جستجو در سایت

1404/04/26 14:20

نقد سریال از یاد رفته؛ روابط پنهانِ انسان‌ها تنیده در تنش‌های اجتماعی + داستان قسمت اول

نقد سریال از یاد رفته؛ روابط پنهانِ انسان‌ها تنیده در تنش‌های اجتماعی + داستان قسمت اول
در داستان سریال «از یاد رفته» موضوع اکتساب قدرت امری عینی در خانواده‌ای ایرانی است؛ موردی که پیش از این نیز در مجموعه‌های نمایشی نشان داده شده بود.

اختصاصی سلام سینما - فاطمه فریدن: سریال «از یاد رفته» یکی از سریال‌های اجتماعی جدید در شبکه نمایش خانگی است. سریالی که از همان قسمت آغازین نشان می‌دهد با بهره‌گیری از ریتم پرشتابِ تدوین و داستانی پرتنش، قدرت درگیر کردن مخاطبان تا پایان آن را دارد.


بیشتر بخوانید:

نظر مخاطبان درباره قسمت اول سریال از یاد رفته چه بود؟


 

داستان‌های اجتماعی از جنس نیک‌نژاد

برزو نیک‌نژاد سابقه‌ای طولانی در کارگردانی سریال‌هایی در قالب اجتماعی دارد. آثاری که به واسطه انتخاب ایده‌های خوب غالبا با مخاطبان کثیری ارتباطی عمیق گرفته است. این مورد سبب شده تا این کارگردان تسلطی کافی بر هنجارهای اجتماعی داشته باشد و رگ خواب تماشاگر را بشناسد. نیک‌نژاد سال‌های متمادی با ساختن مجموعه‌های طنزِ اجتماعی در تلویزیون و فیلم‌های سینمایی که درون‌مایه‌هایی از ناهنجاری‌های رایج در اجتماع را به نمایش می‌گذاشتند، هوشمندانه مسیر اصلی کارش را یافت. مسیری که در نهایت به نمایشی از چالش‌های درونی انسانی و دست و پنجه نرم کردن آدم‌های جامعه با معضلات متعدد پیش روی‌شان ختم شد. انسان‌هایی از جنس مردم عادیِ جامعه امروز که برای تحقق آرزوهایشان باید رنج‌های بسیاری  متحمل شوند. چنین مواردی گاه به زبان طنز و گاهی در فضایی جدی به شکل  داستان‌های جمعی مطرح شد و در اغلب مواقع به دل مخاطبان این نوع آثار نشست. آثاری مانند «دودکش»، «دوزیست»، «زاپاس» و سریال «مرداب» که هر یک به نوعی مسائل مرتبط با انسان را بازگو می‌کردند.

شمایلی از قهرمانانِ تنها و شرور

در بررسی شخصیت‌های سریال بیش از موردی به این نکته دست می‌یابیم که هر یک از آنان حکم قهرمانی شکست‌خورده را دارد. قهرمان‌هایی که گویی همواره در پی کسب قدرت بوده‌اند و همیشه در برهه‌هایی از زندگی‌شان آسیب‌های بزرگی دیده‌اند.

اسماعیل ادیبی (حسین محجوب) صاحب دم و دستگاه شرکت ساختمانی ادیبی در این سریال نقش بزرگِ خاندان را دارد. مردی که بازگشت دوباره‌اش به زندگی، او را مجدد به پایداری در اخلاقیات و بازنگری سوابق زیسته‌اش سوق داده است. سوابقی که از نگاه سایرین و به‌خصوص عروسش نوشین چندان مثبت نیست.

شهاب (سینا مهراد) که کارگران ساختمانی او را مهندس خطاب می‌کنند، یکی از شخصیت‌های مظلوم داستان است که بی‌خبر از همه‌چیز باید در مسیری ناشناخته گام بگذارد. شهاب باید به واسطه اطلاعاتی که به دست می‌آورد، چگونگی اصل و نسب واقعی‌اش را ردیابی کند. سوالات شهاب از مادرش نوشین (آزیتا حاجیان) درباره اصالت خانوادگی‌اش همیشه بی‌پاسخ مانده و او را در این وادی گیج و سرگردان کرده است. نوشین یک سری جواب‌های تکراری تحویل شهاب می‌دهد که پاسخگوی نیازهای ذهنی او نیست. در این میان تنها کسی که انگار زبان به حقیقت می‌گشاید و ظاهر غلط‌اندازی دارد، شخصیت نریمان (مجید مظفری) است. نریمان غیرمستقیم شهاب را از وارد شدن به این مهلکه مطلع می‌کند؛ کاری که دیگران جسارت انجام دادن‌اش را ندارند.

در مقابل شهابِ از همه‌جا بی‌خبر، بهزاد (فرهاد اصلانی) و آرش (حمیدرضا آذرنگ) قهرمان‌های پوشالی داستان‌ حضور دارند که فکر و ذکرشان مرگ اسماعیل و رسیدن به مسند قدرت است. خوش و بش کردن و کَل انداختن‌های این دو نفر نیز اغلب در جهت دستیابی به دارایی‌های ادیبی و موجودی شرکتی است که آن‌ها همه‌اش را بخشی از حق واقعیِ خودشان می‌دانند. این دو کاراکتر از ابتدا نشان می‌دهند که پنهان‌کاری‌ها و دغلبازی‌هایشان برای محقق شدن خواسته‌هایشان پایانی ندارد و این مورد را صرفا در خنده‌ها و خوشی‌هایشان مخفی می‌کنند.

در کنار این مدل کاراکترها، پریسا (پردیس احمدیه) شخصیتی غیرمذکر و درعین‌حال غیرمنفعل است. دختری که دور از چشم مادرش به ماموریت پدربزرگ (اسماعیل) در ردیابی نوه‌اش جامه عمل می‌پوشاند. پریسا نیز در جانبِ شخصیت‌های دیگر، دختری تنها اما قائل به اراده ذاتی خویش است و بدون اجازه گرفتن از پدر و مادرش در این راه استوار قدم برمی‌دارد.

در داستان این سریال نیز موضوع اکتساب قدرت امری عینی در خانواده‌ای ایرانی است. موردی که پیش از این نیز در مجموعه‌های نمایشی به طریقی نشان داده شده بود. چیزی که از بیرونِ خانه ریشه می‌گیرد و ناگهان به مسأله‌ای مهم در میان اعضای یک خانواده تبدیل می‌شود. فرآیندی دراماتیک که طبیعتا تماشاگران به دیدن‌ دوباره‌اش تمایل دارند.


اخبار مرتبط
ارسال دیدگاه
captcha image: enter the code displayed in the image