سرگرم کننده ای شرم آور
بعضی فیلم ها بقدری عجیبند که بعد از تمام شدن آنها با خودمون میگیم چرا وقتمونو تلف کردیم یا مثلا گاهی آخرای فیلم هستیم واسه خودمون یه نمره میدیم به فیلم بعد یهو یه چیزی عجیب میبینیم و مارو از کارگردان ناامید میکنه.
اما بعضی ازین فیلما مارو گول میزنه ، موضوع و هدفش رو قایم میکنه تا وسطاش تیرشو بما بزنه چون خود سازنده ی فیلم هم میدونه ژانر مذهبی از جمله ژانرهاییه که آلوده ی کلیشه میشه مگه از فیلمنامه ی خیلی خوبی برخوردار باشه.
شاید تنها دلیلی که یه فیلم با این سبک که قراره شمارو از لحاظ مذهبی تحت تاثیر بذاره و پای خودش نگه داره اینه که بر اساس واقعیت ساخته شده و حقیقتا اگر قرار باشه برای هر اتفاقی فیلم بسازیم میتونیم برای هر روزمون فیلم بسازیم و بگیم براساس واقعیت ساخته شده.
اما چی مارو گول میزنه؟؟؟
فیلم خیلی خوب و با انرژی شروع میشه ، یه خانواده ی خوشحال در کنار هم با حیوونای دوست داشتنیشون توی مزرعشون زندگی میکنن و دارن آماده میشن که به کلیسا برن و تو کلیسا بهشون خیلی خوش بگذره.
اما بچه مریض میشه و مادرِ خونه که در ابتدای فیلم همه رو مجبور میکنه بهترین لباسشونو بپوشن از همه ایمانش راسخ تره برای رفتن به کلیسا زودتراز همه ناامید میشه.
(آخه چرا انقد تناقض؟؟؟)
دختر بیمار ولی خیلی باایمانه ، پدر سخت تلاش میکنه که خیلی پول در بیاره و فیلم نشون میده خانواده نگران هزینه های آخر ماه هستن
(البته خونه و مزرعشون بما چیزه دیگه ای رو نشون میده)
اگرچه در ابتدای فیلم در یکی از مکالمه ها،مادرِبچه ها از شرایط سختی که برای گرفتن همچین محیطی برای کار همسرش فراهم شده گله میکنه اما بازهم مخاطب قانع نمیشود.
حالا کم کم وقتشه کلیشه داستانو خراب کنه و قصه رو تو چنگ خودش دربیاره . تصاویر وفیلم برداری و تدوین به سبب لوکیشن فیلمبرداری خسته کننده نیستن و آدم میتونه جذبشون بشه.
اکثرآدمای فیلم به کارگردان کمک میکنن که همه چیز به نفعِ رقم خوردن معجزه دربیاد.
حتی موضوعش آدمو تحت تاثیر قرار نمیده چون حس میکنی میخوان به زور این قصه رو تو سرت فرو کنن.
یکی مریض میشه ، معجزه میشه ، خوب میشه.
چرا ازین قصه باید فیلم ساخت اونم وقتیکه هیچ حرفی واسه گفتن نداره.
در ضمن فردی که در اواسط فیلم به خدا بی اعتقاده
با دیدن معجزه به راهِ راست هدایت میشه.
چرا انقد عقایدِ مخالف ، بی پایه و ضعیفن؟
درپایانِ این فیلم بجای استفاده از عکس شخصیت اصلی که از روی واقعیت گرفته شده حدود سه دقیقه اعضای خانواده ی واقعی
به مخاطب معرفی میشن و این یعنی زیر استاندارد.
این یک فیلم سینمایی است نه مستند و شبه مستند.
اگه پایان فیلم احساس میکنیم فیلم هیچ تاثیری روی مخاطب نذاشته
نباید واقعیت رو به تصویر بکشیم تا کارمونو توجیه کنیم.
شاید این فیلم بهترین فیلم از انواع این دسته از فیلمها باشد
که مخاطب از دیدنش آزار نمیبیند اما مفهوم به شدت آزاردهنده ست.