جستجو در سایت

1396/11/29 00:00

یک کلیشه‌ی دوست‌داشتنی...!

یک کلیشه‌ی دوست‌داشتنی...!

 بارها در طول تاریخ ثابت شده که یک فیلم سینمایی صرفا با حضور ستاره‌های  برجسته‌ی دنیای هالیوود موفق نمی‌شود از لحاظ کیفی بدرخشد. این مسئله در  جدیدترین اثر دنیل اسپینوزا یعنی Life به شدت قابل لمس است. اثری که تا حدودی بدون سر و صدای تبلیغاتی اکران شد.


ایده‌ی اولیه‌ی داستانی به شدت جذاب به نظر می‌رسد. محققینی در فضا موفق  می‌شوند تا اولین فرم زندگی را که یک زمانی در مریخ زندگی می‌کرده را کشف  کنند ولی روحشان هم خبر ندارد که همین موجود، قرار است چه بلاهایی بر سر  تیمشان نازل کند! منتهی داستان چندان جذاب روایت نمی‌شود که در ادامه به  چرایی این موضوع خواهیم پرداخت.

مقدمه‌ای بسیار بد و کسل‌کننده در هر محصولی می‌تواند باعث شود مخاطب از  آن زده شود و Life نیز از این قاعده مستثنی نیست. فیلم صرفا در سکانس‌های  ابتدایی به موضوعات پراکنده‌ای می‌پردازد که نبودنشان با بودنشان هیچ فرقی  نمی‌کند. Life می‌توانست با تدوین‌های بهتر به گونه‌ای بسیار جذاب‌تر و  رازآلودتر شروع شود!


Life را می‌توان معجونی از ترکیب  فیلم پرومتئوس (اثر ریدلی اسکات) و The Thing (اثر جان کارپنتر) دانست با  این تفاوت که نه تنها به خوبی آنها تکامل پیدا نکرده، بلکه در هر بخش  ضعف‌های به خصوص خود را دارد. با این حال نمی‌توان از بازی نسبتا  خوب جیک جیلنهال در نقش دیوید جوردن چشم‌پوشی کرد. وی توانسته کم‌ و کاستی  سایر بازیگران را با بازی‌اش پوشش دهد. مسلما از بازیگران مطرح دیگری نظیر  رایان رینولدز و هیروییکی سانادا انتظارات بیشتری جلوی دوربین داشتیم که  در نهایت پس از آخرین ثانیه‌ی داستان، یک بار برای همیشه فراموش خواهند شد. تقریبا در همان اولین برخورد متوجه می‌شویم که موجود فضایی (که تحت  عنوان «کالوین» نامیده شد) در نهایت دردسرهای زیادی به پا خواهد کرد ولی ای  کاش برای شخصیت‌پردازی کالوین نیز وقت گذشته می‌شد. به هر حال اگر بخواهیم  این اثر را با دست پختِ جان کارپنتر مقایسه کنیم، موجود فضایی به نوعی  می‌توانست بیننده را مجاب کند تا از آن بترسد! متاسفانه کالوین نتوانسته  این حس و حال را به مخاطب القا کند و دنیل اسپینوزا با پلان‌های بسیار سریع  و شلخته سعی می‌کند داستان را پیش ببرد. بهتر بود تا به جای درگیری‌های  بیش از حد با کالوین به سراغ داستان‌های شخصیت‌های اصلی می‌رفتیم. این رویه  می‌توانست با فلش بک‌های مختلفی تا انتهای فیلم به طور موازی پیش می‌رفت و  در انتهای ماجرا، روایت زمانی گذشته و حال با یکدیگر گره می‌خورد.


فیلم ترسناک نیست و دلیلی برای  ترساندن هم ندارد. Life کلیشه‌ای است و این داستان کلیشه بارها و بارها در  طول تاریخ تکرار شده و در فیلم‌های جدیدتر با آب و تاب بیشتری به آن  پرداخته می‌شود. دنیل اسپینوزا نیز همین رویه را در پیش می‌گیرد  با این تفاوت که جلوه‌های بصری زیادی برای نشان دادن ابهتِ بادکنکی کالوین  به کار می‌گیرد. مگر می‌شود اولین سکانس حضورِ بیگانگان در دنیای پرومتئوس  را از یاد ببریم؟ البته ترس از یک موجود فضایی و ناشناخته، تنها دلیل برای  ترسیدن در این گونه فیلم‌های علمی تخیلی نیست. جو حاکم بر داستان نیز تاثیر  بسیار زیادی دارد و خوشبختانه Life توانسته در این حیطه نسبتا موفق عمل  کند. حس درماندگی، ضعف و تنهایی در سکانس‌های پایانی فیلم به شدت حس می‌شود  و همین حس در لحظات پایانی به اوج می‌رسد.


فیلم در القای حس رازآلود بودن نیز تا حدودی ناقص عمل کرده و می‌توانست  این المان را بسیار بهتر به تصویر بکشد. نویسندگان این ماجرا به شدت سعی  کردند تا با ارائه‌ی اطلاعات در سطح بسیار کم از مریخ و موجود فضایی باعث  شوند تا اتمسفر و جو این داستان به سمت رازآلود بودن و ابهام پیش سوق پیدا  کند ولی به قدری در این مسئله افراط به خرج دادند که از آن سوی بام  افتادند! سوالات بسیار زیادی هنوز بی‌جواب مانده که داستان بر پایه‌ی آن  می‌توانست شاخ و برگ پیدا کند. شاید به همین خاطر بود که برای این ماجرا  پایانی باز در نظر گرفته شد. این خساست در ارائه اطلاعات حیاتی و بنیادین  از دنیای ناشناخته می‌تواند موجب دلخوری بسیاری از مخاطبین شود که مجبور  شدند به پای ۱۰۵ دقیقه‌ی فیلم بنشینند تا به این جواب برسند این موجود از  کجا آمده، چه نوع زندگی و هدفی دارد و آیا کالوین تنها موجود زنده‌ای است  که در آسمان بیکران رها شده یا خیر.


اگر از بارِ تخیل نیز فاکتور گرفته شود، Life حتی علمی-تخیلی نیز نیست!  از زبان شخصیت‌های درون فیلم می‌شنویم که کالوین موجودی کربنی است و این  ماده‌‌ی کربنی باید قابل اشتعال باشد ولی در صحنه‌ای می‌بینیم که روی آدامز  با شلعه‌ افکن به جان کالوین افتاده و آسیب خاصی به کالوین وارد نمی شود!  از طرفی دیگر فقدان جاذبه چندان مخلِ حرکت بازیگران نیست! عدم جاذبه  می‌توانست چالش‌های بسیار هیجان‌انگیزتری به همراه داشته باشد که متاسفانه  از این مقوله‌ها‌ی علمی چندان استفاده نشد.


Life به تنهایی و فارغ از مقایسه با دیگر عناوین، اثری است متوسط که  می‌توان به تماشای آن نشست و لذت برد. ولی اگر بخواهید این ماجراجویی را با  عناوین مطرح علمی-تخیلی مقایسه کنید، محصولی است به شدت کلیشه‌ای که علی  رغم هنرنمایی ستاره‌های برجسته‌ی هالیوود، هیچ حرفی برای گفتن ندارد. هر  چند عده‌ای اعتقاد دارند فیلم Life پیش‌درآمدی است بر ماجراهای Venom که در  سال آینده اکران خواهد شد! دنیل اسپینوزا مسیر بسیار سختی در پیش دارد تا  در عرصه‌ی فیلم‌سازی به گرد پای ریدلی اسکات برسد. اگر جزو طرفداران پر و  پا قرص فیلم‌های علمی-تخیلی هستید، تماشای Life می‌تواند شما را برای ۲  ساعت سرگرم کند.