جشنواره یا تله خبری
جشنواره فیلم فجر از آغاز فعالیت خود تا به امروز نه تنها باعث رشد سینمای ایران نشده است بلکه همواره ترمز محکمی برای صدای اعتراض بوده . از آنجایی که این جشنواره فیلتری سلیقه ای و غیر سینمایی در انتخاب آثار لحاظ کرده است اساسا به برندی بزرگتر از یک جشنواره سینمایی تبدیل شده به طوری که اکران شدن یا نشدن یک فیلم به خروجی این فستیوال بستگی دارد . از سوی دیگر این جشنواره تنها اتفاق مهم سینمایی ایران است . اتفاقی که بیشتر خبری است تا سینمایی ؛ فیلم سازان و عوامل در نشست های خبری بیشتر مبلغ اند تا هنرمند . سوال بزرگ این جا است که فیلم هایی که در جشنواره توقیف می شوند چرا فرصت اکران عمومی پیدا نمی کنند ؟ آیا جشنواره فجر تله ای است برای یافتن صدای مخالف که کار خود را بلد است ؟ .
*گوش های لیلا
حمید نعمت الله از معدود فیلم سازانی است که حرف خود را در چاچوب سلیقه دیگران بیان می کند . «قاتل و وحشی» او امسال به دلیل عدم رعایت مناسب در طراحی گریم لیلا حاتمی کنار گذاشته شده است . دلیلی که نه قانع کننده است و نه سینمایی . فیلم علیرضا امینی کارگردان آثاری چون «هفت دقیقه تا پاییز» و «انتهای خیابان هشتم» با عنوان «راند چهارم» نیز مورد ممیزی قرار گرفته . فیلم های «صحنه زنی» علیرضا صمدی ، «چپ راست» حامد محمدی و «کارو» احمد احمدپور نیز شامل همین مسئله شده اند اما براستی چرا پذیرفته نشدن اثری در یک جشنواره مانع حضور آن در دیگر عرصه های سینما می شود ؟ رسالت یک جشنواره مخصوصا در حوزه سینمایی نمایش و رسانه بودن آن برای آثار است . داوران آن بیش از هر نگاهی باید از زاویه ای سینمایی اثار را بررسی کنند . ایجاد فضایی غیر از خاستگاه اصلی باعث رانت خواری و رابطه مندی در آن می شود . جشنواره فیلم فجر با همه جذابیت و هیجانی که برای سینما دوستان و اهالی رسانه دارد تنها یک حاشیه بزرگ برای پوشش متن اصلی در سینمای ایران است . مفهوم در این جشنواره به طور گسترده ای بر ساختار یک اثر سینمایی احاطه دارد . فیلم ها توقیف می شوند تا هنگام بیات شدن موضوع یک روزی پخش یا دیده شوند . به عنوان مثال فیلم «عصبانی نیستم» رضا دُرمیشیان که به نظر من بهترین اثر او است پس از ایجاد حواشی بسیار در جشنواره توقیف شد . جشنواره فیلم فجر با حواشی زنده است نه با فیلم ها و برند خود .
*پوپولیسم
مجموعه اقداماتی که جامعه را به یک باور عامیانه در مورد مسئله ای می رساند پوپولیسم نام دارد . جشنواره فیلم فجر یک پوپولیسم بزرگ است . این یادداشت هرگز قصد حمله به برگزاری چنین جشنواره هایی برای سینمای ایران ندارد و مسئله اصلی آن تنها با فرمولی است که جشنواره فجر برای داوری آثار انتخاب کرده . معیارها و ارزش هایی که با حساسیت و ترس فراوانی آثار را از زیر نظر می گذراند . چنین معیارهای سخیفی شاید در جشنواره ای به اندازه آکادمی اسکار نیز دیده شود اما اساسا یک جشنواره داخلی باید امین ترین و همواره حامی خوبب برای هنر کشور خود باشد . چرا باید یک فیلم ساز مانند اصغر فرهادی در پی دور زدن جشنواره فجر با تکنیک های سینمایی باشد و حرفی را بزند که غربی ها خیلی می پسندند . چرا نباید یک فیلم ساز همه نبوغ سینمایی خود را به کار ببرد تا در جشنواره دیده شود . فیلم ساز ایرانی هنگام پشت دوربین رفتن اینگونه می پندارد که چگونه می توان حرف خود را زد که در جشنواره داخلی دیده شود و در جشنواره های خارجی جایزه بگیرد . در این رقابت فریفتن تنها بیننده و مخاطب سینما است که ضرر می کند . چرا که آثاری را شاهد است که یا پر از ممیزی هستند و توقیف شدند و یا پر از ابهامات و لفافه گویی که خارجی ها را بر می انگیزد . جشنوراه فجر نیاز به یک خانه تکانی اساسی دارد .
نویسنده : علی رفیعی وردنجانی