نیکی کریمی سرصحنه فیلمبرداری «دسته دختران» آسیب دید
به گزارش سلام سینما بخشی از مصاحبهی نیکی کریمی بازیگر، کارگردان و تهیه کننده مطرح سینما را، با خبر آنلاین را باز نشر کردیم.
- موافقید از «آتابای» شروع کنیم؟ از شانس بد، فیلم خوبتان خورد به روزهای سخت کرونا. بیشتر از یک سال از موفقیت چشمگیرش در جشنواره فجر گذشته. بالاخره چه تصمیمی برایش دارید؟ اکران آنلاین یا انتظار برای پایان کرونا؟
این موضوع برای همه فیلمهای سال پیش اتفاق افتاد. سینماها تعطیل بودند و نتوانستیم فیلمهایمان را اکران کنیم.
خودم هم خیلی به این موضوع فکر میکنم و واقعا تصمیمگیری راجعبه آن سخت است. خیلی دوست دارم «آتابای» در سینما اکران شود و امیدوارم که شرایط درست شود. به هرحال تا یک جایی میتوانم مقاومت کنم و از آنجا به بعد را نمیدانم.
خودم هم خیلی به این موضوع فکر میکنم و واقعا تصمیمگیری راجعبه آن سخت است. خیلی دوست دارم «آتابای» در سینما اکران شود و امیدوارم که شرایط درست شود. به هرحال تا یک جایی میتوانم مقاومت کنم و از آنجا به بعد را نمیدانم.
اگر شرایط به صورتی پیش برود که الآن شاهدش هستیم، شاید مجبور شوم فیلم را آنلاین اکران کنم. ولی در حال حاضر ترجیحم این است که در سینما اکران شود تا مردم بتوانند فیلم را روی پرده ببینند، چون به نظرم «آتابای» فیلمی است که باید روی پرده دیده شود.
جواد عزتی در فیلم سینمایی «آتابای»
- نکتهای که «آتابای» دارد و احتمالا به شما کمک میکند این است که زمان ندارد و فیلمی نیست که تاریخ مصرفش منقضی شود. این موضوع به شما کمک میکند که بتوانید فیلم را نگه دارید. درست است؟
دقیقا همینطور است. یکی از نکات مهم دیگر هم این است که خودم تهیهکننده آن هستم.
- در این مدت و پس از «آتابای» قرار بود به تهیهکنندگی ادامه دهید و در اسفندماه یک مجوز ساخت فیلم گرفتید. الآن با این شرایط امکان ساخت دارید؟
بله. فیلم «تا فردا» را تهیه کردم و الان هم مشغول بازی در فیلم «دسته دختران» خانم منیر قیدی هستم.
میدانم که فیلمهای کمی در حال ساخت هستند ولی اگر شرایطش باشد حتما تهیه میکنم. چون فیلم سینمایی با سریال فرق دارد و دو سبک با مخاطبان متفاوت هستند.
خب آدم یک روز دوست دارد سریال ببیند و یک روز فیلم سینمایی ولی ارزش فیلم سینمایی قطعا چیز دیگری است و اگر فیلمنامه ارزشمند باشد حتما این تجربه را ادامه خواهم داد.
نمایی از فیلم سینمایی «تا فردا» به تهیه کنندگی نیکی کریمی
- ساخت سریال شما را وسوسه نکرده است؟ الان دوره، دوره شبکه نمایش خانگی (VOD) است.
چرا پیشنهاد برای تهیه و کارگردانی زیاد دارم.
- تصمیمی برای کار نگرفتید؟
اتفاقا دارم روی یکی از طرحها کار میکنم که اگر بشود جلو برویم و ببینیم چه میشود.
- این مدیوم جدید را خودتان تجربه کردید. تجربهاش چگونه بود؟
خب چه در ایران و چه جهان در حال حاضر ارتباط زیادی با سریالها برقرار شده است. کلا مردم با شبکه خانگی راحتترند چون میتوانند از سر کار هم که میآیند لپتاپ یا تلویزیون را روشن کنند و چیزی ببینند و سرگرمکننده است. الآن هم آنقدر همهگیر شده که ما بازیگران هم نمیتوانیم از آن دور باشیم و درگیر آن میشویم و به سمتش کشیده شدهایم.
نیکی کریمی در سریال نمایش خانگی «آقازاده»
- البته این تب هجوم چهرههای سینمایی برای کار در شبکه نمایش خانگی و کاهش کیفیت بعضی از کارها این ترس را ایجاد کرده که مخاطب این بستر نمایشی هم بریزد و مردم انگیزهشان را از دست بدهند.
نه من همچین حسی ندارم. ماجرا این است که سریالی دو سه ماه در مارکت میماند و بعد تمام میشود و مردم مشتاق هستند کار بعدی را ببینند. من با توجه به تنوع موضوعها و بازیگران این را که سریالها کسلکننده شوند، بعید میدانم. چون همه مشتاقاند که داستان و قصه جدید با بازیگران جدید را جستجو کنند و ببینند.
- حالا اهواز هستید، شرایط چطور است؟ در پیک کرونا هم آنجا هستید...
بله ما از اواخر آذر و برای فیلم «دسته دختران» به کارگردانی خانم قیدی در آبادان بودیم و الان هم اهواز هستیم. اتفاقا خارج از کرونا و مسائل و مصائب آن سر صحنه این فیلم همان اوایل فیلمبرداری اتفاقی افتاد که به گردن و کمرم خیلی آسیب رسید و از پشت سر به شدت پرتاب شدم روی زمین، که اتفاق خطرناکی بود ولی خدا را شکر به خیر گذشت.
قصه فیلم را خیلی دوست دارم و نقش سختی است. کار خوبی است و زحمت زیادی برای ساخت آن کشیده شده. به امید خدا نتیجه خوبی هم خواهد داشت.
- فکر کنم بعد از حدود ۲۵ سال برای بازی در یک کار سینمایی به خوزستان برگشتید. خوزستان که ۳۰ سال بعد از پایان جنگ هنوز هم مشکلات زیادی دارد. از حس و حالی که دیدید، میگویید؟ اهواز و آبادان چقدر از فضای جنگ خارج شدهاند؟ آن هم در روزهای سخت کرونایی.
واقعیتش من سالها پیش برای فیلم «برج مینو» در آبادان چند ماهی فیلمبرداری داشتم؛ یکی دو جشنواره از طرف خانه سینما هم شرکت کرده بودم و حالا بعد از سالها به اینجا برگشتم. خیلی دلم میخواست ببینم شهر چه پیشرفتهایی کرده است. خود مردم خوزستان یک اصطلاحی دارند و می گویند: «آبادان موزه دائمی جنگ است.»
متاسفانه من هم وقتی این شهر را بعد از دو دهه دوباره میبینم همین حس را دارم. نمیدانم علت چیست که برای این شهر زیبا اصلا کاری انجام نشده و مثل زمان «برج مینو»ی بیست و چند سال پیش است و هیچ تغییری در بازسازی شهر نمیبینی. نه بازسازی شهری نه ورزشگاه، نه مدارس و بازار جدیدی. محل زندگی مردم هم تغییری نکرده و مثل زمان جنگ مانده است. آدم نمیداند علتش چیست. مردم اینجا روی نفت زندگی میکنند، ولی سهم مردمی که کل هزینه سالانه کشور را تامین میکنند از این نفت چرا فقط بوی تندش است؟ چطور ممکن است به این شهرها هیچ رسیدگی نشده باشد؟
در همه این سالها به شهرستانهای مختلفی رفتهام. در این دو دهه وضعشان خیلی بهتر شده و معلوم است رسیدگی میشود. اینجا هم مردم روحیه خوبی دارند و شاد و خوشحال هستند ولی نمیدانم چرا هیچ امکاناتی به آنها داده نمیشود. کشوری که ثروت دارد، آدم توقع دیگری دارد و من میخواهم از این تریبون استفاده کنم و بگویم دوستان مسئول لطفا حرکتی برای این مردم شریف انجام بدهید.