حاج كاظم مدرن

اگر باديگارد ابراهيم حاتمي كيا يك تفاوت با ديگر ساختههاي او داشته باشد همانا رونمايي از آرمانگرايي جديد در فيلم اوست.
در باديگار آرمانگراها و مدينه فاضلهجوها همگي كمي تاقسمتي دچار بحران فلسفي و روحي و عقيدتي شدهاند. آنها كه زماني سربازهاي خط مقدم نطام بودند حالا ژنرالهايي پراز سوظن جلوهگري ميشوند و ممكن است نظام آنها را برنتابد. مگر اينكه راستي آزمايي شوند!
جداي از اين تماشاگر تمام انگارههاي زيرساختي پيشين حاتمي كيا را در باديگارد اعم از شهادت؛ عزت نفس؛ ايثار و غرور و كرامت انساني را ميتواند مشاهده كند. يك تفاوت ديگر بيرون كشيدن كاراكترهاي آژانس شيشهاي از فضاي بسته به زير سقف آسمان است. اين خود يك پيشرفت فزاينده براي طرح دغدغههاي حاتميكيا است. براي همين او سراغ موضوعات روز رفته :يكي باديگاردهاي شخصيتهاي دولتي و حكومتي و ديگر دانشمندان هستهاي. و جالب اينجااست كه كه اينجا با دومشكل جذاب روبرو هستيم كه هردو مربوط به اين اشخاص هستند. اوضاع به گونه اي است كه نسبت به عقايد شخصي و سياسي و مذهبي دانشمندان هستهاي و همچنين ميزان وفاداري حال حاضر باديگاردها سوظن وجود دارد. حقيقت اين سوظن و يا مردود بودنش حرف اصلي داستان حاتمي كيا نيست. آنچه مهم است استحاله كمابيش دروني آنهاست كه البته فقط موضوعي شخصي است. چنانچه وقتي بازرس ماجرا به حيدر( پرويز پرستويي) سوظن پيدا ميكند ابتدا به ساكن روزمه او برايش ترديد برانگيز است.كه چگونه به شخصي اينچنين خاص ميتوان مشكوك شد؟
فيلم حاتمي كيا قصد ندارد كسي را محكوم كند. به زعم او جبر زمانه و تغيير خلق و خوي حاكم بر سيستم ناگزير باعث شده تا بين باديگاردها و مسئولين اختلافهايي بروز كند. اگرچه بر زبان آورده نشده و با هم روبرو نكنند.
اما درد دل هاي آنها با خود و در دنياي خودشان بيانگر همه چيز است. ديالوگ بسيار جالبي در فيلم وجود دارد: من از شخصيت سياسي خوشم نمياد. نميخوام باديگاردشون باشم.آدم نميدونه تو كله شون چي ميگذره!
باديگارد فيلم خوبي است. داستانش روان است و ضمن بي پروا بودن هتك حرمتي روا نميدارد. ديالوگها عالي از كار درآمده اند. و حاتمي كيا ششدانگ حواسش را به كارگرداني معطوف كرده است. با اينهمه بايد اميدوار بود باديگار او در اكران عمومي كمي تا قسمتي دچار سانسور نشود.