تبلور جادوی درام

ترجمه اختصاصی سلام سینما
"جزیره برگمان" ، نمایشنامهای غنی و جذبکننده به نویسندگی و کارگردانی میا هانسن لو ("چیزهای آینده" ، "ادن") ، داستان دو فیلمساز زن و شوهر را روایت میکند: تونی (تیم راث) ، فرد بیشتر معروف این دو و کریس (ویکی کریپس) که هویت مستقل خود را در سینمای جهان ایجاد کرده است. آنها دختری دارند که همراه او خویشاوندان خود ترک میکنند و فیلم به ماجرای هنگامی که آنها به جزیره فارا در دریای بالتیک سفر میکنند و در یک کلبه روستایی با آسیاب بادی مستقر میشوند، میپردازد. آنها این مکان را به عنوان یک تفریحگاه تابستانی اجاره کرده اند تا در آن آخرین فیلمنامه های خود را کار کنند. البته تصادفی نیست که آنها به دنبال این جزیره علفی و زیبا و زیبا در سواحل جنوب شرقی سوئد بوده اند. این مکانی است که توسط اینگمار برگمان مشهور شد که تعدادی از فیلمهای خود را در آنجا فیلمبرداری کرد، مانند "از طریق شیشه ای تاریک" (1961) ، "پرسونا" (1966) و "ساعت گرگ" (1968) و نقل مکان کرد. در سال 1965 (محل اصلی زندگی او تا زمان مرگ او در 2007 باقی ماند). برگمان و فارو به طریقی خاص با هم ممزوج شدهاند.
تصاویر سیاه و سفید فیلمهای او که در آنجا فیلمبرداری شده است ، پاک نشدنی هستند (خانه پشت شاخ و برگ در فیلم "از طریق شیشه ای تاریک" ، کفهای سنگی "پرسونا") ، و این به این دلیل است که برگمان یک هدیه منحصر به فرد برای تغییر مکانها داشت. او از یک منظره افسانه ای متافیزیکی استفاده کرد. اگر شما متعصب به برگمان هستید (و من هستم) ، تصاویر Fårö ممکن است برای شما بزرگتر از نقاط دیدنی سان سرفرانسیسکو در "سرگیجه" باشد. برگمان فارو را دنیای اسطوره ای خود کرد - و در حقیقت، او به این جزیره کشیده شد زیرا احساس میکرد برای او ساخته شده است.
این تصویری تند از منظر رویایی روح درونی فیلمهای او بود. منطقی است. در قرن بیستم، سوئد دارای دو صادرات برجسته هنری جهانی بود: اینگمار برگمن و ABBA. این که برگمن مشهورترین کارگردان غمانگیز ساز تاریخ سینما و ABBA شادترین گروه موسیقی پاپ است، نشاندهنده نوعی تعادل کارمی در خلق و خوی سوئد است که من وانمود نمیکنم آن را کاملاً درک میکنم. با این وجود، برگمان که در زمان خود به عنوان یک الگوی هنری خانه سر تیز تلقی میشد، واقعاً هنرمندی بود که جهان را تغییر داد. در دهههای 50 و 60 ، آن خانههای هنری مکانهای تجاری پر جنب و جوش بودند و یکی از مقامات "جزیره برگمان" از "صحنههایی از ازدواج" به عنوان "فیلمی که باعث طلاق میلیونها نفر شد" یاد میکند. برگمان، در دهه 50 و 60 ، یک فوق ستاره بود و میراث او بر این فیلم به همان شکلی که بر خود سینما میگذرد، جلوه میکند.
چیزی که در مورد "جزیره برگمان" و همچنین کمی مضحک و در مورد آن بسیار جذاب است این است که کل این کار به عنوان یک پارک موضوعی درهمتنیده خودنماییهای هنری انجام میشود. هنگامی که کریس و تونی به فیرو میروند، ابتدا در هواپیمایی هستند که احساس سرگیجه میکنند، سپس سوار قایق میشوند، سپس در یک ماشین اجارهای که سیستم حمل و نقل آن دو نفر را با راهکاری نامناسب جادههای سوئدی دچار مشکل میکند، احساسات بین این زوج دلپذیر، آرام، صمیمی، با ته رنگی وصفناپذیر است - فیلمی مانند آن با این حس وصفناپذیری کجا خواهد بود؟
هانسن-لاو این فیلم را بر اساس رابطه 15 ساله خود با کارگردان اولیویه آسایاس بنا کرد، هرچند شاید به معنای واقعی کلمه نباشد (هانسن لو و آسایاس فرانسوی هستند؛ روث انگلیسی است و کریپس اهل لوکزامبورگ است؛ مطالب مطبوعات هر دو شخصیت را فهرست میکند. به عنوان آمریکایی) و یکی از آن فیلمهایی است که مخاطب به جذب و ساختارشکنانهترین دیالوگهای ظاهری علاقهمند است. راث باعث میشود تونی آگاه، دنیادوست، باهوش، خونسرد، متقاعدکننده باشد. کریپس، از "نخ خیال" ، کریس را به عنوان نقشی حیلهگر، اکتشافی، آزمایشی و در عین حال تیز بازی میکند. صحنههای اولیه اینطور به نظر میرسد که آنها میتوانند تغییرات هانسن لاو در سهگانه "قبل" ریچارد لینکلیتر باشند: دو دستی که در اسرار عشق و فاصله، ارتباط و زمان حرکت میکند.
جریان چیست؟ کریس به سمت میز کار که تونی در آن کار میکرد، میرود و دفتر قرمز لوکس خود را باز میکند که پر از نوشتههایی پیچیده و نقاشیهای عاشقانه است. آیا او زندگی مخفیای دارد که پنهان میکند؟ یا او فقط یک کارگردان فیلم است که در حال انجام جزئیات یک پروژه تحریکآمیز است؟ به ما گفته نمیشود و این موضوع کنار گذاشته میشود.
کریس در گفتگو با برخی از مقامات بنیاد برگمان در مورد اینکه چگونه برگمن نه فرزند را با شش زن به دنیا آورد و هیچ یک از آنها پدر و مادر واقعی خود را نشناختند زیرا او با وسواس کار میکرد. این مسئله این را مطرح میکند که چگونه میخواهد فداکار باشد. فیلمساز، اما از خود میپرسد که آیا او میتواند فرصتی برای انجام این کار به روش برگمن داشته باشد. برخی ممکن است بگویند برگمان که زندگی یک خودشیفته مشهور آسیبشناس را داشت، یک هنرمند بزرگ بود اما یک الگوی افتضاح بود. تونی پس از نمایش یکی از فیلمهایش به پرسش و پاسخ دعوت میشود. تماشاگران محلی او را میستایند، اما کریس نیمه راه جلسه را ترک میکند - او قبلاً یک عمر شجاعت او را دیده است.
ما میتوانیم فاصله زیاد بین آنها را احساس کنیم. قرار است این دو با هم به تور اتوبوس برگمان بروند، اما زن، مرد را ترک میکند تا تحقیقات خصوصی خود را در مورد جزیره انجام دهد. او با یک دانشجوی فیلم لاغر، موی بلند و مو بلند آشنا میشود که - آیا این یک مرجع است یا یک تصادف؟ - به نظر میرسد یک نسخه بزرگسال از پسر در سکانس ابتدایی "Persona" است. زمزمهای از معاشقه بین آنها وجود دارد، اما فقط یک زمزمه است. وقتی کریس به تونی میگوید که با فیلمی که او مینویسد دست و پنجه نرم میکند و از او کمک میخواهد، او نمیپذیرد - نه از روی غرور بلکه از جهت احترام به استعدادش و میگوید که او تنها کسی است که میتواند از تونل خلاقیت خود سربلند بیرون بیاید. همه چیزهایی که یک فیلم ممکن است بهعنوان مسائلی بین کریس و تونی به تصویر بکشد - رقابت هنری، تمایلات زناکار، غرور او، کنارهگیری از او - به آنها چشمک میزند و از بین میرود.
اما علاوه بر تونی و آن عشق جوانی که نمیتواند کاملاً پشت سر بگذارد، دیگر رابطه کلیدی کریس در فیلم با خود برگمان است. در حالی که او با چالش والدین و هنرمند پرکار به سختی تلاش میکند، خاطرنشان میکند که هیچ کس از این واقعیت که برگمن دارای شش فرزند از شش زن است، نمیرنجد. با این حال وقتی کریس شوخی میکند که تصور او این است که از دو مرد بچه داشته باشد، سکوت ناخوشایندی حاکم میشود. روراستی برگمان به دلیل نقصهای کارگردانی -"برگمان در هنر خود همانطور که در زندگی خود بیرحمانه بود"- یادآوری این است که شکست هنرمندان با تنبلی رخ میدهد، زیرا بهای هنر آنها پرداخت نمیشود. این ایدهای است که هانسن لیو به وضوح برای آن وقت گذاشته است: زنان به خاطر ظلم و ستم در زندگی یا کارشان بخشیده نمیشوند - اما در اینجا مردی وجود دارد که در هر دو مورد قبول واقع میشود. در جزیره برگمان ظلم و ستم وجود ندارد، اما مانند آن فیلم تند و زننده، هنوز یک فیلم با درونمایه تند و تیز است.
این موضوع به این دلیل است که میا هانسن لیو واقعاً چنین فیلمی نمیسازد. او با درهای جادویی یک درام از چرخهای درونی روابط میسازد. وقتی کریس داستان فیلمی را که روی آن کار میکند به تونی میگوید، "جزیره برگمان" وارد موضوع فیلم میشود - و مدتی دیگر به آن فیلم تبدیل میشود. این یک داستان درون داستانی است که در آن میا واسیکوفسکا نقش اصلی را بازی میکند که در طول سالها رابطهاش را با مردی (آندرس دنیلسن) که هنوز عاشقش است حفظ میکند. اما آنها اکنون با سایر شرکا از هم جدا شدهاند. هنگامی که آنها در عروسی به هم میپیوندند، از او بسیار عصبانی است. با تماشای این قسمت از "جزیره برگمان" احساس احترام جدیدی به استعداد هنسن-لاو کردم - او شما را جذب میکند و فیلم را به آرامی به سمت نقطه جوش میآورد. او ابراز علاقهای میکند که کریس، جانشین او چنین نخواهد کرد.
یک پیچ و تاب دیگر در ساختار وجود دارد: این اتفاق در خانه اینگمار برگمان رخ میدهد، خانهای که او آنجا را ترک کرده است، با کتابها و فیلمهایش، پرتره همسرش، آرامش از نوع اسکاندیناوی، حفظ شده است. کریس در حال تکمیل فیلمبرداری فیلم خود است. به محض اینکه بازیگر اصلی او را دیدیم، میتوانیم شکافی در داستانی که او تعریف میکند ایجاد کنیم. اما در نهایت، چه اتفاقی بین کریس و تونی افتاد؟ ما نمیدانیم. اگر "جزیره برگمان" یک رومانس در مورد میا هانسن-لاو و اولیویه آسایاس است، یک مورد نسبی است. اگر یک فیلم از نوع "قبل" باشد، آن فیلمی است که عنصر مهمی از کاوش احساسی را در حدس و گمان تعلیم دیده مخاطب جای میدهد. اگر این یک بازی از نوع پوسته سینفیل است که با خلوص خالصانه هوشمندانه ساخته شده است - و من میگویم این همان چیزی است که وجود دارد - این باعث میشود که از دیدن این جزیره خوشحال باشید.
منبع: ورایتی
مترجم: وحید فیض خواه
جزیره برگمان Bergman Island (2021)
تاریخ اکران: 11 جولای 2021
کارگردان: میا هانسن لووه
نویسنده: میا هانسن لووه
توزیعکننده: لس فیلمز دو لوزانژ
بازیگران: ویکی کریپس، تیم راث، میا واشیکوفسکا، آندرش دانیلسن لی
فیلمبرداری: دنیس لنوآه
تدوین: ماریون مونیر
موسیقی: ---
خلاصه داستان: زوج آمریکایی و فیلمساز به یک جزیره میروند تا در آرامش هر کدام به طور جداگانه فیلمنامههای خود را با الهام از برگمان، کارگردان مشهور فرانسوی، بسازند؛ اما با گذشت زمان مرز میان خیال و واقعیت قابل تشخیص نیست.