عزیز (رضا کیانیان) و آتیه (رویا نونهالی) | آتش زیر خاکستر

زنده شدن عشق کهنه از نظر احساسی تاثیر متفاوتی با نمایش عشق نوپا دارد. اگر در دومی با نوعی شور و حرارت روبهروییم (حتی اگر در دوره پیری رخ دهد) در اولی غبار زمان نوعی طمانینه و پختگی به آن میبخشد. همچنین بازگشت عواطف قدیمی تقریبا همیشه با نوعی حسرت همراه است. علی رفیعی در «ماهیها عاشق میشوند» درست روی همین عواطف دست میگذارد. عزیز، پس از بازگشت به زادگاهش، با آتیه روبهرو میشود؛ زنی که زمانی توسط عزیز رها شده بود. تصویری که از عزیز میبینیم چیزی بین حسرت و امید است. آتیه هم دوگانگی مشابهی دارد: هم طعم شیرین گذشته دور را فراموش نکرده است و هم زخم همان گذشته را بر جان دارد. رفیعی در این فیلم تحسینشدهاش نشان میدهد که عشق چیزی فراتر از یک هیجان زودگذر است؛ نیرویی عمیق است که هر چقدر فکر کنیم از آن گذشتهایم، از ما نمیگذرد! در شرایطی که زمان محدود است، آیا چنین روابطی فرصت دوبارهای پیدا میکنند؟ فیلم پاسخی قطعی به این پرسش نمیدهد هر چند این واقعیت را به ما گوشزد میکند که اگر از این فرصتها استفاده نکنیم، شاید هیچگاه امکان دوبارهای پیدا نکنیم. پس در هر شرایطی، هر چقدر هم بازگشت دردناک باشد و احتمال موفقیت پایین، بهترین راه تلاش است و زندگی در زمان حال.