جستجو در سایت

1404/07/06 11:39

از هیچکاک تا فون‌تریه؛ کارگردان‌های بزرگ سینما که بازیگرها را به مرز فروپاشی رساندند

از هیچکاک تا فون‌تریه؛ کارگردان‌های بزرگ سینما که بازیگرها را به مرز فروپاشی رساندند
در بسیاری از فیلم‌های به یادماندنی سینما، صحنه‌هایی هست که تماشاگر را میخکوب می‌کند، اما پشت این بازی‌های چشمگیر، داستان‌هایی از فشار روانی سنگین، تمرین طاقت‌فرسا و رقابت ساختگی میان بازیگرها پنهان است.

اختصاصی سلام سینما - مهین بهزادی: در بسیاری از فیلم‌های به یادماندنی سینما، صحنه‌هایی هست که تماشاگر را میخکوب می‌کند، اما پشت این بازی‌های چشمگیر، داستان‌هایی از فشار روانی سنگین، تمرین طاقت‌فرسا و رقابت ساختگی میان بازیگرها پنهان است. از هیچکاک و پرمینگر تا کوبریک، فون‌تریه و آرنوفسکی، کارگردان‌های بزرگ بارها شیوه‌هایی به کار بسته‌اند که بازیگرها را تا مرز فروپاشی عصبی می‌برد و همه این تلاش‌ها برای آن است که واکنش‌هایی نزدیک به واقعیت و سرشار از احساس، روی پرده سینما خلق شود.

***

دارن آرنوفسکی کارگردان آمریکایی، در گفت‌وگویی به مناسبت پانزدهمین سالگرد ساخت فیلم «قوی سیاه» با دو بازیگر مطرح این اثر، ناتالی پورتمن و میلا کونیس، تصویری روشن از پشت صحنه پرتنش این فیلم ستایش‌شده ترسیم می‌کند. «قوی سیاه» داستان بالرینی جوان به نام نینا را روایت می‌کند که برای نقش اصلی باله دریاچه قو، فشار روانی و جسمی طاقت‌فرسایی را از سر می‌گذراند به حدی که مرز بین واقعیت و توهم برایش فرو می‌پاشد. آرنوفسکی در این گفت‌وگو توضیح داد که برای برانگیختن واکنش‌های واقعی، به عمد رقابتی ساختگی بین دو بازیگر اصلی آن ایجاد کرد. در این گفت‌وگو پورتمن از تمرین‌های بی‌وقفه و فرساینده گفت و کونیس از روند دشوار آماده‌سازی نقش خود. این نمونه نشان می‌دهد که چگونه کارگردان‌های بزرگ، بازیگرها را از جنبه‌های روانی و جسمانی به چالش می‌کشند تا به خلق صحنه‌هایی فراموش‌نشدنی در سینما دست پیدا کنند. 
در این نوشته نگاهی می‌اندازیم به نام‌آورترین این تجربه‌ها و شگردهایی که پشت برخی از بزرگ‌ترین صحنه‌های سینما نهفته است. موضوعی که در تاریخ سینما بارها تکرار شده و در این نوشته بر نام‌آشناترین نمونه‌هایش درنگ می‌کنیم.

آلفرد هیچکاک: وحشت در پشت پرده

آلفرد هیچکاک کارگردان پرآوازه انگلیسی بارها بازیگرها را به چارپایانی تعبیر کرده که باید هدایت شوند. روایت‌های پشت صحنه نیز از وسواس‌های کنترل‌گرایانه این کارگردان خبر می‌دهند. تیپی هدرن ستاره فیلم‌های «پرندگان» و «مارنی» در کتاب خاطرات و گفت‌وگوهای بسیار از جمله با بی‌بی‌سی و در کتاب Tippi: A Memoir آشکار کرد که هیچکاک برای ایجاد ترس واقعی نه تنها برداشت‌های پرخطر با پرندگان زنده را بارها تکرار کرد بلکه در زندگی شخصی نیز با ورود به زندگی خصوصی‌اش پیوسته قصد تسلط بر او را داشته است. 
یکی از مشهورترین صحنه‌هایی که هدرن از آن یاد می‌کند اتاق زیرشیروانی فیلم «پرندگان» است. قرار بود این صحنه با پرنده‌هایی مکانیکی گرفته شود اما هیچکاک ناگهان تصمیم گرفت از پرنده‌های واقعی استفاده کند. تیپی هدرن در این برداشت‌ها آسیب‌های فراوان دید و شوک عصبی شدیدی را تجربه کرد. او بعدها گفت این تجربه برایش یک فروپاشی کامل عصبی بود، به قدری که سال‌ها بعد نیز از روایت آن وحشت داشت. هیچکاک همچنین گاهی به یک بازیگر حمله می‌کرد تا او را از نظر روانی فرسوده کند و واکنش دلخواهش را بگیرد. روشی که هدرن بارها آن را از سر گذراند.


اتو پرمینگر: انضباطی که به آزار منجر شد

اتو پرمینگر کارگردان امریکایی-اتریشی‌ فیلم‌های مشهوری چون «بانی لیک گم شده» به سخت‌گیری شهرت داشت اما بسیاری از بازیگرهای که با او کار کردند این سخت‌گیری را رفتاری آزارگرایانه توصیف کرده‌اند. جین سیبرگ بازیگر آمریکایی مشهور در دهه ۱۹۵۰ هنگام همکاری در فیلم «ژان مقدس» چنان زیر فشار روانی رفت که دوست‌های نزدیکش گفتند این تجربه تکه‌ای از پازلی بود که سال‌ها بعد منجر به بحران‌های روانی در او شد. 
روش پرمینگر بیشتر شامل فریادهای پیاپی، تکرار بی‌پایان برداشت‌ها و تحقیر آشکار بود. تام ترایون بازیگر آمریکایی در گفت‌وگو با روزنامه «گاردین» درباره فیلم «کاردینال» نقل کرده پرمینگر او را چنان خرد کرد تا به فرسودگی واقعی برسد، تا آنجا که خودش تا سال‌ها بعد نتوانست فیلم را دوباره ببیند. در کارهای دیگر نیز بازیگرها گزارش می‌دادند که کوچک‌ترین لغزش به سرزنش‌‌ در مقابل دیگر عوامل می‌انجامید و فشار روانی چنان بالا می‌رفت که برخی در زمان فیلمبرداری دچار اضطراب سنگین و بی‌خوابی می‌شدند.


استنلی کوبریک: کمال‌گرایی با چاشنی بی‌رحمی

استنلی کوبریک کارگردان نامدار آمریکایی در فیلم «درخشش»، شلی دووال را برای صحنه‌های گوناگون گاه بیش از صد بار واداشت تا به حالی عصبی و درمانده برسد. دووال در گفت‌وگو با «هالیوود ریپورتر» و در مستند Room 237 گفت این شیوه باعث شد در زمان تولید پیوسته گریه کند و از نظر روانی فرسوده شود.
کوبریک برای هر صحنه کوچک کنترلی دقیق بر نور، زاویه دوربین، حرکت بازیگر و حتی آهنگ و ریتم گفت‌وگوها داشت. دووال می‌گوید صحنه‌ای با چند جمله ساده ممکن بود بارها با دگرگونی اندک در نور و حرکت دوربین تکرار شود. شدت این تکرارها تجربه‌ای نزدیک به فروپاشی روانی برای او پدید آورد. با این همه او تاکید داشت که رابطه شخصی‌شان دشمنانه نبود و آنچه رنجش می‌داد شدت بی‌رحمی در شیوه کارگردانی کوبریک بود. 


لارس فون‌تریه: نابغه‌ای با اتهام آزار و تعرض

لارس فون‌تریه کارگردان دانمارکی در فیلم «رقصنده در تاریکی» فضایی پدید آورد که بیورک خواننده و بازیگر ایسلندی آن را ناایمن و آزاردهنده توصیف کرد. او در بیانیه‌ای در سال ۲۰۱۷ گفت فون‌تریه با تحقیر، وسواس‌های کنترل‌گرایانه و حتی آزار جنسی او را تحت فشار قرار داد تا به ثبت واکنش‌هایی واقعی از او در مقابل دوربین دست پیدا کند.
در زمان فیلمبرداری، بیورک بارها ناچار شد صحنه‌هایی با شدت عاطفی بسیار بالا اجرا کند تا جایی که چند برداشت پیاپی او را تا مرز اشک و خشم برد. فون‌تریه با دگرگون کردن پیوسته فیلمنامه و دستور صحنه، حس ناامنی و عدم کنترل را در بازیگر بالا می‌برد تا از او واکنشی طبیعی و به شدت احساسی بگیرد.

***

همه این فیلمسازها در یک ویژگی مشترک‌اند؛ آنها برای رسیدن به بازی واقعی، حاضر ‌شدند بازیگرها را به سر حد جنون و فروپاشی روانی برسانند. این فشار می‌تواند به شکل رقابتی ساختگی میان بازیگرها، تحقیر یک بازیگر در مقابل ده‌ها چشم و یا تکرار پایان‌ناپذیر برداشت‌های یک صحنه باشد. نتیجه این شگردها در بسیاری از نمونه‌ها صحنه‌هایی خیره‌کننده است، اما با این همه بهای انسانی آن و زخم‌های روانی و بدنی که بر روان و تن بازیگرها می‌نشیند غیرقابل انکار است.

مهین بهزادی

متولد ۱۳۷۱. فارغ‌التحصیل رشته ادبیات نمایشی. علاقه‌مند به سینما، تئاتر، نقاشی. آغاز فعالیت حرفه‌ای از سال ۱۳۹۶.


اخبار مرتبط
ارسال دیدگاه
captcha image: enter the code displayed in the image