جستجو در سایت

1404/04/26 16:05

چگونه حسین دهباشی از زخم‌خورده سانسور به حامی آن تبدیل شد؟

چگونه حسین دهباشی از زخم‌خورده سانسور به حامی آن تبدیل شد؟
این‌که حسین دهباشی از دیدن یک فیلم حتی عصبانی شده باشد کاملا معقول است اما نحوه برخورد او، نشان‌دهنده حمایت او از گسترش سانسور در سینمای ایران است!

اختصاصی سلام سینما - کمال نادری مطلق: شروع ماجرا اصلا غیرمعقول نیست: یک نفر فیلمی را دیده و نپسندیده (حتی از دیدن آن خشمگین شده) و خشم خود را در قالب یک توییت بیرون ریخته است. با این وجود می‌توان با لحنی مودبانه این خشم را ابراز کرد؛ می‌توان حتی با وجود برون‌ریزی عصبانیت در قامت یک شخصیت فرهنگی باقی ماند؛ و البته می‌توان از تماشای یک فیلم حتی دل‌چرکین شد اما از سانسور حمایت نکرد. در توییت غیرمنتظره حسین دهباشی علیه فیلم «پیرپسر» (اکتای براهنی) هیچ‌کدام از این موارد به چشم نمی‌خورد.


بیشتر بخوانید:

حمله عجیب و تند حسین دهباشی به فیلم پیرپسر و وزارت ارشاد


نکته عجیب این است که خود دهباشی پیش از این طعم سانسور و توقیف را چشیده است اما اکنون از گسترش سانسور در فضای فرهنگی مملکت حمایت می‌کند. در دوره‌ای که جریان سینمای زیرزمینی در ایران هر روز دارد دستاوردهای تازه‌ای را به دست می‌آورد و این‌گونه سازوکار رسمی همراه با سانسور را به حاشیه می‌راند (جریانی که اساس شکل‌گیری‌اش یکی از نتایج سازوکار محدودکننده سینمای ایران بوده)، راه رویارویی با این جریان اوج‌گیرنده هر چه باشد سانسور بیشتر نیست اما انگار آقای دهباشی بعد از دیدن فیلمی که عصبانی‌اش کرده هیچ راهی جز این به ذهنش نمی‌رسد. نویسنده این توییت اکران فیلمی مثل پیر پسر را به پروژه نفوذ مرتبط دانسته است اما در مورد ایده‌ای که قطعا باعث فراری‌شدن تعداد بیشتری از مملکت و پناه‌بردن افراد دیگری به حوزه آزادتر سینمای زیرزمینی خواهد شد (علاوه بر تبعات دیگری که ممکن است به همراه داشته باشد) چه می‌توان گفت؟ آیا چنین رویکردی در راستای منافع نگاه رسمی است یا علیه آن؟ اگر اتهام‌زدن این‌قدر راحت باشد، نمی‌شود هر ایده‌ای که از دید ما علیه منافع کلان است را بخشی از پروژه نفوذ بدانیم؟

با این وجود، وقوع چنین اتفاقاتی در نهایت امر فرخنده‌ای است. پرده‌ها کنار می‌روند و ماهیت‌ها آشکار می‌شوند. می‌توان فهمید چه کسانی واقعا طرفدار آزادی بیان هستند و چه آدم‌هایی فقط تا آن‌جا که منافع شخصی‌شان ایجاب کند از آن حمایت می‌کنند. می‌توان درک کرد که کدام افراد واقعا به برخی از مشکلات و شرایط موجود معترض‌اند و کدام‌ها در ذات خود از آن شرایط حمایت می‌کنند (اما ژست مخالفت می‌گیرند). می‌توان متوجه شد که چه افرادی واقعا فعال «فرهنگی» هستند و چه کسانی، پایش که بیفتد، از پرتاب‌کردن ناسزا و توهین و اتهام به سمت دیگران ابایی ندارند.

آدم‌ها تغییر می‌کنند. این تغییر ممکن است مثبت یا منفی باشد. اما در مواردی شاید اساسا تغییری در کار نباشد. شاید هر آن‌چه می‌بینیم تنها برون‌ریزی چیزی باشد که پیش از این مخفی مانده بود!


ارسال دیدگاه
captcha image: enter the code displayed in the image