وقتی در فرانکنشتاین گیرمو دل تورو خشونت و ظرافت در یک بدن همزمان وجود دارند
.jpg?w=1200&q=75)
گیرمو دل تورو با اقتباس جذاب خود از رمان «فرانکنشتاین» (Frankenstein) مری شلی به جشنواره ونیز آمد و بار دیگر ثابت کرد که چرا فیلمساز محبوبی است. او با روایت جدید خود از هیولای فرانکنشتاین، به این داستان کلاسیک و گوتیک بعد جدیدی بخشیده است.
گیرمو دل تورو که پیشتر با (Pan's Labyrinth) و (Shape of Water) شناخته شده، درباره «فرانکنشتاین» میگوید: «این یک فیلم هیولا نیست، بلکه داستان معنای انسان بودن است.» در این اقتباس، اسکار آیزاک نقش دکتر ویکتور فرانکنشتاین و جیکوب الوردی نقش موجود را ایفا میکنند. دل تورو حضور الوردی را تحسین میکند و میگوید حرکات او «ظرافت بالهای» دارد و نشاندهنده زیبایی و خشونت در همزمان است.
فیلم با طراحی تولید دقیق و موسیقی شاعرانه آلکساندر دسپلات، جهانی منحصر بهفرد خلق کرده که دل تورو آن را «کنسرت گوتیک درباره تنهایی» مینامد. او ادامه میدهد: «این فیلم هم خشن است و هم ظریف. شاید نکته همین باشد که هر دو میتوانند در یک بدن وجود داشته باشند.»
با وجود بازخوردهای متفاوت در جشنوارههای ونیز و تلوراید و امتیاز ۸۱٪ در راتن تومیتوز، «فرانکنشتاین» بهعنوان یکی از نامزدهای جدی جوایز سال جاری از سوی نتفلیکس معرفی شده است. دل تورو همچنین به جامعه سینما وفادار مانده و هر یکشنبه با دیگر کارگردانها جمع میشود، نقاشی میکند و از گفتوگوهای صنعتی دوری میورزد.
«فرانکنشتاین» داستان موجودی است که خلق و سپس رها شده، اما همزمان روایت امید و امکان عشق در جهانی است که آن را پس میزند. دل تورو میگوید: «مردم فکر میکنند هیولاها ترسناک هستند، اما آنها فقط در جهانی تلاش میکنند که عاشقشان نیست، زنده بمانند.» موجود فیلم، هم ترسناک و هم لطیف است و شاید سرانجام، همانند سازندهاش، عشقی که شایسته آن است را پیدا کند.