جستجو در سایت

1395/06/31 00:00

تیشه به ریشه ی مفاخرمان نزنیم!

تیشه به ریشه ی مفاخرمان نزنیم!
من مخالف "نقد" کردن نیستم. من یک منتقد هستم و کار من "نقد کردن" است. نقد گاهی سازنده است و نقد سالم می تواند فیلمساز یا هر هنرمند دیگری را از منجلاب سقوط و ویرانی نجات دهد. اما با ایرادهای بنی اسرائیلی گرفتن مشکل دارم. با خرد کردن و تخریب فیلمسازان، آن هم فیلمسازانی که برایمان افتخار می آفرینند مشکل دارم، با یک طرفه به قاضی رفتن مشکل دارم، با اهانت مشکل دارم ...

«فروشنده» ی فرهادی را دیده ام و دوستش داشته ام. برای نوشتن نقد فیلم ترجیح می دهم آن را یک بار دیگر ببینم زیرا فیلم های فرهادی با جزییات معنا می یابد و دوست دارم این جزییات را با دقت بیشتری مورد توجه قرار دهم و آن گاه چه نکات مثبت و چه منفی را در نقد خود ذکر کنم. اما به طور کلی می توانم اذعان کنم که «فروشنده» فیلمی احترام برانگیز و شریف همچون دیگر فیلم های سازنده اش است، در آن نه سیاه نمایی دیدم و نه تلاشی برای مخدوش کردن چهره ی جامعه یا مملکتمان. آن هایی که با کل مضمون فیلم یعنی «تجاوز» مشکل دارند و فکر می کنند به تصویر کشیدن این درد بزرگ اجتماعی «سیاه نمایی» و «مخدوش کردن چهره جامعه مان» نزد فرنگی هاست، فراموش کرده اند این مقوله بارها و بارها دستمایه ساخت بسیاری از فیلم ها و سریال های غربی قرار گرفته است و "تجاوز" نه تنها مختص ایران نیست بلکه معضلی جهانی ست و جسارت فرهادی که البته معدود فیلمسازان دیگری در سینمای ایران همچون پوران درخشنده نیز آن را داشته اند در به تصویر کشیدن این معضل حساس و بحث برانگیز ستودنی ست.
در نگاه اول «درباره ی الی» و «جدایی نادر از سیمین» همچنان فیلم های مورد علاقه ام از سینمای اصغر فرهادی هستند و بیشتر از «فروشنده» دوستشان داشتم اما این بدان معنا نیست که فرهادی با ساخت "فروشنده" گام رو به عقب برداشته یا فیلم «ضعیف» ساخته است. برخی گاف ها را در فیلمنامه ی «فروشنده» می پذیرم که در نقدم به آن ها اشاره خواهم کرد اما حتی در بزرگترین آثار تاریخ سینما نیز "گاف" وجود دارد و گمان نمی کنم بتوان فیلمِ بی ایرادی را پیدا کرد؛ حتی بر بهترین ساخته های شخصِ فرهادی نیز ایرادهایی وارد است همان طور که در آثار هیچکاک و کوبریک و برگمان و خیلی های دیگر ...
نقد اصولی، سازنده و خوب است و حرکتی مطلوب که در سینمای جهان نیز اتفاق می افتد و گمان نمی کنم فرهادی هم تاکنون اعتراضی به نقد شدن یا حتی انتقاد از فیلم هایش کرده باشد. او همواره دست دوستی به سمت منتقدانِ ایران و جهان دراز کرده و در بسیاری از موارد انتقاداتشان را هم پذیرفته است اما اهانت به شخصِ فیلمساز (چه فرهادی و چه هر کس دیگر) و وصله چسباندن به او به هیچ وجه در کتم نمی رود. توهین و اهانت به او را که به وضوح در راستای تخریب فیلم موفق این روزهایش از سوی بعضی ها اتخاذ شده به هیچ وجه برایم پذیرفتنی نیست. منظورم آنهایی است که کاری به فیلم ندارند وبعضاً آن را ندیده اند و قلم به دست می گیرند و با یاوه گویی دست به انتقامگیریها و تسویه حصاب های شخصی می زنند. به واسطه ی شناختی که از فرهادی دارم می دانم که او یکی از سالم ترین انسان های این سینماست که وقتی فیلم می سازد تمرکزش تنها و تنها روی کارش است و وقتی "کار" می کند گویی از این دنیا جداست.
قطعاً در نقد «فروشنده» نیز مانند تمامی نقدهایم در کنار نکات مثبت، به نکات منفی فیلم اشاره خواهم داشت. با وجود علاقه ام به فرهادی و سینمایش و افتخاراتی که برایمان به ارمغان آورده نمی خواهم فیلم او را با تعصب و از سر احساس نقد کنم اما هرگز «فروشنده» را فیلمی ضعیف یا حتی متوسط نمی دانم بلکه این فیلم، فیلمی ارزشمند در سینمای ایران است. بارها گفته ام که حتی متوسط ترین فیلم های فرهادی از بسیاری از فیلم های خوب فیلمسازان دیگر سر و گردنی بالاتر بوده است. کاش دست کم ما هم همان قدر که خارجی ها و فستیوال هایشان به فیلمسازان مهم و افتخارآفرین مان بها می دهند به آن ها بها بدهیم. کاش تیشه ی تخریب به دست نگیریم و ریشه ی آنهایی را که قله های موفقیت را فتح کرده اند و نام کشورمان را بر سر زبان ها انداخته اند قطع نکنیم. کاش جشنواره ی «کن» ی را که فرهادی و حسینی بزرگترین جوایزش را به دست آورده اند زیر سوال نبریم و جوایز معتبر جهانی را بی ارزش و بی اهمیت جلوه ندهیم یا دست کم در جشنواره های خودمان قضاوت هایی عادلانه تر داشته باشیم.
سینمای ما به بزرگانی چون فرهادی نیاز دارد. بلایی را که بر سر کیارستمی ها آورده ایم سر فرهادی ها نیاوریم. نقد کنیم اما در جهت سازندگی، نه در جهت ویرانی. قدر آن هایی را که خوب اند بدانیم و دوستشان داشته باشیم. با مفاخر کشورمان دشمنی نکنیم.

یاسمن خلیلی فرد/ 31 شهریور 95