بن بست مروری نیمه تمام بر کارنامه درخشان بابک بیات

در مستند «بن بست» که فیلمی متوسط درباره یک اسطوره است، فیلمساز سعی کرده از خلال گفتوگو با همکاران بابک بیات، به تصویری از این آهنگساز نامدار دست یابد.
فیلمساز با نزدیک شدن به بابک بیات، اندوهِ ته نشین شده در روح و جان این هنرمند را ثبت کرده، کارگردان کمتر فرصت این را داشته تا از خلق هنری با بیات صحبت کند، این وظیفه را فیلمسازانی که با او همکاری کردهاند، (بهرام بیضایی یا سیروس الوند) به خوبی و درستی انجام میدهند اما بیات تنها به جملههایی کوتاه درباره روند خلق موسیقی اشاره کرده و از پرداختن به جزئیات پرهیز میکند.
شخصیت هنری بابک بیات و انبوه آثار درخشانی که پیش و بیشتر پس از پیروزی انقلاب اسلامی خلق کرد، جای کار بسیاری داشت، اما در فیلم کمتر به کودکی، یا خانواده بیات و علاقهاش به موسیقی اشاره میشود. شاید این پرهیز، از محدودیتهایی نشات گرفته که بیات داشته و فیلمساز به آن تن داده است.
در شکل فعلی، «بن بست» مروری نیمه تمام برکارنامهای درخشان است و فیلمساز مجبور شده از بسیاری ترانهها یا موسیقی فیلمها بگذرد. اشاره کوتاه به ترانه «فریاد زیر آب» یا موسیقی «مسافران» و «مرسدس» وجه تاریخی و مهمی دارند که خوشبختانه در این فیلم ثبت شده است. فیلم، میتوانست به تاثیر بابک بیات بر آهنگسازان پس از خود اشاره کند، و به این بپردازد که جنس موسیقی و ملودی کارهای او دیگر در آثار آهنگسازان تکرار نشده و منحصربهفرد باقی مانده است. کارگردان میتوانست به این موضوع بپردازد که چرا خوانندگانی با صدایی باکیفیت مانند مانی رهنما، حمید حامی و نیما مسیحا که کشف بابک بیات بودند در بازار موسیقی پاپ ایران جایگاهی نیافتند، بازاری که خوانندگان نازلی مانند «ماکان بند» یا نمونههایی از این دست سالهاست در آن مشغول فعالیت و برگزار کنسرت هستند.
«بن بست» که پس از درگذشت بیات ساخته شده، به سوگنامهای برای این هنرمند از دست رفته تبدیل شده است، در حالی که میشد فیلم را با تحلیل این کارنامه سترگ و نقش چندوجهی بیات، به یک پژوهش جدی درباره این هنرمند تبدیل کرد. از میان آنان که مقابل دوربین هستند، بهرام بیضایی به واسطه شخصیت خردمند و فرزانه خویش، عمیق صحبت میکند. فریدون شهبازیان بدون حسادت، از منظر یک آهنگساز به کار بیات نگاه کرده و سیروس الوند، کارنامه سینمایی بیات را درست تحلیل کرده، اما سهم فیلمساز در پژوهش و بازخوانی این پرونده قطور اندک است.
در میان تولیدات مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی در دهه ۸۰ آثار فراوانی را میتوان یافت که درباره مشاهیر ایران معاصر است، روندی که در دهه ۹۰ و پس از آن، متوقف یا کمرنگ شده است. ساخت فیلمهایی درباره بابک بیات، شهرام ناظری، ابراهیم اصغرزاده و مواردی از این دست، کوششهایی برای ثبت تاریخ معاصر و ستودنی بود. اما در دهه ۹۰ و پس از آن، مرکز کمتر به سراغ چهرههای شناخته شده، محبوب و مردمی رفت.
در شرایطی که اسناد تصویری درباره بزرگان موسیقی و هنر ایران، اندک است، «بن بست» دست کم بخشی از هنر و نبوغ یا حتی اندوهِ حاکم بر زندگی هنرمندی را ثبت میکند که بسیار زود از میان ما رفت. تماشاگر، پس از حدود بیست سال از درگذشت بیات، به یاد میآورد که بسیاری از ترانههایی که زیر لب زمزمه میکند یا موسیقی فیلمهایی، چون «شکار»، «عروس»، «طلسم»، «شاید وقتی دیگر» و ... کار بیات بوده است.
درگذشت ناگهانی بامداد بیات، فرزند بابک بیات در این روزهای تلخ، رخدادی غیرمنتظره بود که نام پدر را سر زبان انداخت، بعد از تماشای «بن بست» بیننده به دیدار دوباره پدر و پسر فکر میکند. در جهانی که از اندوه خبری نیست.