بازگشت عروسک اهریمنی

ترجمه اختصاصی سلام سینما
در فصل پایانی «احضار» تحت عنوان «آنابل به خانه میآید»، مانند شیروخطی با احساس مخاطب بازی می کند- احساساتی مانند ترس یا درماندگی. گری دابرمن در اولین تجربه کارگردانی خود به فرمولی که به خوبی در بخشهای پیشین عمل کرده بود نزدیک شده است، اما افزایش قابل توجهی در ویژگیهای احمقانه ژانر، که این فرنچایز اغلب از آنها دوری کرده است، مشاهده میشود. «آنابل به خانه میآید» حاوی توالیهای هراسانگیز تأثیرگذاری است، به ویژه با افزایش تنش با نزدیک شدن به انتهای اثر، اما این فیلم در نهایت بسیار مکانیکی و آشنا به نظر میرسد و به عنوان دنبالهای برای موارد پیشین دلسردکننده است.
این فیلم پس از وقایع احضار رخ میدهد و مکینا گریس در آن نقش جودی را ایفا میکند که دختر محققان شناختهشده امور ماوراءالطبیعه لورین (فارمیگا) و اد وارن (ویلسون) است. جودی به دلیل شغل پدر و مادرش در مدرسه شخصی تنها و منزوی است و تنها دوست او پرستار مهربانش مری الن (مدیسون آیسمن) است که وقتی شبها لورین و اد سر کار هستند از وی مراقبت میکند. جودی به همراه دوست طعنهزن خود دانیلا (کتی سریف) درمییابد که خانه وارنها توسط ارواح-از جمله آنابل عروسک شیطانی- تسخیر شده است.
«آنابل به خانه میآید» تلفیقی از سری فیلمهای «احضار»-که بر دنیای تحقیقات لورین و اد متمرکز هستند- و فیلمهای آنابل-که بر یک عروسک نفرینشده تمرکز دارند-ارائه میکند. متأسفانه فارمیگا و ویلسون به ندرت در فیلم ظاهر میشوند و خلاء جذابیت و ذکاوت وارنها به شدت در فیلم مشهود است.
دلیل محبوبیت نخستین احضار عشق واضح کارگردان جیمز ون به فیلمهای کلاسیک ژانر وحشت مانند جن گیر و تأکید بر هراس پیشرونده به جای وحشتهای ناگهانی و خون و خونریزی بسیار است. از این منظر، «آنابل به خانه میآید» تقریبا بازگشتی به دورههای پیشین محسوب میشود.
بحث درباره فضای مهآلود و هراسانگیز آنابل به خانه میآید آسان نیست. متن حزنانگیز و رازآلود آن بسیار با نخستین فیلمهای «احضار» همسو است. محدودیتهای آزاردهنده فرنچایز ناشی از خود آنابل هستند: نخستین بار که عروسک را میبینیم آزاردهنده به نظر میرسد، اما دابرمن گزینههای بسیاری برای ترساندن به موقع ما از آنابل در اختیار دارد.
منبع : اسکرین دیلی
مترجم : وحید فیض خواه