بود. اما هرچقدر که «باسیل» به یافتن شواهدی از گذشته امیدوار میشود، ما نیز همراه او امیدوار میشویم با اینکه نمیدانیم آیا چیزی آن زیر وجود دارد یانه.
«حفاری» توسط «مویرا بوفینی» از رمان «جان پرستون» چاپ شده در سال 2007 اقتباس و توسط «سایمون استون» کارگردان تئاتر استرالیایی، کارگردانی شده است. «استون» ثابت کرده است که برای ساختن چنین داستانی اصل جنس است. او حس استرالیایی منظرههای طبیعی و ماجراجویی در آنها را به خوبی به فیلمش تزریق کرده است. برخی از صحنههای فیلم میتوانند تبدیل به کارت پستال شوند.
سکانسی فوقالعاده در فیلم وجود دارد که در آن «فاینس» پس از اکتشاف کشتی غرق شده، لب رودخانه میرود تا پیپ بکشد و خستگی در کند که در همین لحظه یک قایق به سرعت از کنار او عبور میکند. برای لحظهای و و شاید همهی بینندگان فیلم تصور میکنند که تاریخ جلوی آنها تکرار شده است. هرچقدر که فرآیند حفاری ادامه پیدا میکند، اکتشافات فوقالعادهای اتفاق میافتد که برخی آنها اکنون در موزهی ایپسویچ نگهداری میشوند. در اطراف سایت حفاری «ادیت» و پسرش «رابرت»(آرمی بارنز) در حال تماشای روند اکتشافات هستند و برادرزادهی خوشسیمای او «روری لومکس»(جانی فلین) در حال عکاسی است.
باستانشناسان دیگری برای کمک به تیم حفاری اضافه میشوند که از میان آنها میتوان به «پیگی پیگوت»(لیلی جیمز) که به همراه همسرش «استوارت»(بن چاپلین) اشاره کرد. «استوارت» هم از نظر دانشی و هم از نظر فیزیکی توانایی بهتری برای انجام حفاری دارد. «پیگی» به کمک «استوارت» میتواند تمام کشتی را از زمین بدون رساندن کوچکترین آسیبی به آن خارج کند. «پیگی» و «استوارت» دربارهی انجام عملیات حفاری با «باسیل» بیشتر متکی بر روشهای علمی است، اختلاف نظر دارند.
گروه بازیگران فیلم کار خود را به بهترین شکل ممکن انجام دادهاند و یکی از بزرگترین لذتهای تماشای «حفاری»، نگاه کردن به تغییرات آنها در هر صحنه است. کشتی و باستانی و جنگ پیش رو به آنها یادآوری میکند که تاریخ بسیار طولانی است و نقش هرکدام از ما به اندازهی یک ضربان قلب کوتاه است. بیماری «ادیت» روز به روز تشدید میشود و او میداند اگر بمیرد پسرش یتیم میشود. سکانسی بسیار غمگینکننده با نقشآفرینی فوقالعادهی «کری مولیگان» وجود دادر که در آن وقتی «ادیت» حالش بدتر میشود، به خودش میگوید:«الان نه، الان نه».
یکی از دلایل جذابیت «حفاری»، این است که جذابترین قسمت داستان زیرزمین است و به مرور از آن خارج میشود. «حفاری» به شدت متکی به قواعد درام مدتدار است. شکل داستان آن بسیار معمولی است تا جایی که در بسیاری از لحظات مخاطب احساس میکند که داستان آشنایی برای او در حال روایت شدن است. اما در این درام که بین زمین و زیر زمین میگذرد، حسی از تسلیت و گریز است که مخاطب را به خود جلب میکند.
منبع: تلگراف
مترجم: وحید فیض خواه