چگونه کارگردان مجمع کادرینالها ماجرای انتخاب پاپ را به یک تریلر دهه ۷۰ تبدیل کرد؟

فیلم مجمع کاردینالها به کارگردانی ادوارد برگر، داستان انتخاب پاپ جدید را از یک زاویه پیچیده و متفاوت روایت میکند. برخلاف تریلرهای سیاسی سنتی، این فیلم بیشتر به پیچیدگیهای انسانی و البته سیاسی فرآیند انتخاب پاپ میپردازد و در عین حال از ویژگیهای تریلرهای پارانوئید دهه 1970 الهام گرفته است. برگر در پادکست Toolkit از IndieWire درباره تأثیر فیلمهای آلن پاکولا، مانند نمای پارالاکس و همه مردان رئیسجهمور صحبت کرد و توضیح داد که چگونه از تکنیکهای سینمایی برای ایجاد یک تریلر روانشناختی استفاده کرده است.
چگونه برگر فشار روانی کاراکترها را به تصویر کشید؟
یکی از ویژگیهای برجسته فیلم، تمرکز بر کاردینال لارنس (با بازی رالف فاینس) است که مسئولیت اداره فرآیند انتخاب پاپ جدید را برعهده دارد. لارنس تحت فشار شدیدی قرار دارد و با شک و تردیدهای مذهبی دستوپنجه نرم میکند. برگر در این باره میگوید: «فکر میکنم بسیاری از مردم میتوانند با این حس از تردید، و بر سر دوراهی قرار گرفتن، ارتباط برقرار کنند.» او توضیح داد که تصمیم گرفت هر صحنه از دیدگاه احساسی لارنس دیده و شنیده شود، حتی زمانی که سایر شخصیتها در حال نمایش بودند.
برای نمایش احساسات پیچیده لارنس، برگر از تکنیکهای خاصی در فیلمبرداری استفاده کرده است. او توضیح داد که برای رالف فاینس پنج زاویه دوربین مختلف انتخاب کرده و بسته به احساسات او، دوربین یا پشت سر یا بالای سرش قرار میگرفته است. این روش به برگر کمک کرده تا فشارهای روانی و تردیدهای درونی کاراکتر را بهطور عمیقتری به تصویر بکشد.
با توجه به اینکه فرآیند انتخاب پاپ بهطور طبیعی یک روند ثابت و ایستا است، برگر تلاش کرده تا با تدوین دقیق، تنش و حرکت را در فیلم حفظ کند. او درباره تدوین خود گفت: «آنقدر برشهای دقیق و برندهای داریم که تا حدی ممکن است برای مخاطب ناراحتکننده باشد.» این برشهای سریع به فیلم کمک کردهاند تا مخاطب را جذب کنند و داستان را به جلو ببرند.
برگر در مورد تأثیرات آلن پاکولا در طراحی نماهای خود اشاره کرد که از تکنیکهای فیلمهایی چون نمای پارالاکس استفاده کرده است. در این فیلمها، تغییر ناگهانی زاویه دوربین تأثیر زیادی روی تماشاگر میگذارد. برگر این روش را برای خلق لحظات تأثیرگذار در مجمع کاردینال به کار برد و سعی کرد که از نمای معمولی و متداول اجتناب کند.
موسیقی و فضای بسته: نقش عوامل فنی در خلق تنش در فیلم مجمع کاردینالها
موسیقی متن فیلم نیز نقش کلیدی در ایجاد تنش و راهنمایی تماشاگران دارد. برگر با همکاری والکر برتلمن، موسیقی معکوس (counter-score) را در فیلم بهکار گرفت تا فضای کلیسا را به یک تریلر هیجانانگیز تبدیل کند. برگر در این باره گفت: «موسیقیای میخواستم که متفاوت و غیرمنتظره باشد و البته کلیسایی نباشد.» این موسیقی به تقویت احساسات درونی شخصیتها و ایجاد تنشهای روانشناختی کمک کرد.
یکی دیگر از جنبههای جذاب فیلم، طراحی دکور است. برگر توضیح داد که برای بازسازی کلیسای سیستین، آن را در استیج صدا (soudstage) ساختند، چرا که نمیشد آن را در مکان دیگری شبیهسازی کرد. در مقابل، خانه سنتا مارتا که محل اقامت کاردینالها است، یک فضای سرد و مدرن بود که برگر از آن برای ایجاد حس محبوس بودن استفاده کرد. برگر قصد داشت تا از طریق این طراحی، فضای بسته و محدود واتیکان را به تصویر بکشد و پس از انتخاب پاپ جدید، حس رهایی را به تماشاگر منتقل کند.
برگر در مورد سفر شخصیت لارنس در فیلم گفت که او در طول فیلم احساس محبوس بودن و اضطراب میکند. برگر این فیلم را یک تریلر توطئهای پارانوئیدی از دهه 70 میداند که در آن حس اضطراب و فشار روانی بر روی شخصیتها متمرکز است. او از صدا برای انتقال این حس استفاده کرده و در فضاهای بسته، سکوت شدید و صدای وزوز لامپهای نئون را برای ایجاد حس تنگنا و ترس از نظارت بهکار برده است.
شخصیتهای مذهبی همتراز با مردم معمولی
فیلم همچنین به موضوع بیخطایی شخصیتها نیز میپردازد. برگر نگران بود که تماشاگران ممکن است شخصیتهای فیلم را به دلیل موقعیت مذهبیشان از جنس انسان جدا کنند. در این راستا، او عمداً از همان ابتدا نشان داد که حتی پاپ در نهایت فقط یک انسان است، با مشکلات یک انسان معمولی. این نکته، همراه با استفاده از دوربین برای نشان دادن کارهایی که افراد در واتیکان انجام میدهند، بهویژه در صحنههای خاصی مثل برداشتن جواهرات پاپ، به تماشاگران یادآوری میکند که شخصیتها به همان اندازه که با ما شباهت دارند، به همان اندازه شکننده و انسانی هستند.
برگر در این قسمت اشاره میکند که انگشتر پاپ درگذشته ممکن است ۱۰ تا ۱۵ سال به دستش بوده باشد و احتمالاً او در این مدت چاقتر و مسنتر شده است. او میگوید: «آنها میخواهند به این فرد احترام بگذارند، اما همزمان در تلاشاند که آن انگشتر لعنتی را از دستش در بیاورند. این برای من جالب است که او را انسانی نشان بدهم.»
برگر در انتها اشاره کرد که در کل فیلم تلاش کرده تا فضایی تنگ و محصور ایجاد کند که در آن شخصیتها احساس کنند تحت نظارت هستند. این فشار کشنده بر دوش کاردینال لارنس و سایر شخصیتها در فرآیند انتخاب پاپ جدید قرار دارد و آنها را در یک وضعیت روانشناختی پیچیده قرار میدهد که در نهایت به خلق یک تریلر پارانوئیدی منجر میشود. هدفی که برگر در تمام طول فیلم به دنبال تحقق آن بوده است.