فیلم هان سولو نوعی برومنس پرسر و صدا است

اختصاصی سلام سینما- آلدن ارنرایک با مهارت و در طی یک ماجراجویی نقش هریسون فورد را تقلید می کند و سعی دارد تا نواقص فیلم را پنهان کند.
فیلم سولو: جنگ ستارگان نوعی ماجراجویی بسیار لذت بخش است که کاملا شایستگی این را دارد که نه تنها در دنباله های فیلم بلکه به صورت یک داستان فرعی به آن پرداخته شود. ران هاوارد کارگردانی آن را برعهده گرفته است. نفر بعدی حماسه ساز چه کسی خواهد بود؟ اسپیلبرگ؟ زمکیس؟
گروه فوق العاده بازیگران و تقلید بی دردسری از اپیزودهای چهارم و ششم این داستان به وسیله تیم نویسندگی لارنس و جاناتان کاسدان دیده می شود. باید به جاناتان کاسدان این اجازه داده شود تا به مشکلات داستانی پدرش و اضطراب فرویدی ورود کند.
سولو: جنگ ستارگان از یک ملاقات باشکوه و افسانه ای استفاده کرده است تا بهترین برومنس های(نزدیک شدن عاطفی شدید و غیر جنسی بین دو مرد ) سینما را شکل دهد: چوباکای خویشتن دار و یک خلبان یاغی بسیار خوشتیپ، هان سولو- آلدن ارنرایک اینقدر خوب بازی می کند که کاملا یاداور شجاعت و دلیری هریسون فورد است. یکی دیگر از بیومنس هایی که به ذهن می رسد: عشقی است که بین یک مرد و ماشین جریان دارد، یک خلبان بی پروا و پیکره ای از میلینیوم فالکون( فضاپیمای خیالی در فیلم جنگ ستارگان).
هان با بازی ارنرایک آدم حقه باز و جذابی است که مانند هر فرد دیگری در این سیاره بی رحم مورد ستم قرار گرفته است. او عاشق کیرا( امیلیا کلارک ) زیبا است که باهم نقشه می ریزند تا به مقامات رشوه دهند و بتوانند فرار کنند. هان موفق به فرار می شود اما کیرا نه، هان قسم می خورد تا روزی برگردد و او را پیدا کند. چند سال بعد او به یک خلبان با استعداد تبدیل شده است که به دلیل نافرمانی از ارتش امپراطوری خارج شده است و با یک دزد بدنام به نام توبیاس بکت ( وودی هارلسون )همکاری می کند، توبیاس بکت و دستیارش وال (تندی نیوتن )برای یک رئیس جنایتکار، دریدن وس( پائول بتانی ) کار می کنند. دو سارق بین کهکشانی بکت و دریدن نام دارند. امیدوارم این حدس درست باشد که تیم نویسندگی کاسدان سابقه همکاری با پینتر و داونانت، استوپارد و مارول را قبل از نوشتن این فیلم داشته است.
بعدها هان سولو با یک قاچاقچی قمارباز به نام لاندو کارلیسیان- با بازی بامزه ی دونالد گلوورد- آشنا می شود. لاندو صاحب میلنیوم فالکون است. لاندو امیدوار است که بتواند با کمک هان سفینه اش را قمار کند. فیبی والر-بریج صداپیشگی دروید L3-37 را برعهده دارد. مهم تر از همه این است که هان برای اولین بار در مقابل متحدین امپراطوری می ایستد. بخش شگفت انگیزیماجرا زمانی است که هان دوباره در یکی از مهمانی های دریدن با کیرا رو در رو می شود. از بین تمامی مهمانی هایی که در کهکشان برگذار شده کیرا مجبور به شرکت در یکی از آنها بوده است. هنوز بین آن دو عشق وجود دارد. اما کیرا دیگر آن دختر جوانی که هان می شناخت نیست، اکنون وی به زنی زیبا و قوی تبدیل شده است و همچنان زندانی «دریدن» است. آیا هان میتواند او را نجات دهد؟
یکی از مهم ترین اتفاقات ملاقات هان با چوبوکا است که با 190 سال سن همچنان یک جوان از نوع دوریان گری است. یک ارتش خشمگین هان را به گودال گل آلودی پرتاب می کند تا به دستان چوبوکا کشته شود. غرش های حیوان گونه ای که هان می کند نشان می دهد که کاملا چوبوکا را می فهمد. یکی از سرگرم کننده ترین لحظات مبارزه جنون آمیز بین آن دو است که هان تصمیم به آزادی چوبوکا می گیرد تا اورا به دوست و دستیار خلبانی خودش تبدیل کند.
سولو: جنگ ستارگان بخش های افسانه ای را به گونه ای دوباره بازسازی کرده است که بسیار آشنا به نظر می رسند: مثلا صحنه کویر و بازی های عجیبی که در میخانه شاهد آن هستیم. از نظر من این فیلم بسیار دوست داشتنی است. وقتی هاوارد کنترل چنین اثری را در دست داشته باشد فیلم به یکی از بهترین سرگرمی ها تبدیل می شود.
منبع: گاردین
مترجم: مهتاب عیوضی