جستجو در سایت

1400/01/03 00:00

تک تیرانداز؛ توجه به نیازهای مخاطب

تک تیرانداز؛ توجه به نیازهای مخاطب

  

تک تیرانداز، توجه به نیازهای مخاطب

تک تیرانداز ساخته علی غفاری، عناصر و ویژگی‌هایی را در خود دارد که سینمای ایران امروز به آن نیازمند است. تک تیرانداز در عین حال که بر پایه داستانی واقعی ساخته و پرداخته شده است اما خود را بی‌نیاز از توجه به سایر عناصر سینمایی ندانسته و به عبارتی به مخاطب کم‌فروشی نمی‌کند. کارگردان استرداد در اثر تازه خود، رویکردی را پیش گرفته است که هم با روایت زندگی یکی از قهرمانان جنگ تحمیلی سازگار است و هم می‌تواند مخاطب را تا انتها با خود همراه نگه دارد.

تک تیرانداز قهرمان و ضد قهرمان می‌سازد و برای انجام این کار وقت تلف نمی‌کند. هم شهید رسول زرین و هم فرمانده و تک تیرانداز عراقی در فیلم شخصیت پیدا می‌کنند و تقابل و کشمکشی را می‌سازند که تا پایان داستان کار می‌کند. انگیزه‌ها و اهداف هر دو طرف ماجرا نیز برای مخاطب ترسیم می‌شود و این باعث باورپذیری بیش از پیش این دوئل می‌شود. این ویژگی برای مخاطبی که از تماشای شخصیت‌های خاکستری در سینمای ایران اشباع شده است یک مزیت به حساب می‌آید.

اما ویژگی مثبت دیگر فیلم که مکمل پرورش قهرمان در اثر است، عنصر امید است. امید همان چیزی است که امروز به سختی می‌توان در آثار سینمای ایران اثری از آن یافت. اگرچه شخصیت عبدالرسول زرین در فیلم به شهادت می‌رسد اما پایان فیلم ناامید کننده نیست. شهید زرین در طول فیلم و به خصوص سکانس شهادت، در نبرد تن به تن مغلوب دشمن نمی‌شود و ماهرترین تک تیراندازها نیز از پس او برنمی‌آیند. نحوه شهادت او که مبتنی بر واقعیت نیز هست، حس غرور و شکست ناپذیری را در مخاطب زنده نگه می‌دارد و فیلم‌ساز چه نماهای اندازه و درستی از لحظه شهادت به مخاطب می‌دهد. پسر نوجوان فیلم نیز حضوری مؤثر و کنشمند دارد و قرار است که جایگزینی برای شهید شود و چه پایان خوب و امیدبخشی.

نماینده سینمای دفاع مقدس در جشنواره سی و نهم فجر با همه نقاط قوت‌اش، کاستی‌ها و اشکالاتی نیز دارد که یکی به اجرا باز می‌گردد و دیگری به فیلم‌نامه. در صحنه تقابل و دوئل تک تیرانداز ایرانی و عراقی در میانه میدان، هر دو نفر بارها در تیررس هم قرار گرفته و سر یکدیگر را نشانه می‌روند اما شلیک نمی‌کنند. چرا؟! درنگ زیاد و نمای نقطه نظری که فیلم‌ساز به مخاطب می‌دهد این پرسش را بارها برای او به وجود می‌آورد که چرا نمی‌زنند و دست آخر نیز این رسول زرین است که تیر می‌خورد. شاید اگر استتار دو شخصیت و یا نمای دوربین به گونه‌ای بود که سوژه‌ها در تیررس واضح یکدیگر قرار نمی‌گرفتند اجرای درست‌تری را شاهد بودیم. در سکانس شهادت رسول نیز این پرسش به وجود می‌آید که چرا نیروهای خودی یک نفر را تک و تنها به دل دشمن فرستاده‌اند؟ آن هم صیاد خمینی را که حفظ جانش بسیار ارزش دارد و این یک نفر چطور قرار است جان چندین اسیر را نجات دهد.

نکته دیگری که در خصوص تک تیرانداز به چشم می‌آید استفاده از بازیگرانی است که در یکی دو سال اخیر در نقش‌هایی مشابه ظاهر شده‌اند و استفاده مجدد از آنان با همان طراحی چهره و بازی‌ها، فیلم‌های گذشته را به یاد می‌آورد و این نکته مثبتی برای اثر به حساب نمی‌آید. این فیلم می‌توانست میزبان چهره‌های جدیدتری باشد. در مجموع تازه‌ترین محصول بنیاد روایت فتح اثری است قابل قبول در ژانر دفاع مقدس که یکی دیگر از زوایای مغفول مانده جنگ را برای مخاطب و به ویژه نسل جوان روشن می‌کند.