لودگی همراه با چند متلک سیاسی اجتماعی،گیشه به هر قیمتی.
بعد از فیلم کلاشینکف که نسبتاً قابل قبول بود توقع چنین ملغمه کودکانهای از سعید سهیلی را نداشتیم.
سکانسهای احساسی به هیچ وجه قابل قبول نبود و بیشتر باعث خنده میشد تا اینکه موجب تحریک احساسات شود. دست بازیگران به خصوص حمید فرخ نژاد در بداهه گویی کاملا باز گذاشته شده بود که البته این نشان دهنده نبود فیلمنامه قوی است. فضای فیلم برخلاف ادعایی که خود فیلم دارد بیشتر فانتزی بود تا رئال. شوخیهای سطحی و اَداهای فیزیکی بی نمک فیلم را غیرقابل تحمل کرده به نحوی که به شدت به شعور مخاطب توهین میکند.
بازی ضعیف بازیگران اصلی قطعا یکی از دلایل عدم پذیرش فیلم در جشنواره فجر بوده است و این مساله به نفع فیلم تمام شده، چراکه با نقاط ضعف فراوانی که دارد و سطح توقع تماشاچیان جشنواره از فیلمها، قطعا واکنشهای منفی بعد از فیلم موجب عدم موفقیت فیلم در گیشه میشد.
شوخیهای نوجوان پسند و متلکهای جنسی و عشقهای توخالی کاملا گشت۲ را در ردیف سینمای گیشهی چندین سال پیش قرار میدهد.
هیچ قصهی قوی در طول فیلم شکل نگرفته و مجموعهای از قصههای بیمقدمه و متن، تمام زمان فیلم را پر کرده است. تکه پارههایی از قصههای بی سر و ته که در مسیر روایت هم بسیار بچگانه به هم متصل شدهاند و عملا نمیتوان آنها را در یک خط داستانی منسجم قرار داد.
یک فیلم ضعیف (که البته شاید برای نوجوانان نه چندان علاقهمند به سینما، سرگرم کننده باشد) نتیجه آخرین کار سعید سهیلی بوده است. این فیلم را میتوان ضعیفترین اثر سهیلی دانست که سابقه خوبی در ژانر کمدی-اجتماعی داشت. گشت ارشاد۱ با تمام ضعف هایی که داشت یک سر و گردن بالاتر از گشت۲ بود. امیدوارم دوباره سینمای سطحی و گیشه محور جای سینمای شریف ایران را نگیرد. مدتی بود که گمان می کردیم دوره فیلمهای جلف و سطحی و لوده تمام شده اما با فروش بالای گشت۲ همه چیز خراب شد. به شخصه از فیلمهایی که موجب ورود پول به سینما میشوند دفاع میکنم اما نه به هر قیمتی.