جستجو در سایت

1404/02/31 20:41
اختصاصی سلام سینما

نقد فیلم «بی سر و صدا» | مضمون به جای داستان

نقد فیلم «بی سر و صدا» | مضمون به جای داستان
فیلم «بی سر و صدا» با تغییر دولت موفق شد رنگ پرده سینما را ببیند. اما این فیلم با وجود شروع خوب نتوانست از سد مضمون‌زدگی عبور کرده و داستان منحصر به فرد خود را روایت کند.

اختصاصی سلام سینما - سینمای اجتماعی ایران فراز و فرودهای زیادی را تجربه کرده تا به امروز رسیده است. رونق یا عدم رونق سینمای اجتماعی ایران به شدت (و باید گفت متاسفانه) ارتباط مستقیمی با وضعیت سیاسی و نگاه دولت‌ها به سینما دارد.

وضعیت سینمای اجتماعی ایران

در دوره‌هایی که دولت‌های مستقر در پاستور و وزرای ارشاد آن‌ها نگاه بازتری به هنر و سینما داشتند و به واسطه این نگاه تعامل بهتری با فیلمسازان صورت گرفت، از دل این تعامل فیلم‌های بهتری هم ساخته شد که باعث شد سینمای ایران رشد و پیشرفت قابل توجهی داشته باشد. اما در برخی مواقع هم فضای سیاسی و اجتماعی به دلایل مختلف بسته شده و این بستگی فضا تاثیر خودش را بر روی سینمای ایران گذاشته و باعث شده فیلم‌های این حوزه دچار اُفت کیفی شدیدی شوند. موضوع دیگری که سینمای اجتماعی ایران همیشه با آن دست به گریبان بوده مسئله توقیف و سانسور سلیقه‌ای و سیالی است که دوره به دوره و در دولت‌های مختلف متفاوت است.

یک فیلم ممکن است در یک دولت توقیف شود اما با تغییر دولت بدون هیچ دردسری مجوز اکران بگیرد. در همین سال گذشته فیلم‌هایی مانند «رکسانا»، «پیرپسر» و همین «بی سر و صدا» که جز فیلم‌های توقیفی در دولت قبل بودند در این دولت مجوز اکران گرفتند. یقیناً چنین ممیزی سلیقه‌ای و بدون ضابطه‌ای هر فیلمسازی را دچار سردرگمی می‌کند و به او اجازه نمی‌دهد سراغ ساخت سوژه‌هایی که جامعه با آن درگیر است برود. شاید اگر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی قوانین دقیق و بدون تغییری برای ممیزی‌ها طراحی می‌کرد تا این اندازه شاهد اعمال نظر سلیقه‌ای افراد و اشخاص مختلف بر روی فیلم‌ها نبودیم.

«بی سر و صدا» هم با تغییر دولت بدون مشکل خاصی اکران شد تا یک بار دیگر مشخص شود اکران یک فیلم هیچ مشکلی در کشور ایجاد نمی‌کند و برعکس می‌تواند باعث وفاق و همدلی بیشتر بین سیاست مداران و هنرمندان شود. 

مضمون به جای داستان در فیلم بی سر و صدا

مجیدرضا مصطفوی پیش از ساختن «بی سر و صدا» با ساخت فیلم‌های «آستیگمات» و «انارهای نارس» علاقه خود را به سینمای اجتماعی نشان داده بود. برای همین هنگام ساخت «بی سر و صدا» همه تجربه خود از دو فیلم قبل را جمع کرد تا یک فیلم خوش ساخت و قابل دفاع بسازد. «بی سر و صدا» خوب شروع می‌شود.

سکانس حمله ملخ‌ها اجرای درجه یک و سطح بالایی دارد و تماشاگر را مشتاق تماشای یک فیلم ملتهب که قرار است با طرح موضوعی حساسیت برانگیز ذهن او را دچار چالش کند نگه می‌دارد. اما مشکل دقیقاً بعد از این سکانس اتفاق می‌اُفتد. فیلم به جای این که به التهاب سکانس آغازین اضافه کند و تماشاگر را به دل یک درام ملتهب ببرد با طرح قصه‌ای نه چندان جذاب آب سردی بر پیکر او می‌ریزد و گیج و سردرگم از تماشای داستانی تکراری به بیرون از سالن سینما هدایت می‌کند.

بزرگ ترین آفت «بی سر و صدا» مضمون زدگی آن است. فیلم قرار است راوی داستان زندگی یک مرد ساده و خوب بنام سیامک باشد که توسط عده‌ای آدم ریاکار و دروغگو محاصره شده است. نویسندگان در جای جای فیلم این مضمون را فریاد می‌زنند تا مبادا تماشاگر فراموش کند دارد قصه یک مرد ساده و بی ریا بنام سیامک را تماشا می‌کند. هم مژگان همسرش به او می‌گوید که ساده است و هر کس که از کنار او رد می‌شود چیزی را در پاچه او فرو می‌کند و هم راننده محل نگهداری اُلاغ‌ها او و پسرش را افراد بی سر و صدا (و بی‌عرضه‌ای) می‌داند که که می‌شود به راحتی سر آن‌ها شیره مالید. رفیع هم مدام روی این موضوع که سیامک در زندگی‌اش به جایی نرسیده تاکید دارد تا تماشاگر این مضمون گل درشت فیلم را فراموش نکند.

فیلم بی سر و صدا عاشقانه‌ای ناکام

از طرف دیگر ماجرای عاشقانه پسر سیامک سمیر با دختر صاحب سیرک لیلا با هیچ چسبی به داستان اصلی که ماجرای گم شدن اُلاغ‌ها و وضعیت سیامک است نمی‌چسبد و ساز جدگانه‌ای می‌زند.

کارگردان قصد داشته از این خط قصه فرعی برای پررنگ کردن مضمون فیلم استفاده کند و بگوید حتی پسر سیامک هم برای او نصیحت‌هایش ذره‌ای ارزش قائل نیست. اما چون زمینه چینی مناسبی برای این داستان عاشقانه صورت نگرفته و تماشاگر هیچ پیش زمینه‌ای از چرایی شکل گیری چنین عشقی ندارد این داستان فرعی هم ابتر می‌ماند و نمی‌تواند کمکی به پیشبرد بهتر ماجراهای فیلم بکند. برای همین ضعف‌های آشکار فیلمنامه هم هست که عصیان پایانی سیامک نه تنها تماشاگر را سر ذوق نمی‌آورد بلکه به قدری بی منطق است که تماشاگر از خودش سوال می‌کند چرا آدم بی‌عرضه‌ای با مختصات سیامک باید دست به چنین کاری بزند.

در «بی سر و صدا» اُلاغ‌ها نقش بیشتری در پیشبرد داستان دارند و از فیلمی که اُلاغ‌ها در آن مهم تر از آدم‌ها هستند نمی‌توان توقع چندانی داشت. شاید اگر آدم‌ها برای مصطفوی به اندازه اُلاغ‌ها مهم بودند او وقت بیشتری می‌گذاشت تا نشان دهد سیامک چگونه با شنیدن خبرهای شوکه کننده دور و برش متحول شده تا دست به عصیان بزند و همه چیز را به هم بریزد. 
 

نویسنده | مازیار وکیلی


فیلم های مرتبط
افراد مرتبط
فرشته حسینی

فرشته حسینی در ۶ اردیبهشت ۱۳۷۶ از پدر و مادری مهاجر و افغانستانی‌تبار در تهران در خانواده‌ای پرجمعیت زاده شد. او بازیگری را زیر نظر اساتیدی همچون اصغر محبی، مهتاب نصیرپور و محمد رحمانیان آموخت و فعالیت هنری‌اش را زمانی که تنها ۹ سال سن داشت با تئاتر آغاز کرد.

فرشته حسینی همسر نوید محمدزاده(بازیگر) است.

«یلدا»، «سونامی»، «شکستن همزمان بیست استخوان»، «هفت و نیم»، «دسته دختران» و ... از جمله فیلم‌هایی است که فرشته حسینی در آن نقش آفرینی کرده است.

مهران غفوریان
مهران غفوریان متولد 1353 در تهران است. وی فارغ التحصیل رشته نقاشی است. او فعالیت سینمایی خود را د...
پیمان معادی
پیمان معادی کارگردان، بازیگر و فیلمنامه نویس ایرانی آمریکایی متولد 9 تیرماه 1349 در نیویورک سیتی ...
هانیه توسلی
هانیه توسلی متولد 14 خرداد 1358 ، در همدان، بازیگر است. او دیپلم علوم تجربی دارد و از دانشگاه آزا...
ارسال دیدگاه
captcha image: enter the code displayed in the image