تاریک ترین دوران لس آنجلس

خطر لو رفتن داستان در این نوشته ممکن است:

 با تماشای سریال شهر جنایتکاران، دریافتم که هم چنان طراوات و شادابی را می توان در جدیدترین اثر فرانک داربانت مشاهده کرد. سفر من با درابانت از فیلم هایی چون "رستگاری شاوشنگ"، "مسیر سبز"، "مجستیک" و "مه" شروع شده و تا فصل های نخست سریال محبوب مردگان متحرک ادامه داشته و الان با سریال شهر جنایتکاران رسیده که فقط در شش قسمت به صورت محدود پخش شده و به طور ناجوانمردانه ای از سوی شبکه اش TNT کنسل شده است. اما همین شش قسمت محدود آن قدر جذاب و میخکوب کننده است که تمام فیلم هایی با مضمون گنگستر که در این سال ها اکران شده است، چند پله ای بالاتر است.

 
شهر جنایتکاران که بر اساس رمانی به نام L.A.Noir نوشته جاستین بانتین اقتباس شده است، مخاطب را به سال های 1940 در شهر لس آنجلس می برد و قصد دارد تنش و درگیری بین نیرو های پلیس لس آنجلس با بزرگترین و خطرناک ترین گانگستر آن زمان، باگزی سیگل (یکی از شخصیت های حقیقی آن دوران) را به تصویر بکشاند. در طول سریال، شاهد فلش بک هایی از سال های 1920 هستیم که سرگذشت کاراکتر های سریال را به مخاطب نشان می دهد که در نوع خود جالب و جذاب است. در میان این تنش، هسته اصلی داستان را شخصیتی که به ظاهر خشن اما با قلبی رئوف، کارآگاه جو تیگ را به تصویر می کشاند. این کارآگاه که به شدت به شغلش وفادار است، اما هم چنان شوق و اشتیاق دارد که باگزی سیگل را ملاقات کند و با او همکاری مسالمت آمیزی و مخفیانه ای را داشته باشد. در این میان ، هنوز هم به فکر معشوقه سابق خود است که حتی در زمان جدایی از وی، سعی می کند که از او مراقبت کند. داستان از جایی آغاز می شود که کارآگاه جو تیگ، پیغامی مرموزانه از هکی نش (با بازی سایمون پگ) دریافت می کند. مالاقات جو با هکی، آغاز یک دردسر بزرگ می باشد که نیرو های پلیس و مافیای لس آنجلس را با هم درگیر می کند. هکی نش عکس هایی از معامله ها و جنایت های کثیف باگزی سگل به همراه دارد که می تواند موقعیت خوب و پول ساز برای او فراهم شود. او با قصد باج گیری از نوچه های باگزی، پول زیادی به جیب بزند و همراه با همسرش از لس آنجلس بگریزد. او جو تیگ را به عنوان بادیگارد انتخاب می کند که بتواند معامله را با امنیت کامل به پایان برساند. هکی نش موفق می شود اما وقتی  جو در می یابد که نه تنها این عکس ها متعلق به او نیست، بلکه  متعلق به معشوقه سابق خود است. تصمیم می گیرد که هکی را بکشد و قتلش را به گردن مافیای باگزی بیاندازد. انکار کردن جو در قتل هکی و باز شدن پرونده قتل که باگزی باعث می شود متهم ردیف اول این پرونده باشد، آغاز یک درگیری بین نیرو های پلیس و مافیای لس آنجلس است.

 داستان شهر جنایتکاران آن قدر جذاب و درگیر کننده است که حتی لحظه ای در هر قسمت، احساس خستگی نمی کنید.. در هر قسمت، شاهد سکانس های تیراندازی جذاب، دیالوگ ها و بازی های خیره کننده به خصوص بازی Jon Brenthal که قبلا هم سابقه همکاری با دارابونت در مردگان متحرک داشته است. بازی عالی و خونسرد Robert Kneeper که در نقش سید راتمن که یادآور نقش عالی وی در سریال فرار از زندان می باشد. حضور کوتاه و خوب Simon Pegg و Edward Burns و سایر تیم بازیگری که همه عالی و حرفه ای در نقش هایشان ظاهر شده اند.
از فضاسازی و فیلمبرداری بی نظیر آن نمیشه گذشت.طراحی صحنه و دکور ان قدر خوب و حرفه است که کاملا مخاطب را به آن سال ها می برد. موسیقی گوش نواز و تیتراژی  خوش لعاب و متناسب با حال و هوای سریال دارد که خیلی سخت است که از دیدنش بگذرید!

شهر جنایتکاران به مدت 6 ساعت می تواند مخاطب را جذب کند و شما را به تاریک ترین دوران لس آنجلس خواهد برد که شما از حقایق آن بی خبر بوده اید.