بیشتر شبیه به تخیل است تا یک درام قابل باور

اختصاصی سلام سینما-  جانی دپ در فیلم" وین رابرتز" نقش مردی را ایفا می کند که تا مرگ شش ماه فرصت دارد

در فیلم" استاد" از وین رابرتز، جانی دپ نقش استادی را بازی می کند که تا مرگ تنها چندماه فرصت دارد، پس وی تلاش می کند تا دست از تظاهر بردارد و قبول کند که زندگی اش شکست بزرگی بوده است. مخاطبان از جانی دپ توقع ندارند که اینقدر بد بازی کند. فیلم در نشان دادن لحظاتی گرم و صمیمی بهتر عمل می کند تا اینکه بیننده را برای پذیرفتن شخصیت داستان متقاعد کند. درحالیکه سوالات جدی برای تفکر پیش رویمان می گذارد اما هدف آن خندیدن است. افرادی که اخیرا شاهد مشکلات جانی دپ بوده اند ممکن است ناامیدی او را بپذیرند اما نمی توانند یک نقش آفرینی مصنوعی از او را قبول کنند.   

ریچارد( جانی دپ )در همان ابتدا خبر بدی می شوند: مبتلا به سرطان ریه مرحله چهار است، پزشکان می گویند اگر سریعا تحت درمان قرار بگیرد ممکن است یک سال و نیم عمر کند. او راه دوم را انتخاب می کند- بدون درمان، زندگی تا 6 ماه- و همانطور که در شهر قدم می زند خودش را لعنت می کند. 

شبی که قصد دارد تا این خبر را به خانوادش بگوید با موضوع دیگری غافلگیر می شود. زمانی که دخترش اولیویا( اودسا یانگ )درباره همجنس گرا بودنش خبر می دهد، همسرش ورونیکا( رزماری دویت )شروع به توهین می کند. ورونیکا که از برخوردش احساس خوشحالی می کند، به بهانه کار با هنری( ران لیوینگستون )، رئیسی که ریچارد از او متنفر است، خانه را ترک می کند. بنابراین ریچارد تصمیم می گیرد که درباره بیماری اش چیزی نگوید. 

اما او تغییراتی ایجاد می کند. در کلاس ادبیات به شاگردانش می گوید که قرار است این ترم کاملا متفاوت تدریس کند. دانش جویان را آزاد می گذارد، برخی با قول و قرار قبولی در امتحانات کلاس را ترک می کنند، به آنهایی که باقی می مانند تکلیف می کند تا هر فردی فصلی از کتاب را  تدریس کند. بعد از کلاس به دانشجویان نوشیدنی می دهد.   

پیتر( دنی هاستون )، یکی از همکاران ریچارد، تنها فردی است که از بیماری سرطان او مطلع است و تلاش می کند تا ریچارد را که معمولا مست است از این حالت نجات دهد. سکانس هایی که ریچارد با دوستش می گذراند به نظر نوعی ژانر" استاد الهام بخش" است، اما لحظات نشان دهنده قصد و نیت ریچارد و بحث وگفتگوهای دوستش بسیار کوتاه است. اگرچه فیلمنامه رابرتز( نویسنده فیلمنامه" کتی خداحافظی می کند" )، توجه ها را به سمت ساختار داستان متمرکز می کند اما به نظر می رسد که قربانی ویراستارهای متفاوتی شده است و هر کدام هدف متفاوتی داشته اند.   

در اواسط فیلم، اولیویا از پدرش می پرسد که چرا با مادرش ازدواج کرده است. با اینکه ریچارد پاسخ بسیار خوبی می دهد اما به طور کلی فیلم نمی تواند مخاطب را درباره پاسخ او به این سوال قانع کند. دویت بازیگر بسیار خوبی است، زمانی که قرار است تا او و دپ از روی ترحم با یکدیگر رفتار کنند هیچ چیزی وجود ندارد تا آن دو را به سمت هم بکشاند. 

منبع: هالیوود ریپورتر

مترجم: مهتاب عیوضی