اتاق های تاریک را روشن کنیم
در اوایل دهه چهل بود که فیلم خانه سیاه است فروغ فرخزاد ساخته و با درخشش در جشنواره های بین المللی و داخلی توانست توجه ها را به سمت جزمیان محبوس در باباباغی جلب کند و پس از آن بود گشایش های زیادی در زندگی این افراد صورت گرفت موضوع جزام و جزامیان موضوعی منفور و ممنوع و یا به عبارت کامل تر یک تابو در جامعه آن روزها بود و همین صحبت نکردن در باب مسئله سبب شده بود مانند یک زخم چرکی که بجای درمان فقط آن را پنهان کرده باشند روز به روز بدتر شود جمله ای در این اثر شجاعانه که غیر از پیام و محتوا فرم مناسب و هنری نیز داشت گویی تمام حرف این مطلب را خلاصه کرده :( دنیا زشتی کم ندارد اما زشتی ها بیشتر می شد اگر انسان دیده بر آنها می بست آدمی چاره ساز است.)
همیشه برای بار اول به سراغ موضوعی ممنوعه و زخمی سربسته رفتن برای یک فیلمساز رسالت و کار سخت و ارزشمندی است به خصوص اینکه موضوع و ایده را به درستی پرداخت و در فرمی مناسب جای دهد تا نتیجه بخش باشد به عبارت دیگر به جای حکم صادر نمودن و پیام های مستقیم آموزشی دادن خلق موقعیت کرده و قصه بگوید تا به زبان سینما احترام گذاشته و ضمن سرگرم کننده بودن بهترین ارتباط را با مخاطب برقرار سازد مگر رسالت هنر و یا هر فضیلتی غیر از کاستن از رنج های بشریت است؟
یکی از مسائلی که متاسفانه به عنوان تابو و ممنوعه نگاه داشته شده مسئله تجاوز و به خصوص کودک آزاریست پوران درخشنده در فیلم هیس توانست گام بزرگی در جهت مشکلات بانوان بردارد و بعد از آن آثار شاخص بسیاری در سینما ایران با این موضوع تولید شد و زنان آموختند به تدریج در این باب صحبت کنند و به جرات می توان گفت همین آگاهی رسانی ها می تواند نقش چشمگیری در کاهش انواع آسیب های اجتماعی داشته باشد.
در جشنواره امسال اما روح الله حجازی گامی بزرگ برداشت و به سراغ موضوعی بسیار مهجور و در عین حال شایع رفت که برخی از گروه های جامعه کمترین اطلاع و تصوری در باب آن نداشته و همین امر موجب تشدید این موضوع می شود ((برای مثال در مصاحبه ای مادر پسر بچه ای قربانی کودک آزاری جنسی توسط ناپدری خود شده و بر اثر آن جان باخته بود می گفت زمانی که پزشکان به ما گفتند و مسئله را با پلیس در میان گذاشتیم پلیس گفت دختر بچه که نیست این موضوع دور از ذهن است و ... که بعدا حقیقت امر روشن گشت))
متاسفانه بسیاری به ویژگی ها و ظرایف روحی و جسمی جنس مذکر بی توجه بوده و خطراتی که متوجه آنان است را نمی بینند و شاید اتاق تاریک اولین فیلمی در ایران باشید که به یک مرد از این جهت که یک انسان با جنسیت مذکر است نزدیک می شود نه از منظر یک محافظ برای زنان و یا دشمنی برای آنان... همینطور مسائل نهفته در هر جنس که شاید جنس مخالف درکی از آن احساسات نداشته باشد.
اتاق تاریک پا را کاملا فراتر از نشان دادن این مسئله و بیان مشکل می گذارد و به خوبی پیامد های رویداد های این چنینی را در زندگی افراد بررسی می کند همچنین به مسائل اجتماعی دیگری نیز پرداخته نظیر فرهنگ سازی برای برخورد با حیوانات ، طلاق،مهاجرت ، روابط جنسی خارج از ازدواج، قاچاق،مهاجران افغان ،سبک های تربیتی کودکان و رسانه های مجازی
و آینه ای تمام نما از مشکلات جامعه است جامعه ای که مدت هاست از اصول سنتی خود فاصله گرفته ولی در عین حال به طور کامل مختصات یک جامعه مدرن را دارا نمی باشد و ما در قالب روابط و تنش های فرهاد و هاله بار ها به این تضاد ها بر می خوریم داستانک مربوط به سوار کردن زن گدا که مسئله عدم اعتماد در جامعه را نشان می داد بسیار نفس گیر و تاثیر گذار است جالبتر اینکه این فیلم چنان همه این ها را در قالبی مناسب و سرگرم کننده بیان می کند و حتی لحظه های مفرحی در دل خود دارد که مخاطب کاملا درگیر قصه شده و از تماشای آن لذت می برد فیلم به هیچ وجه سیاه نمایی و خفه کننده نیست بلکه جذاب و روان می باشد و این خود برای یک فیلم آپارتمانی که نمی خواهد پیام و محتوای خود را به زور فریاد و هیاهو ویا مبالغه و مظلوم نمایی به مخاطب تحمیل کند یک موفقیت است. با این که اتاق تاریک اثری واقع گراست که جامعه و ابعاد گوناگون آن را به تصویر می کشد اما هیچ یک از عناصر داستانی آن و ویژگی های شخصیت ها بی ارتباط به هم نمی باشند و ارتباط آنان نیز عمیق و قابل تامل است نه بیرونی و تصنعی برای مثال مسئله دلیل اختلاف سنی فرهاد و هاله با دقت در لایه های فیلم به خوبی آشکار می شود.
قطعا اتاق تاریک بخش زیادی از موفقیت خود را مدیون بازی هاست ساعد سهیلی ، ساره بیات، مروارید کاشیان و علیرضا میرسالاری (بازیگر کودک ) بی نقص بازی کرده اند رابطه میان پدر و پسری بسیار قوی ، باور پذیر و جذابی میان ساعد سهیلی (فرهاد) و بازیگر نقش کودک شکل می گیرد و باید به حجازی و گروه بازیگران تبریک گفت که توانسته اند به این خوبی از این کودک بازی گرفته و در کنارش به ایفای نقش بپردازند
بیشتر بار فیلم روی کارکتر فرهاد است که ساعد سهیلی به شایستگی و در آن حضور یافته و نقشی کاملا متفاوت ایفا نموده در اصل فهم ریز رفتار های فرهاد و همراهی او تا مسیری که سخن بگوید خط سیر اصلی داستان است و فرهاد مردی است که به شدت درگیر مشکلات درونی شخصیتی است برای نمونه او همیشه در برخورد با آدم ها و برقراری ارتباط با آنان با مشکل مواجه است و از طرفی نهایت تلاش خود را برای خوب بودن و مواجه با ترس هایش بکار می بندند تمام کارکتر های فیلم شبیه خود ما آدم های واقعی هستند با همه ویژگی های نفسانی و روحانی انسانی که از نظرمن بازی درست و جذاب در نقش آنان بسیار سخت تر از فیلم های هیجانی ، قهرمانی و بسیار احساسی است زیرا کاملا زیر ذربین مخاطب قرار می گیرند و باید به طور کامل آن آدم را خلق کنند و دقیقا به همین خاطر است که واجب است فیلمی با مختصات اتاق تاریک برای اینکه به درستی بتواند در روح نشست کرده و اثرش لمس و لذتش چشیده شود در سینما دیده شود فیلمی که پس از مشاهده روی پرده به خودی خود کامل است ما جای زیادی برای تامل و دقت در تعلیق های آن وجود دارد تعلیق هایی که خود رفتار های انسانی هستند. اتاق تاریک با دقت نظر می گوید کودک آزاری و تجاوز فقط جنبه جنسی ندارد و رفتار های غلط والدین و جامعه ناخواسته باعث پدید آمدن چه آسیب هایی می گردد خصوصا رفتار هایی که سبب عدم اعتماد و فاصله گرفتن فرزندان با والدین شان می شود که این خود ممکن است بر اثر سخت گیری آنان پدید آید و این عدم اعتماد و فاصله گرفتن آغازی است برای انواع آسیب های اجتماعی که این فاصله در رابطه هاله و مادرش و رابطه امیر با او روشن است
نکته قابل توجه دیگر درباره این فیلم پرداختن به مسئله قضاوت درباره افراد است و پیام پایانی فیلم نیز شایان توجه است که می گوید در عین این که هیچ یک به طور مستقیم قصد نداریم در جامعه آسیب رسان باشیم اما همه با خطا های کوچک و بزرگی که انجام می دهیم سهمی در آشفتگی جامعه مان داریم یعنی در عین اینکه هیچ یک مقصر نیستیم همه مان مقصریم خصوصا هر کدام در زندگی خود بزرگترین مسئول موفقیت ها و یا اتفاقات نا خوشایند می باشیم و بیشتر از روی ویژگی های خودمان دیگران را قضاوت می کنیم.
فیلم با نگاه جامعه شناسانه عمیقی ساخته شده و روایت دقیقی دارد به طوری که می توان به علت ریتم مناسب و غافلگیری های پی در پی در پایان بندی فوق العاده فیلم بدون هیچ ترسی از بی تاثیر شدن قصه اش و لو رفتن آن به راحتی به نقد آن پرداخت برای بیان دقت جامعه شناسانه فیلم نیز بار دیگر گریزی به اتفاقات روز می زنم (در ماجرای تعرض به پسران در دبیرستانی در تهران و رسانه ای شدن آن باید به خاستگاه آن دانش آموزان در منطقه ی خوبی از پایتخت دقت شود که سبب پیگیری اولیا و در نهایت اقدام به درمان روحی آنان و جلوگیری از دنباله دار شدن مسئله در آن آموزشگاه شد اما در نمونه های دیگری شاهد بودیم که در یک شهر دورافتاده تعدادی از بانوان قربانی تجاوز از طرف خانواده های خود تهدید به مرگ شده اند)اگر رویداد آن دبیرستان در مناطقی که کمتر توسعه یافته و کوچک و سنتی هستند (مانند همین مسئله ای که به درستی در فیلم به آن اشاره شد وباعث مشکلاتی نیز از سوی گروهی متعصب جاهل که حسابشان را از مردم آن خطه جدا می سازیم روبرو شد و زمانی که حتی تحمل دیدن فیلمی با این موضوع ندارند می توان حدس زد نمونه واقعی چگونه لا پوشانی می گردد و به اسم آبرو چه آسیب ها که وارد نمی کنند و چقدر خوب که حجازی تا حدودی توانست این تابو را بشکند ) رخ داده بود امکان مسکوت ماندن آن بسیار بیشتر می بود.
در پایان باید بگویم اتاق تاریک فیلمی عمیق و زیبا بود که مانند گوهری در فیلم های جشنواره فجر 96 می درخشید هرچند که درجشنواره نایده گرفته شد و به خصوص اتفاق بسیار عجیبی که ساعد سهیلی با وجود سه فیلم متفاوت و قوی کاندید نشد و یک ناحقی آشکار مسلم گشت امیدوارم این کج سلیقگی ها در اکران عمومی جبران شود و مردم آگاه استقبالی شایسته از آن نمایند زیرا این فیلم برای گروه خاصی نیست و هر فرد می تواند با هر هدفی که به سینما می آید و هر سطح سواد و سلیقه ای که دارد بهره ای از آن ببرند اما تماشای به افرادی که در حوزه آسیبهای اجتماعی فعلاند و یا به هر نحوی با این مسائل در ارتباط می باشند و همینطور به والدین خصوصا زوج های جوان توصیه می شود.
#اتاق_های_تاریک_را_روشن_کنیم
ن ط