سفر تیره و بیرحمانه ونسا کربی در قلب آمریکای فراموششده

در «شب همیشه میآید» (Night Always Comes)، ونسا کربی نقش «لینت» را ایفا میکند؛ زنی که زندگیاش در حاشیه پورتلند اورِگُن سرشار از ناکامی و رنج بوده است. او در خانهای فرسوده که از کودکی در آن بزرگ شده، همراه با مادر بیمسئولیتش دورین (با بازی جنیفر جیسون لی) و برادر نیازمند مراقبتش کنی (زک گاتساگن) زندگی میکند. امید تازهای زمانی شکل میگیرد که لینت موفق میشود صاحبخانه را راضی کند خانه را با قیمتی منصفانه به خانواده بفروشد.
با این حال، بر اساس رمان ویلی ولاوتین، از همان آغاز روشن است که این رؤیا به واقعیت نمیپیوندد. فیلم با تصویری خونین و درمانده از لینت مقابل همان خانه شروع میشود، و مسیر رسیدن او به این نقطه، محور روایت است. فیلمنامه سارا کنراد هرچند انگیزههای قهرمان را مشخص میکند، اما با تاکید بیش از حد بر گذشته تاریک لینت، بخشهایی از ظرفیت بازیگری کربی را هدر میدهد.
در یکی از صحنههای آغازین، دورین نهتنها برای امضای اسناد خرید خانه حاضر نمیشود، بلکه با ۲۵ هزار دلار پیشپرداخت فرار کرده و یک خودروی جدید خریده است. این خیانت، لینت را به سفری شبانه و پرخطر برای بازپسگیری پول تا صبح روز بعد میکشاند؛ سفری که او را به مکانهای تاریک و شخصیتهای پرخطر پورتلند میبرد، از بارهای کثیف و آپارتمانهای لوکس گرفته تا گاراژهای خلافکاران و فروشگاههای دستدوم.
فیلم با وجود بهرهگیری از لوکیشنهای واقعی و صحنههای اکشن مهیج، گاهی از ریتم میافتد و تعلیق لازم را حفظ نمیکند. برخی پلانها بیش از حد طولانی میشوند و پایانبندی، با وجود نمایش تصویری قدرتمند از کربی، فاقد غافلگیری و عمق روایی است.
«شب همیشه میآید» از ۱۵ اوت در نتفلیکس پخش میشود و اگرچه بهواسطه نقشآفرینی تمامقد کربی ارزش تماشا دارد، اما در مجموع اثری «خوشساخت اما کمرمق» به شمار میآید.