ادای دین سینمایی به یک فرمانده

«منصور» فیلم ساده و روانی است که نمیخواهد زیادهگویی کند و برای معرفی یک شخصیت ملی تمامی عناصر ساختاری در خدمت اثر قرار گرفتهاند. این فیلم موضع مشخصی را در پیش میگیرد و چپ و راست نمیرود، حرکتش به سمت نشان دادن وقایعی از تاریخ معاصر است، دوربینش فدای ادا و اطوارهای مرسوم نشده و فیلمساز قصد مستندنگاری از سوژهاش را ندارد، متن از واقعیتگرایی میآید که باید مخاطب باورش داشته باشد. منصور در متن کار میکند، وارد دنیای چارچوبها و قواعدهای کلاسیک نمیشود، سلبریتیگرایی و نگاه به گیشه ندارد. آن چیزی که در «منصور» شکل میگیرد بخشی از زندگی شهید ستاری بوده و سیاوش سرمدی در مقام کارگردان سعی نکرده است از شخصیت شهید ستاری یک شخصیت پیامبرگونه خلق کند که این نکته در خلق یک اثر شخصیتمحور ویژگی محسوب میشود و تفاوت زیادی با پرترهسازی مستند دارد. سرمدی توانسته تا حدودی از مستند فاصله نسبی بگیرد، اما در بعضی از سکانسها میل فیلمساز به سینمای مستند مشهود است. تحقیقات و پژوهش باعث شده فیلم منصور نگاه درستی به زندگی کاری شهید ستاری داشته باشد، نکته اثر همین است که فیلمساز بر اساس همان ابعاد شخصیتی شهید فیلم را جلو برده است.
هیچ مبالغهای در معرفی شهید ستاری صورت نمیگیرد و از همین حیث فیلم توانسته نگاه درامگونهای به وقایع داشته باشد. منصور بیجهت از سر سفارش و مصلحت قهرمانپروری نمیکند؛ قهرمان در چارچوب و با معرفی واقعی وارد میشود. نه اسلوموشنی در کار است نه موسیقی حماسی، فیلم تنها در راستای شناسایی یک فرمانده ارتشی شکل گرفته و اساساً اضافهگویی ندارد و اثر را به سمت سفارشیسازی نمیبرد، به همین جهت است که شخصیت منصور ستاری در فیلم به درستی جا میافتد و همین برهه از زندگی او برای شناخت از اهمیت نظامی ستاری کافی است و میتواند به درستی معرفی شود، معرفی او در راستای قصه پیش میرود و چه خوب که خانواده کمرنگ است (که البته میتوانست کمتر هم باشد) از همین جهت مسئله فیلم کاملاً مشخص است و فیلمساز با تسلط کافی در پرداخت به یک اثر داستانی شخصیتمحور نگاهی به افتخارات شهید ستاری داشته است. فیلمساز جسارت کافی برای نشان دادن چوب لای چرخ انداختنها را داشته و شرایط تحریم در زمان جنگ را به درستی نشان داده است. سرمدی میتوانست انتظارات مخاطبش را برآورده کند و صحنه به شهادت رسیدن ستاری را نشان بدهد که این کار باعث جذابیت بیشتر فیلم میشد. در شرایط فعلی سکانس آخر کارکرد منطقی ندارد، در لابهلای فیلم کمی وقت صرف نشان دادن اتفاقات اضافی شده، اما باید باز هم به این موضوع توجه داشت که این فیلم نگرش درستی از زندگی کاری و مسئولیتپذیری یک شهید دارد که باعث به وجود آمدن قهرمان میشود. از نکات مهم فیلم بازیگر نقش شهید ستاری است. محسن قصابیان با توجه به فیزیک و گریمش در نقش جا افتاده و چقدر این بازیگر در قالب نقش پتانسیلهای لازم را درک کرده و توانسته است در ارائه آن موفق باشد. سیاوش سرمدی از سینمای مستند آمده و تسلط او در نگهداری ریتم در یک درام داستانی و قابهای استانداردش از نکات مهم محسوب میشود. از این گونه فیلمها با همین نوع پرداخت به دور از نگاه سفارشی باید بیشتر ساخته شود تا جوانان با قهرمانان و فرماندهان کشورمان آشنا شوند. سیاوش سرمدی در ساخت این فیلم ریسک بزرگی انجام داده چراکه در این شرایط بیشتر فیلمها با انتخاب ژانر کمدی سعی دارند جلب توجه کنند و فروش قابل توجهی داشته باشند. منصور به عنوان اثر اول فیلمساز هیچ گونه ویژگی پرزرق و برق تجاری ندارد. سرمدی در اولین فیلم سینماییاش دنبال همان دغدغههای همیشگی در مستندسازی بوده است. فیلم منصور به عنوان یک اثر بیادعا در شناسایی گونه رفتاری یک فرمانده متعهد و مقتدر عمل کرده است و این میتواند برای سیاوش سرمدی گامی رو به جلو باشد.