نقد و بررسی فیلم مفت بر به کارگردانی عادل تبریزی و بازی حامد بهداد و سحر دولتشاهی
به گزارش سلام سینما، محمدرضا دلير در روزنامه اعتماد نوشت: فيلم كمدي موزيكال مفتبر داستان يك دزدي كلان را روايت ميكند كه در آن، به مساله اجتماعي اختلاس و پولشويي ميپردازد. هومن كه مدير شركت چاي بش است، با لو رفتن فسادهاي مالي، جايش را با كامران عوض ميكند تا فرصت بيشتري براي فرار از كشور داشته باشد، غافل از اينكه اين تغيير نقش، نمادين بوده و زندگي شخصياش را نيز دچار اختلال ميكند. وجود ناهنجاريهاي اجتماعي در اثر، سبب شده تا تماشاي اين فيلم، براي رده سني كمتر از ۱۴ سال نامناسب باشد.
فيلم مفتبر به كارگرداني عادل تبريزي جديدترين محصول از زوج تهيهكننده حسين فرحبش و عبدالله عليخاني روي پرده نقرهاي آمد؛ زوجي كه در طول سه دهه نقشي تاثيرگذار در سينماي بدنه ايران داشتهاند و حال با استفاده از بازيگران گيشه همچون حامد بهداد و سحر دولتشاهي قصد داشتهاند تا يك فيلم پرفروش را تهيه كنند.
داستان مفتبر از خوانندگي يك جوان آسمان جل بهنام كامران (حامد بهداد) كه رگههايي از دن ژوان بودن را دارد در يك لنج تفريحي در جزيره قشم آغاز ميشود؛ جايي كه يك دختر بومي به واسطه زور برادرش قصد دارد تا خود را به وي نزديك و تحميل كند. همزمان با اين مساله شخصي به نام هومن باز هم با بازي حامد بهداد و به عنوان نامزد نيلوفر (سحر دولتشاهي) پس از افشاي مفاسدش در مديريت شركت چاي (بش) در حال فرار است. هم كامران و هم هومن كه زندگي خود را در بن بست ميبينند رو به يك قاچاقچي انسان ميآورند.
حال اين قاچاقچي با تعويض نقش دونفر و رضايت كامران با مبلغ ده ميليارد تومان، قصد دارد تا جايگاه اين دو را با يكديگر تعويض كند و مشكل هر دو را حل كند. مابقي داستان تعارضات كامران و هومن در جايگاههاي جديد است. كامران به دليل تعارض در ايفاي نقش هومن دچار مشكل ميشود و هومن نيز ناتوان از زندگي در نقش كامران و ازدواج با دختر بومي اهل قشم است. درنهايت با معلوم شدن دسيسه اين تغيير نقش، هومن بر اثر مفاسد اقتصادي راهي زندان ميشود و كامران نيز به خانه پدري خود بازميگردد!
فيلم اول عادل تبريزي اثر استانداردي بود. او سينما را ميشناسد و قطعا تفكرات سينمايي دارد. در گيجگاه بايك شوق و ذوق سينمايي مواجه بوديم كه باعث ميشد فيلم دلنشين باشد، اما فيلم دوم تبريزي به دور از تفكرات سينمايياش است بهطوري كه حتي با ديدن تيزر فيلم مفتبر هم باوركردني نبود كه اين فيلم را تبريزي ساخته باشد. يك جرياني موسوم به فيلمهاي شانه تخممرغي در سينماي چند سال اخير ايران به راه افتاده كه اساسا ربطي به سينما ندارند و بيشتر تجاري هستند و به دنبال كسب سود بيشتر!
اينگونه فيلمها حتي از فيلمفارسي نيز عقبترند. مفتبر هم به گمانم در همين منوال سير ميكند. اثري كه نه فيلمنامه دارد و نه خط روايي منسجم. فيلم با يك طرح ساخته شده است و موقعيتهاي لاغر و بيجاني در آن ديده ميشود كه كمدي نميسازد. فيلمي كه آنقدر از نداشتن فيلمنامه و خط روايي رنج ميبرد كه كارگردان مجبور ميشود از سكانسهاي رقص و آواز بهرهگيري كند، به همين جهت سرو شكل فيلم مبتديانه و سطحي است. چيدمان موقعيتهايش نميتواند از مخاطب خنده بگيرد، چراكه كمدياش كار نميكند و كارگردان تلاشي براي ايجاد ژانر كمدي نكرده و زماني كه فيلمنامهاي وجود نداشته باشد، طبعا ژانر هم شكل نميگيرد.
مفتبر حتي نميتواند اثري عامهپسند باشد، بهطوري كه حتي مختصات سينماي عامهپسند را هم ندارد. عادل تبريزي به عنوان كارگردان تمهيدي را اتخاذ كرده كه با تمسخر كاراكتر يا سكانسي از يك فيلم آشناي قديمي به نيت خنداندن تماشاگر مورد استفاده قرار دهد. در مفتبر بيشتر اوقات اتفاقات بدون مقدمه و زمينهچيني رخ ميدهد،
از اين رو در بيشتر موارد شبيه كمديهاي بزن بكوب ميشود! مخاطب اين را در ارتباط با عملكرد كامران كه در كسوت هومن وارد تشكيلات چاي ميشود و آقاي حشمت و دخترش ميبيند و اين را در اصطلاح پارودي ميناميم. پارودي براي فاخر نشان دادن انتخابهايش از منبع اصلي آنها را بسيار تكرار كرده و به نوعي بازگويي ميكند كه به نوعي ضعف پاروديهاي امروزي نيز محسوب ميشود. مواردي مثل تكيه كلامها يا رفتار بدن؛ از طرف ديگر دفتر مهندس دلال هم مبالغه و هم فضايي گروتسك دارد.
اين فضاي غريب در جهت معكوس آرامشي كه بايد به مراجعهكننده القا شود، عمل ميكند. مفتبر به نظرم كپي دست چندمي از فيلم رضا موتوري است. اگر در رضا موتوري نقش روشنفكران جامعه و اتحاد روشنفكري با بورژوازي دهه ۱۳۴۰ مورد نقد قرار ميگيرد. در مفتبر به جز اشاراتي سطحي به فساد چاي و گرفتن پرچم تايلند در مقابل تعصب ناموسي مردم بومي
چيزي نميبينيم.
اگر رضاموتوري در پايان درصدد پس دادن پول كارگران برميآيد؛ كامران مفتبر در يك طنز كثيف، سعي دارد تا با كتك زدن كارگراني كه حقوق خود را نگرفتهاند صحنهاي كميك خلق كند! آنچه ما شنيدهايم اين است كه مخاطبان در وسط فيلم سالن را ترك كردهاند. نهايتا اينكه باتوجه به شرايط وخيم اقتصادي و اجتماعي در جامعه ايران و ورود فشارهاي رواني به افراد، ديدن اين فيلم براي عدهاي از مخاطبان كه هدفشان از تماشاي فيلم صرفا خنديدن به هر قيمتي است، ميتواند همچنان باارزش و مفيد باشد و براي تهيهكنندگان آن نيز البته پرسود و فايده!
حامد بهداد در ۲۶ آبان ماه ۱۳۵۲ در مشهد به دنیا آمد. او در دوران کودکی خود در مش...