به دنبال کار

کارگر ساده نیازمندیم ، به ظاهر برای تلوزیون مناسب تر است. از ایده ای تکراری استفاده می کند. و ما را یاد تله فیلم هایی می اندازد که به هر نحوی می خواهد مخاطب را تحت تاثیر بگذارد. تا مخاطب در انتها درسی بزرگ از این فیلم بگیرد. درس هایی که در یک جمله خلاصه می شود. اما منوچهر هادی توانسته با پردازشی متفاوت تر این فیلم را برای سینما مناسب تر کند. فیلم روایت گر چند زندگی موازی است که همه به نوعی به هم مربوط هستند. اما در فیلمنامه پدرام کریمی نتوانسته انسجام را حفظ کند. بدلیل تعدد شخصیت ها و روایات ، زندگیای در آن میان گم می شود. به یک شخصیت رسیدگی می شود و سپس ناگهان به زندگی شخص دیگری می رویم تا بگوید چه شد در این مدت. به نظر می رسد که فیلم شخصیت های زائد زیاد دارد و همینطور هم هست. اما کارگردان توانسته از این شخصیت ها برای معرفی شخصیت های اصلی استفاده کند ، که این موجب شده تا این موضوع به فیلم آسیبی نزند. فیلم از کلیشه های زیادی پیروی می کند که فیلم را برای مخاطب بی بخار می کند. اما از ترفندی دیگر برای ایجاد هیجان استفاده شده است. مانند تعدد شخصیت ها و لوکیشن ها. اتفاقات غیر منتظرهای که شخصیت اصلی را درگیر می کند اما با اصلیت داستان فاصله دارد. و تعلیق هایی که در سراسر فیلم بوجود می آید و در چند دقیقه آخر به همهشان پاسخ داده می شود. اینها شاید برای مخاطبان جذابیت آنچنانی نداشته باشد. اما حداقل مخاطب را با خود دنبال می کند. کلیشه ها و یکنواخت شدن روایت مخاطب را زده می کند و مخاطب خسته می شود از دیدن این فیلم. اما کارگردان توانسته با استفاده از المان های بصری چشم مخاطب را بقاپد و مخاطب ، زیباتر فیلم را ببیند. البته نه در همه جا ، مثلا استفاده از اسلوموشن در سکانسی که قدم شیشهی خودروی جهان را می شکند ، یک اشتباه بزرگ بود. نکته ای مثبت که در تمام کارهای منوچهر هادی تقریبا رعایت می شود. طراحی صحنه و طراحی لباس متناسب با فیلمنامه است. که کاملا با شرایط و شخصیت و فضای داستان هم خوانی دارد. و به باور پذیر تر کردن فیلم کمک بسزایی می کند. در کنار این ها گریم مناسب به فیلمنامه کمک زیادی کرده است. یکی از مهارت های منوچهر هادی کنترل بازیگران است. در کمتر فیلمی از او ، بازیگران بد بازی می کنند. تمام بازیگران به عمق شخصیت های خود رسیده اند و توانسته اند شخصیتی جذاب و متفاوت را به نمایش بگذارند. مخصوصا در این فیلم با بازی فوق العاده بهرام افشاری که به تنهایی نیمی از جذابیت فیلم را به دوش می کشید. چه در بیان و چه در بدن تاثیر گذار بود. و حتی وقتی اکت خاصی نداشت ، بیننده را جذب خود می کرد. در کنار مشکلاتی که داشت از قد بلندش گرفته تا زبان و لهجه آذری که باید برای این فیلم روی آن کار می کرد. او با این فیلم ثابت کرد که بازیگری حرفه ایست.
منوچهر هادی توانست فیلمی نسبتا قابل قبول برای مخاطبان عام بسازد و باز مردم را راضی نگه دارد. اما برای راضی کردن مخاطب خاص باید تلاش بیشتری بکند.